نمیدانم چه نفرینی گریبانگیر مجنون است
که وحشی میکند چشمانش آهوهای صحرا را!
هدی✌
نسیم مست وقتی بوی گل میداد حس کردم
که این دیوانه پرپر میکند یک روز گلها را!
هدی✌
به روی آینهٔ پر غبار من بنویس:
بدون عشق جهان جای زندگانی نیست
هدی✌
درختها به من آموختند: فاصلهای
میان عشق زمینی و آسمانی نیست
هدی✌
خاموش مکن آتش افروختهام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم
هدی✌
بیچاره آهویی که صید پنجهٔ شیریست
بیچارهتر شیری که صید چشم آهویی
هدی✌