بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همه ‌چیز به فنا رفته | صفحه ۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب همه ‌چیز به فنا رفته

بریده‌هایی از کتاب همه ‌چیز به فنا رفته

نویسنده:مارک منسون
ویراستار:سارا بحری
امتیاز:
۳.۶از ۳۹ رأی
۳٫۶
(۳۹)
کانت می‌دانست که اگر درگیر امور تصمیم‌گیری دربارهٔ آینده یا تحمیل آن شوید، ظرفیت مخرب امید را به جریان می‌اندازید. در این صورت، به‌جای اینکه به انتخاب مردم احترام بگذارید، سعی می‌کنید آنها را به راه خود بکشانید و به‌جای اینکه بدی را در وجود خود ریشه‌کن کنید، به عیب‌جویی از دیگران می‌پردازید.
کتابخوان
فرمول انسانیت تنها یک اصل است. این فرمول، هیچ آرمان‌شهریرا برای آینده به تصویر نمی‌کشد. مرثیه‌ای برای گذشته‌ای دردناک نمی‌خواند. هیچ‌کس را بهتر یا بدتر یا محق‌تر از دیگری نمی‌داند. در این فرمول، تنها چیزی که اهمیت دارد این است که ارادهٔ آگاهانه مورداحترام و صیانت قرار گیرد. ختم کلام.
کتابخوان
مسالک، گروه‌هایی از مردم را گرد هم می‌آورند تا یکدیگر را تأیید کنند و به‌هم احساس مهم بودن بدهند. انگار توافق‌نامه‌ای پنهان وجود دارد که می‌گوید اگر همهٔ ما در راه هدفی یکسان به‌هم بپیوندیم، احساس مهم و ارزشمند بودن خواهیم داشت و حقیقت تلخ نیز از ما دور خواهد شد. این موضوع برای روان ما بسیار رضایت‌بخش است. در این شرایط، مردم عقلشان را از دست می‌دهند و به‌شدت تأثیرپذیر می‌شوند.
کتابخوان
مسالک، گروه‌هایی از مردم را گرد هم می‌آورند تا یکدیگر را تأیید کنند و به‌هم احساس مهم بودن بدهند. انگار توافق‌نامه‌ای پنهان وجود دارد که می‌گوید اگر همهٔ ما در راه هدفی یکسان به‌هم بپیوندیم، احساس مهم و ارزشمند بودن خواهیم داشت و حقیقت تلخ نیز از ما دور خواهد شد. این موضوع برای روان ما بسیار رضایت‌بخش است. در این شرایط، مردم عقلشان را از دست می‌دهند و به‌شدت تأثیرپذیر می‌شوند.
کتابخوان
در لحظاتی از زندگی که اوضاع چندان بر وفق مراد نیست، از تلاش‌های خود ناامید می‌شویم. اما مانند بسیاری از مردمی که با رنج و سختی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، شما هم آن‌قدر خودتان را اسیر دردهایتان کرده‌اید که از یاد برده‌اید درد چیز رایجی است و این رنج و سختی مختص شما نیست؛ بلکه جهانی است.
کتابخوان
ارزشمندترین و مهم‌ترین چیزها در زندگی، غیرقابل‌تبادل هستند. و تلاش برای مبادلهٔ آنها، به‌سرعت باعث نابودیشان می‌شود.
Homa Sh
ارزشمندترین و مهم‌ترین چیزها در زندگی، غیرقابل‌تبادل هستند. و تلاش برای مبادلهٔ آنها، به‌سرعت باعث نابودیشان می‌شود.
Homa Sh
تنها راه تغییر ارزش‌ها این است که تجاربی کسب کنیم در تضاد با آن ارزش‌ها باشند. و هرگونه تلاش برای رها شدن از آن ارزش‌ها از راه کسب تجارب جدید مخالف آنها، دردناک و ناراحت‌کننده خواهد بود. به همین خاطر است که تغییر و رشد، همواره با درد و ناراحتی همراه هستند. به همین خاطر است که تبدیل شدن به یک شخص جدید، بدون سوگواری برای از دست دادن شخص قبلی، امکان ندارد.
Homa Sh
نکتهٔ جالب تغییر سلسله‌مراتب ارزش‌ها این است که با تغییرشان، واقعاً هیچ‌چیزی را از دست نمی‌دهید. این‌طور نبود که دوست من مهمانی رفتن را فدای کارش بکند؛ بلکه مهمانی رفتن دیگر برای او جذابیت نداشت. دلیلش این است که این «جذابیت»، محصول سلسله‌مراتب ارزش‌های ماست. وقتی دیگر برای یک چیز ارزش قائل نباشیم، آن چیز جاذبهٔ خود را از دست می‌دهد. برای همین جای خالی آن را احساس نمی‌کنیم. برعکس، وقتی به گذشته فکر می‌کنیم، از این تعجب می‌کنیم که چطور توانسته‌ایم این حجم از زمان خود را برای چنین کار بیهوده‌ای تلف کنیم، چطور توانسته‌ایم این مقدار انرژی را صرف مسائلی کنیم که اهمیتی نداشتند. این شرمندگی‌ها و افسوس‌ها، مفید و نشان‌دهندهٔ رشد هستند. اینها، محصول رسیدن ما به امید می‌باشند.
Homa Sh
درحقیقت، مغز متفکر بین وقایعْ رابطهٔ هم‌سطح (تشابه، تفاوت، علت/ معلول و...) و مغز احساسی، بین وقایع رابطهٔ سلسله‌مراتبی (بهتر/ بدتر، مطلوب‌تر/ نامطلوب‌تر، اخلاقی‌تر/ غیراخلاقی‌تر) برقرار می‌کند. مغز متفکر افقی فکر می‌کند (اینها چطور باهم مرتبط‌اند؟) درحالی‌که مغز احساسی عمودی می‌اندیشد (کدام‌یک از اینها بهتر/ بدتر است؟). مغز متفکر تشخیص می‌دهد اوضاع چگونه است و مغز احساسی تصمیم می‌گیرد اوضاع باید چگونه باشد.
Homa Sh
ببین مغز متفکر، شاید تو کنترلی روی ماشین آگاهی نداشته باشی، اما درعوض، کنترل معنایی داری. این قدرت خارق‌العادهٔ تو است. این استعداد تو است. می‌توانی معنای احساسات و هیجان‌هایت را کنترل کنی. می‌توانی وقایع را هرطور دوست داری معنا کنی. می‌توانی نقشه بکشی. این قدرتی خارق‌العاده است، زیرا می‌توانی احساسات را دست‌کاری کنی و واکنش مغز احساسی را به آنها تغییر دهی. این‌گونه می‌توانی امید ایجاد کنی. این‌گونه می‌توانی این باور را ایجاد کنی که آینده‌ای روشن و دلپذیر در انتظار تو است: با ترجمهٔ مزخرفاتی که مغز احساسی به خوردت می‌دهد، به‌نحوی‌که مفید و معنادار به‌نظر برسند.
Homa Sh
بحران امید، غالباً زمانی آغاز می‌شود که حس کنیم روی خود و سرنوشتمان کنترل نداریم. خود را قربانی دنیای اطراف، یا بدتر از آن، قربانی ذهن خودمان می‌دانیم. با مغز احساسی خود می‌جنگیم تا او را مطیع خود کنیم. یا کاملاً برعکس عمل می‌کنیم و چشم‌وگوش‌بسته مطیع او می‌شویم. به‌خاطر فرضیهٔ کلاسیک، خودمان را مسخره می‌کنیم و از دید دنیا پنهان می‌شویم. دنیای مدرن نیز به روش‌های متعددی، درد ناشی از توهم خویشتن‌داری را تشدید می‌کند.
Homa Sh
خیلی مهم است که به مغز احساسی اجازه بدهی تمام احساسات پیچیدهٔ خود را بروز دهد. سرکوبشان نکن. بگذار به بیرون تراوش کنند و نفس بکشند، چون هرچه بیشتر آزاد باشند، ضعیف‌تر می‌شوند و کمتر می‌توانند فرمان ماشین آگاهی را به دست بگیرند. هروقت احساس کردی که موفق شدی مغز احساسی را درک کنی، آن موقع باید با او به زبان خودش صحبت کنی، با زبان احساسات: مغز احساسی، شاید بد نباشد به مزایای تغییر این عادت بد فکر کنی. شاید بد نباشد از این راه جدید برویم و گرفتار ترافیک مسیر همیشگی نشویم. شاید بهتر باشد الان به باشگاه برویم تا در تابستان که به ساحل می‌رویم در لباس شنای خود جذاب‌تر به‌نظر بیاییم. به یاد می‌آوری که چقدر از رسیدن به اهدافمان لذت می‌بردیم؟ به یاد می‌آوری که پایبندی به ارزش‌هایمان چقدر رضایت‌بخش بود؟ به یاد می‌آوری وقتی ما را در جمع الگویی نمونه معرفی می‌کردند، چقدر خوشحال می‌شدیم؟
Homa Sh
اگر مغز احساسی معتقد باشد شریکتان بی‌شعور است و شما هیچ کار اشتباهی انجام نداده‌اید، واکنش فوری مغز متفکر شما این خواهد بود که یادآوری کند شما واقعاً اسطورهٔ صبر و فروتنی بوده‌اید و شریکتان مخفیانه در حال دسیسه‌چینی برای نابودی زندگی‌تان بوده است.
Homa Sh
برای ایجاد و حفظ امید، به سه عامل نیاز داریم: احساس «کنترل» داشتن، باور به «ارزش» یک چیز، و یک «جامعه». «کنترل» یعنی احساس کنیم که فرمان زندگی در اختیار ماست و می‌توانیم در سرنوشت خود دخیل باشیم. «ارزش» یعنی چیز بهتری را پیدا کنیم که اهمیت داشته باشد و بابت زحماتی که برای رسیدن به آن می‌کشیم، احساس بیهودگی نکنیم. «جامعه» یعنی ما عضو گروهی هستیم که ارزش‌هایش با ارزش‌های ما یکسان است و در راه رسیدن به آنها تلاش می‌کند. بدون جامعه، احساس انزوا می‌کنیم و ارزش‌هایمان معنای خود را از دست می‌دهند. بدون «ارزش»، تلاش و کوشش بی‌اهمیت به‌نظر می‌آید. و بدون «کنترل» اصلاً قدرتی برای انجام هیچ کاری وجود نخواهد داشت.
Homa Sh
اگر روراست باشیم، باید قبول کنیم بیشتر جنایاتی که جوامع کاپیتالیست غربی در صد سال گذشته مرتکب شده‌اند نیز به نام امید رخ داده است: به امید آزادی اقتصادی و ثروت بیشتر در جهان. درست مثل تیغ جراحی، امید می‌تواند یک جان را نجات دهد یا از بین ببرد. می‌تواند به ما روحیه بدهد یا زمین‌گیرمان کند. امید هم مثل عشق و اعتماد، می‌تواند در اشکال سالم یا مخرب ظاهر شود. تشخیص تفاوت این دو حالت، گاهی بسیار دشوار است.
کتابخوان
ایدئولوژی‌ها پیوسته به چالش کشیده می‌شوند، تغییر می‌یابند، اثبات و سپس نقض می‌شوند، بنابراین ثبات روانی منتج از آنها متزلزل است و امیدی که بر پایهٔ آن ساخته شود، چندان استوار نخواهد بود.
کتابخوان
نیچه اظهار داشت، اربابان جامعه خود را مستحق مزایایی که دارند، خواهند دانست. به این معنا که داستان‌هایی ارزشی خواهند ساخت تا جایگاه ممتاز خود را توجیه کنند. باوجود این داستان‌ها، چرا نباید از مزایای ویژه بهره ببرند؟ حقشان است. آنها باهوش‌ترین و قوی‌ترین و مستعدترین مردم بوده‌اند. پس استحقاق این جایگاه را دارند. نیچه این نظام اعتقادی‌ای را که می‌گوید افرادی که در صدر قرار می‌گیرند، مستحق جایگاهشان هستند «اخلاق اربابی» نامید.
کتابخوان
سپس، به‌جای فهمیدن بدیهیات (اینکه محصولی که فروش می‌رود، حقه‌ای بزرگ است که یک حقه را به یک حقه‌باز می‌فروشد تا حقه‌های بیشتری به فروش برسند)، شما خودتان را سرزنش می‌کنید؛ چون کسی که در رأس هرم است، صاحب یک فِراری است! و شما هم دوست دارید فِراری داشته باشید، پس واضح است که مشکل از خودتان است، مگر نه؟ خوشبختانه شخصی که صاحب فراری است، لطف کرده و حاضر به برگزاری سمیناری شده است تا به شما کمک کند آشغال‌های بیشتری را که کسی حاضر به خریدشان نیست به افرادی بفروشید که آشغال‌های بیشتری را که کسی حاضر به خریدشان نیست به افرادی بفروشند که... و به همین ترتیب.
کتابخوان
شما باید برای پیروانتان تصویری ساده و شفاف از آینده ترسیم کنید. برخی «آن» را درک می‌کنند و می‌پذیرند، برخی دیگر هم «آن» را درک نمی‌کنند. آنهایی که پذیرا هستند، جهان را نجات خواهند داد. آنهایی که از پذیرش «آن» سر باز می‌زنند، جهان را به نابودی خواهند کشاند. تمام.
کتابخوان

حجم

۲۹۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۲۹۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۵۲,۰۰۰
۳۶,۴۰۰
۳۰%
تومان