بریدههایی از کتاب طلوع صحرا
۴٫۰
(۴۰)
مادرم چیزی در وجودش دارد که از تمام ثروتهای دنیای غرب باارزشتر است و آن قدرت پذیرش اوست. در سایهٔ همین پذیرش است که زندگی به او آرامشی زیبا هدیه کرده است.
hamtaf
قبلاً گفتهام باز هم میگویم که خیلی دلم میخواهد زمان به عقب برگردد تا هیچ افسوسی در ذهنم باقی نماند. همهٔ ما در طول زندگی لغزشهایی داشتهایم. زمانی حتی کفش هم نداشتم تا وقتی روی سنگ و کلوخ صحرا راه میروم، از پاهایم محافظت کند اما سنگ و کلوخ صحرا را مقصر نمیدانم. بعضی قسمتها سخت بود و بعضی قسمتها عالی اما آنچه که از سفر زندگی باقی ماند، تجربه بود و اینکه هر چیزی زمانی و مکانی دارد.
hamtaf
مردم سومالی اعتقاد دارند درختی به نام درخت زندگی در کرهٔ ماه هست. هریک از ما برگی روی آن درخت داریم. وقتی برگ کسی از آن درخت بیفتد، یعنی وقت رفتنش فرا رسیده است. کسی که میمیرد به بهشت میرود و مرگ پل ارتباطی برای رسیدن به خداست.
hamtaf
هر وقت که شما از یک سومالیایی بپرسید یک نفر چطور شد که از دنیا رفت، این پاسخ را دریافت میکنید که: «نکند فکر میکنید من خدا هستم. خدا میداند. من از کجا بدانم؟»
hamtaf
در آفریقا این شما هستید که باید خودتان را با محیط وفق دهید چون نمیتوانید آن را تغییر دهید.
hamtaf
روی زمین زانو زدم و با خدا راز و نیاز کردم: «خدایا، خواهش میکنم... کمکم کن... انشاءالله... انشاءالله... خداوند همهچیز را روبهراه میکند.»
این جملات را بارها تکرار کردم. با تمام وجود اعتقاد داشتم که در پس هر اتفاقی مصلحتی هست و دعا میکردم که پشت این سختیها هم خبرهای خوب باشد
hamtaf
این نوع برخورد مرا ناراحت میکرد چون دلم میخواست دیگران مرا تأیید کنند و به من اعتماد داشته باشند نه اینکه بگویند داری بچهات را خفه میکنی. دلم میخواست از من روش انجام این کار را بپرسد نه اینکه چون این روش آفریقایی است، آن را رد کند.
hamtaf
اصلاً مهم نیست بین شما و مادرتان چه گذشته و اصلاً مهم نیست که سفر زندگیتان چقدر متفاوت بوده؛ همین که بچهدار میشوید، مادرتان را میخواهید و به او نیاز دارید
hamtaf
او به من یاد داده بود که هیچوقت حرف بد بر زبان نیاورم چون باور داشت با عنوان کردن هر حرف بد، درواقع آن را وارد جهان هستی میکنید و دیگر نمیتوانید آن را برگردانید.
hamtaf
در فرهنگ من چیزهایی هست که نباید از آنها سخن گفت. برای مثال ما از مُرده حرف نمیزنیم یا هرگز نمیگوییم کسی زیباست. ما رازهای زیادی داریم که اگر در موردشان صحبت به میان آید، اعتقاد داریم که حتماً به بلای سختی دچار میشویم.
hamtaf
بدترین فحش در سومالی این است: «الهی آهوان در خانهات رفتوآمد کنند.» یعنی الهی بیخانواده بشوی چون آهو حیوان خجالتی و ترسویی است و به هیچ خانهای نزدیک نمیشود مگر اینکه آن خانه خالی از سکنه باشد. برای ما تنهایی بدتر از مرگ است.
hamtaf
وقتی دور از شهر و کشورت هستی، حرف زدن دربارهٔ تابوها و آنها را فریاد زدن کار آسانی است. حرف زدن دربارهٔ ختنهٔ زنان در حضور خارجیها برایم کار آسانی بود و هست. اما شهامت و شجاعت واقعی آن زمانی است که ریسک طرد شدن از خانواده را بپذیری و از اعتقادات کسی که روبهرویت ایستاده سؤال کنی. مبارزهٔ واقعی آن است که در سومالی باشی و از ختنهٔ زنان سخن بگویی.
Anahitak
اینجا جشن حنا بگیریم. نباید بدون حنا به خانهات برگردی.» راستش من هم منتظر این جشن بودم. این یک سنت قدیمی است برای تجلیل از زیبایی یک زن. حنا نماد شادی است و شب عروسی یا پس از تولد بچه درست میکنند تا به آن نوزاد برای پا گذاشتن به این دنیا خوشامد بگویند. اگر زنی بیمار شود و بعد به یاری خدا شفا یابد، حنا درست میکنند تا زندگی دوبارهاش را جشن بگیرند. ضمن اینکه وقتی زنان به جشنی دعوت میشوند، از حنا بهعنوان آرایش و تزئین خودشان استفاده میکنند.
zahra.n
مادرم چیزی در وجودش دارد که از تمام ثروتهای دنیای غرب باارزشتر است و آن قدرت پذیرش اوست. در سایهٔ همین پذیرش است که زندگی به او آرامشی زیبا هدیه کرده است.
حسنا
وقتی برای کشور سومالی مرز مشخصی تعیین شد، نقشهٔ جدید باعث شد سومالیاییها در چند کشور پخش شوند. پنج ستارهای که روی پرچم سومالی وجود دارد اشاره دارند به سومالی، سومالیلند، جیبوتی، اوگاندا و کنیا. درواقع اینها کشورهایی هستند که مردم سومالی در آنها زندگی میکنند.
zahra.n
در نیویورک آرامش، امنیت و راحتی همهجا حاکم است و اکثر مردم خیلی چیزها دارند که از ارزششان بیاطلاعند. برای مثال غذا همهجا به فراوانی یافت میشود اما داراییهای والدینم آنقدر کم بودند که بهراحتی میشد آنها را شمرد. با اینکه غذا بهسختی تهیه میشد اما آنها همیشه خوشحال و شکرگزار بودند. بهرغم همهٔ مشکلات، مردم سومالی در خیابان با لبخند با هم صحبت میکردند. از دیدِ من، مردم غرب کمبودهایی دیگری دارند و برای پر کردن جاهای خالی زندگیشان، مدام در فروشگاهها و تلویزیون در جستجو هستند. کسانی را دیدم که در خانهشان اتاقی را به اتاق دعا اختصاص دادهاند و آن را پر از شمع کردهاند. تصور کنید، یک اتاق پر از شمع فقط برای دعا کردن! اینجا برای خوابیدن مجبوریم کنار هم در یک اتاق طوری دراز بکشیم که همه روی یک حصیر جا بگیریم ولی ما اینها را مشکل نمیدانیم و از اینکه با همیم لذت میبریم و
zahra.n
از کاری که کرده بودم خجالت کشیدم. من چپدستم و عادت دارم همهچیز را با دست چپ بردارم. این موضوع در غرب اهمیتی ندارد اما در سومالی خیلی مهم است. از دست راست برای هر کاری جز لمس آلت تناسلی استفاده میشود. اما وقتی به دستشویی میرویم باید از دست چپ برای شستن خود استفاده کنیم.
zahra.n
شترمرغ را در نظر بگیرید. وقتی این پرنده در لانهٔ پرندهٔ دیگری تخم میگذارد، آن پرنده که در لانهاش تخمگذاری شده روی همهٔ تخمها مینشیند. بعضی وقتها سیزده تخم در یک لانه دیده میشود. شترمرغ همهٔ جوجههای لانه را بزرگ میکند.
zahra.n
شترمرغ را در نظر بگیرید. وقتی این پرنده در لانهٔ پرندهٔ دیگری تخم میگذارد، آن پرنده که در لانهاش تخمگذاری شده روی همهٔ تخمها مینشیند. بعضی وقتها سیزده تخم در یک لانه دیده میشود. شترمرغ همهٔ جوجههای لانه را بزرگ میکند.
zahra.n
اولین و البته تنها فیلم مستند ایرانی که در مورد ختنهٔ دختران در ایران ساخته شده، مستندی است با عنوان «به نام سنت» که آقای «کامیل احمدی» در خلال تحقیق خود در روستاهای کردنشین و همسایهٔ مهاباد و نیز برخی روستاهای استان کردستان و برخی مناطق اورامان (واقع در میان استان کردستان و کرمانشاه) فیلمبرداری کرده است. این مستند مردمشناختی که اکنون دوباره تدوین شده و در کنار این پژوهش در دسترس عموم قرار گرفته، حاوی مصاحبهها و تصاویری است از زنان محلی و زنان ختنهکننده.
zahra.n
حجم
۲۱۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۹ صفحه
حجم
۲۱۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۹ صفحه
قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۱۲۰,۰۰۰۲۰%
تومان