بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فلسفی زیستن | صفحه ۴۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فلسفی زیستن

بریده‌هایی از کتاب فلسفی زیستن

امتیاز:
۳.۹از ۱۲۹ رأی
۳٫۹
(۱۲۹)
هیجانات منفی می‌توانند در قالب‌های بی‌شماری ظاهر شوند. آنها می‌توانند درسته ما را ببلعند، درست همانند یک خشمِ فورانی که می‌تواند در یک چشم به هم زدن چنان دید ما را به دیگر جوانب کور کند که به یک‌باره منفجر شویم! و هرچه که نباید می‌شد، بشود! این هیجانات می‌تواند اندکی ملایم‌تر از این هم باشند، همانند یک اندوه مفرط، این احساس می‌تواند چنان ما را در ترحّم به خود و افکار غم‌افزا غرق کند که مبدل به یک موجود کاملاً منفعل شویم. یا اینکه می‌تواند احساسی بسیار زیرک و حیله‌گر باشد که خود نیز متوجه آن نشویم ولی به موجب آن، در زمان شروع هر کار بهانه بیاوریم که «الان حسش را ندارم.» یک واکنش غیرارادی که ریشه در هیجانات مختلفی دارد و منجر می‌شود برای شروع هر کاری امروز و فردا کنیم و آن را به تعویق بیندازیم.
نفیسه
ماهیت زندگی با روانی و سبک‌بالی در تقابل است و چالش در ذات آن مستتر است، پس هر اتفاق زننده را بر شما حادث خواهد کرد: ـ عزیزانتان از دنیا خواهند رفت. ـ از حرفه‌تان معزول خواهید شد. ـ ناخوشی به‌سراغتان خواهد آمد. ـ در مواقع بحرانی، ناچار به گرفتن تصمیمات دشوار خواهید شد. ـ لیوان مورد علاقه‌تان خواهد شکست. ـ به دلایل نامعلومی، دچار ملالت و اندوه خواهید شد. ـ زمین و زمان گویی بر علیه شما برخاسته‌اند. زندگی قرین با دشواری‌ها خواهد شد.
A.H.M.N
قدرت، فقط و فقط در دستانِ قضاوت‌های شما قرار دارد. شرایط غیرقابل کنترلی که پیشِ‌رویتان سبز می‌شود و شما را به چالش می‌کشد، چه اهمیتی دارد؟ آنگاه که اختیار معنابخشی به رویدادها با شماست و در گزینش بهترین واکنش، آزادی عمل دارید.
نفیسه
اگر به نفس واقعه بار معنایی ندهید، آسیبی هم در میان نخواهد بود. پس درواقع واکنش شما خبر از آن دارد که آیا اذیت شده‌اید یا نه. آن زمان که لیوان می‌شکند، دو گزینه در پیش دارید: یا اذیت و آزار ببینید، یا نبینید: «اَه که چه دست و پا چلفتی‌ام من» + آغاز به گریه و احساس بدبختی‌کردن = واکنش شدید نشان‌دادن و اذیت و آزار دیدن. «آخ» + تمیزکاری کردن و به بقیهٔ کار خود رسیدن = واکنش نشان‌ندادن و در نتیجه اذیت و آزار نشدن
نفیسه
تحصیلِ حکمت فلسفی نیز ثمری ندارد، مگر اینکه روح و روان انسان را صیقل دهد
مسلم عباسپور
شما نمی‌توانید آزرده‌خاطر شوید، مگر آنکه خودتان بخواهید، زیرا طرف مقابل به ذهن و رویکرد شما دسترسی ندارد. مارکوس آئورلیوس در همین ارتباط می‌گوید: «اگر این‌طور بود، شرارت همسایه‌ام موجب ضرور و زیان من می‌شد، و البته که ارادهٔ خداوند بر آن نیست که نگون‌بختی من منوط به اعمال دیگران باشد.» تنها شمایید که به ذهنیت خود دسترسی دارید و می توانید زندگی خود را به تباهی بکشانید. پس مسئولیت را به گردن بگیرید.
نفیسه
این گمانه‌زنی‌ها ما را از جوگیرشدن و پاسخ آنی دادن باز می‌دارد. امکان دارد واکنش تکانشی و غیرارادی، رفتاری نیک‌نهادانه نباشد و خود همین مسئله موجب سربرآوردن هیجاناتِ بیمارگونه‌ای از قبیلِ خشم، ترس یا هوس‌ورزی گردد. در عوض اگر قادر باشیم که یک قدم به عقب گذاریم و از واکنش غیرارادی کمی فاصله بگیریم، بررسی معقولانهٔ آن ممکن خواهد شد. پس از آن، دیگر واکنش‌های ممکن را در نظر می‌گیریم و در آخر کار، بهترین پاسخ را برمی‌گزینیم و یا اصلاً واکنشی نشان نمی‌دهیم (گاهی بهترین کار، واکنش نشان ندادن است.) اگر بر این روال پیش رویم، واکنش ما براساس انتخاب خودمان خواهد بود و امید است که نیک‌نهادانه هم باشد.
نفیسه
معنای دقیق اختیار در گزینش، یا آن‌طور که رواقیون آن را می‌خوانند «گزینش مستدل» عبارت است از عاملیت داشتن در انتخاب واکنش مناسب، این حالت در تقابل است با متابعت منفعلانه از واکنش پیش‌فرض. برای تحقق‌بخشیدن به «گزینش مستدل»، باید عنصرِ آگاهی را در حین وقوع حادثه، به میانهٔ کارزار بکشیم تا از طریق آن، اولین واکنش غیرارادی خود را گمانه‌زنی کنیم.
نفیسه
اشکال کار این است که حادثه‌ای بیرونی، که قدرت تغییر آن را ندارید، شما را آشفته‌حال می‌سازد. به‌عبارتی: به یک اتفاق مجال می‌دهید که در مورد احساسات شما تصمیم بگیرد. اگر عموماً به واکنش‌های پیش‌فرض، مجال بروز و ظهور بدهیم، نشان از این دارد که احوالات ما کاملاً بسته به حوادث پیرامونی‌ست.
نفیسه
بنا به آموزه‌های رواقیون، «هوشیاری»، «ذهن‌آگاهی» یا همان «توجه»، عنصری‌ست که موجب می‌شود از فاصلهٔ کوتاه میانِ محرک و واکنش، استفادی حداکثری شود. بر اساس آگاهی شما، می‌توان گفت فاصله کوتاه‌تر یا طولانی‌تر است یا اصلاً وجود ندارد.
نفیسه
توانایی به این معنی‌ست که ما گزینه‌هایی پیش رو داریم و داشتن گزینه، به این معنی‌ست که ما اختیار و آزادی داریم. اجازه دهید این مرحله را با نام «اختیار در گزینش» در نظر داشته باشیم. این نام را با الهام از سخن «ویکتور فرانکل» در کتاب «انسان در جست‌وجوی معنا» برگزیدیم، آنجا که می‌گوید: «هر چیزی را می‌توان از انسان گرفت، به‌جز یک مورد، اختیار جاودانهٔ او، آنگاه که می‌تواند نگرش خویش به وقایع را خودش برگزیند.»
نفیسه
اپیکتتوس می‌گوید: «شگرف‌ترین و ممتازترین توانایی ذهن، یعنی قوّ‌هٔ استدلال‌ورزی نیز در دایرهٔ توانایی‌های ما قرار گرفته است، به برکت همین قوّه می‌توان از وقوع حوادث بهترین ثمره را جست.»
نفیسه
ما نخواهیم توانست آنچه که بر ما حادث می‌شود را تغییر دهیم، تنها راهی که پیش روی داریم، تغییر نگرشمان به حوادث است و همچنین تغییر تفسیری‌ست که از آنها می‌کنیم.
نفیسه
فرایند در حیطهٔ اختیارات ماست و بر آن تسلط داریم. اگر چه حوادث بیرونی می‌توانند بر محقق‌شدن پیامدِ مطلوب اثر گذارند، پیشبرد فرایند در زمان حال و هم‌اکنون، کاملاً در اختیار ماست و از این جهت که در دایرهٔ قدرت ما قرار دارد، می‌توانند بدون نقص صورت گیرد. همان‌طور که سنکا تأکید می‌کند: «خردمند، نیت عمل را مهم می‌داند و با پیامد حاصل‌شده کاری ندارد. آغاز عمل در اختیار ماست، اما آینده به قضاوت پیامد نهایی خواهد نشست و من به قضاوت آینده بر خویشتن اعتنایی نمی‌کنم.»
نفیسه
مسئولیت‌پذیری، امکان ایراد هر بهانه‌ای در جهت دست‌نیافتن به زندگی شاد و سبک‌بال را از ما سلب می‌کند. تنها پدیده‌ای که سد راه انسان در کسب اوصاف نیک‌نهادانه می‌شود، خود اوست. خود ماییم که خویشتن را از زندگانی بر وفق مراد، محروم می‌سازیم.
نفیسه
آنچه که زندگانی را بر وفق مراد یا نکبت‌بار می‌سازد، دقیقاً برخوردی‌ست که انسان با امور میان‌مایه می‌کند.
نفیسه
«در نظر یک انسان نیک‌نهاد، از کف‌دادن همهٔ دارایی با گم‌کردن یک سکه، چندان توفیری ندارد. به ناخوشی فیزیکی به چشم یک گره کوچک می‌نگرد.» این سخن منتسب به «کریسیپیوس» است. سنکا نیز گفتهٔ شیوای دیگری از این مضمون دارد: «ماهیت زندگی، نه خوب است و نه بد، تنها بستری‌ست که می‌تواند خوبی یا بدی را در خود پرورش دهد.»
نفیسه
برخلاف پیام‌های فیلم‌های هالیوودی، رواقیون هیچ‌گاه مرتبهٔ عشق را والاتر از شرافتِ اخلاقی قلمداد نمی‌کنند. هرگاه پایِ نیک‌نهادی در میان باشد، ارزش باقیِ امور کاهش می‌یابد. عبارت «عشق، گران‌بهاتر از هر چیز است»، شاید به کار داستان یک فیلم بیاید و ژانر عاشقانهٔ زیبایی را رقم بزند، اما در نقطهٔ مقابل آموزه‌های تفکر رواقی قرار دارد. تا جایی که هرگاه امکان دارد فضایل شخصیتی انسان پایمال شود، بایست از عشق نیز چشم پوشید. پس ایرادی ندارد، بروید در جست‌وجوی رفاقت، زمین و زمان را به‌هم ریزید! اما تا جایی که نیاز نباشد نیک‌نهادی خود را لگدمال کنید. چه خوش‌تر است که بزرگوارانه، تنهایی، ناخوشی و فقر را تاب آورد، تا اینکه به هر ننگی، رفاقت و تن‌درستی و ثروت را جست‌وجو کرد. انسان شریف همواره در پی نیک‌نهادی‌ست و به هیچ قیمتی به رذایل تن در نمی‌دهد.
نفیسه
در نگرش رواقی، رفاقت در والاترین مرتبهٔ امور میان‌مایهٔ ارجح قرار دارد. سرشت آدمی، نه‌تنها خردورز، بلکه اجتماعی‌ست و از این‌رو، طبیعتاً به هم‌نوع خویش جذب می‌شود. یک انسانِ نیکو، مشتاق مهرورزی و انصاف است و همواره برای این هم‌نوعان، خواه برادرش باشند، خواه همسایه و خواه بیگانه، دل‌نگرانی دارد. دوستان خردمند و نیکو، از گران‌بهاترین مواهب دنیوی هستند. به اعتقاد سنکا «انسان خردمند، هر اندازه که از نیکی خویش لبریز باشد، همچنان بر مراوده با دوست، همسایه و وابستگان مشتاق است.» بدون دوستان هم، زندگی شادمانه ممکن است، ولی ما برخورداری از ایشان را ترجیح می‌دهیم.
نفیسه
چنان‌چه انتخاب با ما باشد، همواره گزینه‌های برتر را ترجیح می‌دهیم. در باب رواقیون نیز چنین است، ایشان هم در پی گزینهٔ بهتر هستند، اما برای تحقق آن، حرص و آز ندارند. آنها آرزو دارند بهترین‌ها را تحصیل کنند اما اگر هم چنین نشد، وقعی نمی‌نهند. اولویت اول ایشان، زندگی توأم با فضیلت است، از این رو تا جایی در پی کسب امورِ میان‌مایهٔ ارجح هستند که با تجلّی خودِ برترشان، منافاتی نداشته باشند.
نفیسه

حجم

۳۳۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۹۱ صفحه

حجم

۳۳۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۹۱ صفحه

قیمت:
۵۷,۰۰۰
۲۸,۵۰۰
۵۰%
تومان