بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فلسفی زیستن | صفحه ۴۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فلسفی زیستن

بریده‌هایی از کتاب فلسفی زیستن

امتیاز:
۳.۹از ۱۲۹ رأی
۳٫۹
(۱۲۹)
امور میان‌مایه را می‌توان در مواردی چون تن‌درستی، ثروت و آوازه جمع‌بندی کرد، اما از این مختصرتر، می‌توان گفت: هر امری بیرون از ارادهٔ انسان، جزو امور میان‌مایه دسته‌بندی می‌شود. با نام‌گذاری این امور تحت عنوان میان‌مایه، رواقیون در نظر داشتند که بر خنثی‌بودن تأثیر آنها تأکید کنند. اموری که نه موجب پیشرفت ما می‌شوند، و نه آسیبی به بالندگی شخصیت ما ایجاد می‌کنند، و در جهت زندگانی شادمانه و سرشار از سبک‌بالی، نقش چندانی ندارند. اگر بر این باور باشیم که برای تحقق زندگی شادمانه، این امور ضروری هستند، آنگاه که از آنها برخوردار نباشیم، روحیهٔ خود را می‌بازیم. در نتیجه بی‌اعتنایی نسبت به امور میان‌مایه را باید آموخت و همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد، پذیرش آنها بر ما ملزم است زیرا جنگ با آنها ثمره‌ای در بر نخواهد داشت.
نفیسه
بنابراین، نیکی یا نکوهیدگی تنها در رفتار و کنش‌های انسان تظاهر دارد. همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد، برای زیست شادمانه و قرین با سبک‌بالی، تنها علنی‌کردن خودآرمانی کفایت می‌کند. زیرا این یگانه امری‌ست که در حیطهٔ قدرت ما قرار دارد. کنش‌های ما بسیار تعیین‌کننده‌اند و برای گذران یک زندگی شادمانه، تنها بالندگی شخصیت ما کافی‌ست. به هیچ امر بیرونی‌ای نیاز نداریم. در باب زندگی نامراد نیز این مطلب صدق می‌کند؛ سرچشمهٔ نامرادی، رذیلت‌های شخصیتی هستند و شرایط بیرونی، همچنان تأثیر چندانی ندارد. پس تنها نیکی آن است که براساس روال طبیعت، حد اعلای ظرفیت‌های بالقوهٔ خود را نمود ظاهری بخشیم؛ بدین معنی که نیک‌نهادی‌هایی از قبیلِ خردورزی، مروّت، شهامت و انضباط نفس را در خود بپرورانیم.
نفیسه
امور میان‌مایه: هر پدیدهٔ دیگر، زندگی و مرگ، تن‌درستی و ناخوشی، ثروت و فقر، لذت و درد، نیک‌نامی و بدنامی.
نفیسه
امور نکوهیده:‌ هرچه که در زمرهٔ رذیلت قرار می‌گیرد؛ نابخردی، ستم، ترس افراط؛
نفیسه
بله، ریشهٔ اصلی رنج‌های عاطفی دقیقاً همین‌جاست؛ خودخوری‌کردن در رابطه با پیشامدهای بیرونی. آیا «استیون» مرا دوست دارد؟ آیا برای آن شغل استخدام خواهم شد؟ چرا واقعاً قدری بلندتر / لاغرتر / زیباتر نیستم؟! رنج‌کشیدن زمانی آغاز می‌شود که قدرت را به اتفاقات غیرقابل کنترل می‌دهیم
luna
«از میان پدیده‌ها، برخی نیک، برخی نکوهیده و برخی میان‌مایه‌اند.» اپیکتتوس و دیگر متفکران رواقی، نه‌تنها مابین آنچه در حیطهٔ اختیار انسان است و آنچه نیست، تمایز قائل می‌شدند، بلکه بین امور نیک، نکوهیده و میان‌مایه نیز تفاوت قائل می‌شدند. نکتهٔ مهم این است، تنها پدیده‌هایی که در حوزهٔ اختیار انسان هستند، می‌توانند نیک یا نکوهیده باشند، مابقی آنها در زمرهٔ میان‌مایه‌ها قرار دارند!
نفیسه
نقل‌قولی از «رایان هالیدی» می‌آوریم: «اندوهگین‌شدن از حوادث، خطاست، زیرا بر این فرض استوار است که تا ابد ادامه خواهند یافت. خشمگین‌شدن از تغییرات نیز خطاست؛ زیرا این‌گونه تلقی می‌گوید که قدرت انتخاب در اختیار شماست.»
نفیسه
رنج ما از عدم تشخیص ما نشئت می‌گیرد؛ اینکه کدام پدیده در حیطهٔ اختیار ماست و کدام‌یک نیست. جنگ با واقعیت به‌معنی پیکار با پدیده‌هایی‌ست که غیرقابل تغییرند و پیامد آن مضطرب‌شدن ماست.
نفیسه
«رنج، از سرسختی روانی ما در برابر پذیرش حوادث سرچشمه می‌گیرد.» این سخن از «دَن میل» است که در کتابِ خود به‌نام «جنگجوی صلح‌طلب» نقل کرده است.
نفیسه
تنها در صورتی وجدان شما آسوده نیست و به توجیه روی می‌آورید که یقین بدانید همهٔ کوشش خود را نکرده‌اید. این همان فاصلهٔ عمیقی‌ست که میان تلاشی که واقعاً کرده‌اید با حداکثر توانایی‌تان قرار دارد. متفکران رواقی تأکید می‌کنند که همهٔ تنش‌ها و اختلالات روانی، ریشه در انتظارات نامعقولی دارد که فرد، خودش نمی‌تواند در تحقق آنها دخیل باشد. به‌عنوان مثال اپیکتتوس خاطرنشان می‌کند: «آرزوی زندگی جاودانه برای عزیزان و خویشاوندان، از جهالت سرچشمه می‌گیرد، زیرا این امور در حیطهٔ اختیار انسان نیست.» همین دلایل است که مستدل می‌سازد تنها وظیفهٔ ما محور قرار دادنِ فرایند است؛ امری که در حیطهٔ قدرت ماست
نفیسه
رواقیون به این آگاهی رسیده بودند که فرایند، پیامد را تحت تأثیر قرار خواهد داد. فرایند است که به کنش ما بستگی دارد، کنش می‌تواند با سنجیدگی صورت گیرد و احتمالِ نشانه‌گیری دقیق را بیفزاید.
نفیسه
گزینش رفتار مطلوب در اختیار شماست؛ حتی اگر تمام پدیده‌های دیگر ابداً تحت کنترل شما نباشند یا از دایرهٔ قدرت شما، تأثیرپذیری مختصری داشته باشند.
نفیسه
«چه کسی خارج از ارادهٔ تو می‌تواند مانع نیک‌نهادی و صداقت تو گردد؟ این امر تمام و کمال در اختیار توست.» مارکوس آئورلیوس این‌گونه به خود گوشزد می‌کرد که طبیعت در چه مواردی به او قدرت تسلط بخشیده است؛ انتخاب کنش‌های شخصی و پروردنِ شخصیت خویشتن. به اعتقاد او، مردم نمی‌توانند انسان را درمورد مواهب و نواقصی که طبیعت به او ارزانی می‌دارد، تحسین یا سرزنش کنند. اما اوصافی وجود دارند که انسان می‌تواند خویشتن را به آنها مزین کند. «پس شرافت، وقار، سخت‌کوشی، از خودگذشتگی، خوشنودی، قناعت، مهربانی، عدم وابستگی، سادگی، بصیرت و بخشندگی خود را تجلّی ببخشید، اینها تظاهراتی از نیک‌نهادی‌ست که به‌صورت تام در ارادهٔ شماست.»
نفیسه
بسیار خب، کدام پدیده‌ها تحت تسلط ما هستند؟ پدیده‌هایی محدود: تنها داوری‌ها و کنش‌های ارادی ما! ما صرفاً می‌توانیم بر پدیده‌ها تعبیر و تفسیرِ خود را بگذاریم و تصمیم بگیریم که در مقابل آنها چه واکنشی نشان دهیم (در قسمت بررسی وجه سوم مثلث شادکامی رواقی‌گری، به بحث داوری‌ها بیشتر خواهیم پرداخت). همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد، می‌توان کنش‌های خود را با نیک‌نهادی هم‌تراز کرد. فارغ از این دو عمل، همهٔ پدیده‌ها از تسلط و ارادهٔ انسان خارج هستند. از آب‌وهوا گرفته تا اعمال دیگر مردمان و حتی وضعیت سلامت جسمانی خودِ ما. بله، بدون اغراق هرچه که در دنیای پیرامون انسان رخ می‌دهد، از اراده و تسلط وی بیرون است.
نفیسه
«بگذارید چنگال تیز فلسفه خطاهای خودتان را بخراشد و بزداید تا اینکه در انتقاد از خطاهای دیگران، دستاویزتان قرار گیرد.» سنکا
یاسین نجفی‌زادگان
«اندوهگین‌شدن از حوادث، خطاست، زیرا بر این فرض استوار است که تا ابد ادامه خواهند یافت. خشمگین‌شدن از تغییرات نیز خطاست؛ زیرا این‌گونه تلقی می‌گوید که قدرت انتخاب در اختیار شماست.» از همین رو باید پند اپیکتتوس را به گوشِ جان نیوش کرد: «در پی آن مباش که اتفاقات به‌میل شما حادث شوند، بلکه آنها را همان‌طور که هستند طلب کن، زیرا این‌گونه روزگارت به فراغ‌بالی خواهد گذشت.
محمدرضا
رمز قدرت یک رواقی در همین آموزه نهفته است. درونی‌کردنِ همین حقیقتِ بنیادی‌ست که موجب اطمینان ما می‌شود، زیرا ما تنها از نیرویی برخورداریم که به ما عطا شده است؛ بنابراین، پیامد هرچه که باشد، آرامش را از ما سلب نخواهد کرد. پس آنچه را که در دایرهٔ توان شماست، محور قرار دهید، مابقی وقایع را به‌عنوان اتفاق پذیرا باشید. وقایع را نمی‌توانید کنترل کنید. به همین جهت رواقیون توصیه می‌کنند که در برابر اتفاقات، قدرتِ پذیرش باید داشت، حتی اگر باب میل ما نباشد. ابتدا حادثه را بپذیرید، سپس بهترین را از میان آن برکشید. باید پذیرش را آموخت، به‌جای اینکه علیه هر پیشامدی جبهه گرفت.
محمدرضا
وقایع را باید همان‌گونه که هستند پذیرفت، ماهیت آنها همین اتفاقی‌بودن است. رنج ما از عدم تشخیص ما نشئت می‌گیرد؛ اینکه کدام پدیده در حیطهٔ اختیار ماست و کدام‌یک نیست. جنگ با واقعیت به‌معنی پیکار با پدیده‌هایی‌ست که غیرقابل تغییرند و پیامد آن مضطرب‌شدن ماست. از زمین و زمان خشم می‌گیریم و به‌دنبال مقصر می‌گردیم و از زندگی منزجر و از خدایان متنفر می‌شویم. هرگاه که آرزویی داریم خارج از دایرهٔ توان خود، آسودگی خاطر و حس اطمینان ما مخدوش می‌شود؛ زیرا اگر به خواستهٔ خود دست نیابیم، اندوه ما را فرامی‌گیرد، اگر هم به نتیجهٔ مطلوب خود برسیم، قطعاً در فرایند تحقق آن، دچار تنش و دلهره خواهیم شد، زیرا تحقق آن خواسته نمی‌تواند با قطعیت همراه باشد. پس تنها و تنها باید بر تحققِ آنچه به توان ما بستگی دارد، دل ببندیم. تنها در این صورت است که دیگران را سرزنش نخواهیم کرد، از زندگی منزجر نخواهیم شد و به پیکار با خدایان نیز بر نخواهیم خواست
محمدرضا
به مثالی عملی در این خصوص اشاره می‌کنیم. «دعای آرامش» که اعضای انجمنِ الکلی‌های گمنام و اجتماعاتی از این دست، در جلسات خود می‌خوانند، کاربستِ عملی همین دیدگاه است: «پروردگارا، چنان آرامشی به من عطا کن تا بپذیرم آنچه را که می‌توانم تغییر دهم، شهامتی که تغییر دهم آنچه را که می‌توانم و دانشی که تفاوت این دو را بدانم.»
یاسین نجفی‌زادگان
ایروان اذیت‌شدن از فحاشی دیگران را به این قیاس کرده است که پارس سگان را، به خود بگیریم.
Mohamad Mahdavi

حجم

۳۳۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۹۱ صفحه

حجم

۳۳۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۹۱ صفحه

قیمت:
۵۷,۰۰۰
۲۸,۵۰۰
۵۰%
تومان