بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مربیگری موفق؛ اصول و تکنیک‌ها | طاقچه
تصویر جلد کتاب مربیگری موفق؛ اصول و تکنیک‌ها

بریده‌هایی از کتاب مربیگری موفق؛ اصول و تکنیک‌ها

انتشارات:نشر آواژ
امتیاز:
۴.۸از ۵۶ رأی
۴٫۸
(۵۶)
ما انسان‌ها خیلی خوب و به راحتی از همدیگر انتقاد کرده و نقاط ضعف بقیه را بر سرشان می‌کوبیم ولی در دادن بازخورد مثبت به دیگران مشکل داریم؛ آن هم در حالی که نقاط قوت زیادی را در آن‌ها دیده و آینده درخشانی را برایشان متصوریم. مشکل ما این است که نمی‌توانیم افکار مثبتی که در ذهنمان می‌گذرد را به زبان آوریم زیرا تا به حال هیچ گاه چنین مهارتی را تمرین نکرده‌ایم.
قاصدک
از آنجایی که افراد به ندرت درک و شناخت درستی از خود دارند بسیاری از رفتارها و انتخاب‌هایشان آگاهانه نیست. انسان‌های فاقد خودآگاهی بسیاری از تصمیم‌ها را برای خوشحال کردن دیگران گرفته و آن‌ها را انجام می‌دهند. آن‌ها به صورت ناخودآگاه به جای تصمیم گیری برای خود پیوسته نظر دیگران را برای تشخیص درست و یا غلط بودن کارها و تصمیماتشان ملاک قرار داده و انتخاب‌هایی را صورت می‌دهند که دیگران و یا والدینشان در دوران کودکی به آن‌ها دیکته کرده‌اند.
شهرزاد قصه گو
بسیاری از افرادی که به مربیان شغلی مراجعه می‌کنند از شغل، حقوق، جایگاه و موقعیت کاری خود راضی نبوده و اغلب بر این باورند که توانایی‌ها، تخصص و مهارت‌هایشان بسیار بیش‌تر از سمتی است که در آن مشغول به کار هستند. این افراد در عین حال که اغلب جایگاه بسیار بالاتری از وضعیت فعلی شغلیشان را برای خود متصور هستند اما شجاعت تغییر شغل و یا محیط کاری خود را نداشته و علی‌رغم نارضایتی شدید همچنان ترجیح می‌دهند که در وضعیت فعلیشان باقی بمانند. مربیگری شغلی به افرادی که از وضعیت شغلی خود ناراضی بوده و به دنبال یافتن شغل ایده‌آل خود هستند جرات تغییر می‌دهد.
شهرزاد قصه گو
خیلی از افراد بر این باورند که تنها داشتن رزومه‌ای خوب و مجهز بودن به مهارت‌های موفقیت در مصاحبه شغلی تضمین کننده رسیدن آن‌ها به موقعیت شغلی مورد نظرشان است و لذا آن‌ها دیگر نیازی به بهره‌گیری از کمک مربیان شغلی ندارند. بعضی‌ها هم فکر می‌کنند که کار مربی ارایه یک سری اطلاعات محرمانه به آن‌هاست که در هیچ جای دیگری نمی‌توان آن‌ها را به دست آورد. واقعیت این است که کار مربی شغلی بیش‌تر کمک به مراجع برای رسیدن به شناخت درست‌تری از خود و توانایی‌هایش است. مربی به مراجع کمک می‌کند تا با افزایش اعتماد به نفسش افق‌های کاری وسیع‌تری را برای خود رقم زده و تنها به موفقیت‌های کوچک و تغییراتی خرد و اندک در زندگی کاریش بسنده نکند. مربی به مراجع کمک می‌کند تا بر ترس، اضطراب و احساس ناتوانیش نسبت به تغییر شرایط غلبه کرده، به هدف‌گذاری شغلی پرداخته و برای رفع موانع و رسیدن به موفقیت متعهدانه تلاش کند.
شهرزاد قصه گو
در روان‌شناسی پدیده‌ای به نام اثر پیگمالیون وجود داشته که باور دارد افراد بر اساس سطح انتظارهایی که دیگران از ایشان دارند رفتار کرده و به توقع‌های آن‌ها به صورت مستقیم واکنش نشان می‌دهند. به این ترتیب که افراد رفتارهای خود را بر اساس انتظارها و ذهنیت‌های دیگران تنظیم کرده و در صورت نیاز اقدام به تغییر دادن خود می‌کنند. بر اساس این نظریه موفقیت مراجعان تنها به شرایط، توانایی‌ها و یا محیط آن‌ها بستگی ندارد. اگر مربی مراجعان خود را باور داشته باشد آن‌ها این باور را احساس کرده و بهترین قابلیت، مهارت و تواناییهای خود را به نمایش می‌گذارند. از این اثر در مربیگری تحت عنوان درخواست موثر یاد می‌شود.
قاصدک
بعضی از مراجعان برای حل مشکل‌های دیگران به سراغ کمک گرفتن از مربی می‌آیند. در مربیگری اصل بر این است که هر کسی فقط قادر به تغییر دادن خود است و نه دیگران. مثلا هیچ زنی نمی‌تواند شوهر معتادش را مجبور به ترک مواد مخدر بکند. البته افراد می‌توانند به کمک مربی بر روی قسمت‌هایی از مشکل که به آن‌ها مربوط می‌شود کار کنند اما مراجعان باید بدانند که آن‌ها توانایی عوض کردن فرد دیگری را جز خود ندارند.
قاصدک
شما به جای پرسش‌هایی که جواب آن‌ها برای مراجع بسیار روشن بوده و تاثیری هم در حل مشکل او ندارند باید با پرسیدن پرسش‌های موثر ذهن مراجع را به سمت حیطه‌هایی هدایت کنید که او تا به حال در مورد آن‌ها با خود هیچ فکر و اندیشه‌ای نکرده است. دقت داشته باشید هر پرسشی که باعث تعمق و تفکر عمیق در مراجع نشود فقط باعث اتلاف وقت جلسه‌ها شده و شما را از پرداختن به اصل موضوع منحرف می‌کند.
قاصدک
شما با استفاده از پرسش‌های موثر به مراجع این فرصت را می‌دهید که پاسخ مسایلش را درون خود جست‌وجو و پیدا کنند. زمانی که مراجع پاسخ مشکلاتش را درون خود پیدا کند احساس قدرتمند بودن کرده و به خود و تجربیاتش اعتماد خواهد کرد.
قاصدک
متاسفانه ما اغلب حرف‌های دیگران را فقط با گوش‌های خود می‌شنویم و نه با قلب‌هایمان. در بسیاری از مواقع هم زمانی که طرف مقابل ما در حال صحبت کردن است ما به جای گوش دادن به عمق مطلب او در ذهن خود به دنبال یافتن پاسخی برای حرف‌هایش هستیم. در این شرایط ما به جای توجه به گوینده و حرف‌هایش توجهمان را به خود معطوف کرده و چه بسا که به دنبال لحظه‌ای هستیم تا داستان، تجربه و یا احساس‌های خود را برای او بیان کنیم.
قاصدک
ایجاد اعتماد روندی زمان‌بر است که به صبوری مربی و البته انگیزه مراجع برای تغییر بستگی دارد. باز کردن قلب خود برای بسیاری از مراجعان کار راحتی نیست. انسان‌ها در طول زندگی یاد گرفته‌اند که در بیش‌تر وقت‌ها در حالت تدافعی قرار داشته و اجازه ندهند که دیگران با دانستن جزییات زندگی و احساساتشان به آن‌ها آسیب بزنند. پس صبور باشید و هیچ گاه کنترل اعصاب و رفتار خود را از دست ندهید. زمانی که مراجع مطمئن شود که شما در هر شرایطی پذیرای او هستید اندک اندک به شما اعتماد خواهد کرد.
قاصدک
ما در عصری زندگی می‌کنیم که برای بهبود وضعیت زندگی انسان‌ها تمرکزش تنها بر رفع عیوب و مشکل‌های افراد است. این امر باعث شده که عده زیادی از انسان‌ها نتوانند از آن کسی که بوده و شرایط فعلیشان لذت برده، احساس خوشحالی کرده و به خاطر نقاط قوتی که در وجودشان است خداوند را شاکر باشند. انسان‌ها نه تنها توانایی عجیبی در ناامید و دلسرد کردن یکدیگر و بیان نقاط ضعف، مشکل‌ها و کاستی‌ها همدیگر دارند بلکه بر انجام آن‌ها نیز اصرار نموده و با جدیت به انجامشان مبادرت می‌ورزند. از این رو جای تعجب نیست که بسیاری از افراد به آینده بدبین بوده و خود و توانایی‌هایشان را باور ندارند.
قاصدک
انسان‌ها گاهی وقت‌ها برای کنترل کردن دیگران و وادار کردن آن‌ها به انجام کاری که مطلوب نظر آن‌ها است از ابزار نصیحت استفاده می‌کنند. این امر در مورد والدین فرزندان نوجوان نیز به شدت صدق می‌کند. والدین برای محافظت از فرزندان نوجوانشان اغلب در قالب نصیحت از ایشان می‌خواهند تا کارها را به شیوه‌ای که آن‌ها می‌پسندند انجام داده و بر اساس میل آن‌ها رفتار کنند. افرادی که با این دست از نصیحت‌ها روبه‌رو می‌شوند احساس می‌کنند که فرد نصیحت کننده قصد دارد که قلاده‌ای به گردن آن‌ها انداخته و با گشاد و تنگ کردن آن کنترلشان را به دست بگیرد. این امر دو نتیجه را بر روی فرزندان در پی خواهد داشت: یا از آن‌ها موجوداتی ترسو و فاقد اعتماد به نفس ساخته و یا آن‌ها را تبدیل به فرزندانی طغیانگر و سرکش خواهد کرد که حتی تا دوران میانسالی نیز با والدینشان در تعارض و تضاد خواهند بود.
شهرزاد قصه گو
یکی دیگر از نتیجه‌های منفی نصیحت کردن این است که انسان‌ها با شنیدن نصیحت دچار احساس خشم و تقصیر می‌شوند. هیچ کس خوشش نمی‌آید که دیگران به او بگویند که باید تغییر کند آن هم در حیطه‌ای که خود او از نیاز به تغییر در آن آگاه است. وقتی افراد مورد نصحیت قرار می‌گیرند اولین واکنش بعضا ناخودآگاه آن‌ها مقابله با راهنمایی ارایه شده است. در این شرایط آن‌ها دیگر با دقت به حرف‌های طرف مقابل گوش نمی‌دهند؛ هرچند هم که حرف‌های او منطقی و عقلانی باشد.
شهرزاد قصه گو
تئوری انتخاب بر این باور است که انسان تمام کارهایی که انجام می‌دهد و حتی احساس‌هایی نظیر بدبختی و فلاکت را خودش انتخاب کرده و دیگران مسئول نوع رفتار، واکنش و یا احساس‌های او نیستند. بر اساس این تئوری انسان بسیار بیش از آنچه که خود متصور است بر زندگیش کنترل داشته و کسی نمی‌تواند او را مجبور کند که به شکل خاصی رفتار کرده و یا احساس خاصی را داشته باشد. همه اتفاقاتی که در زندگی ما انسان‌ها می‌افتد نتیجه انتخاب‌های ماست. در زندگی چیزی به عنوان خوش‌شانسی و یا بدبیاری وجود نداشته و ما انسان‌ها توسط عوامل بیرونی کنترل نمی‌شویم. ما انسان‌ها برای دست یافتن به آنچه می‌خواهیم خودمان چگونگی رفتارهایمان را انتخاب می‌کنیم.
شهرزاد قصه گو
بعضی از افراد ممکن است با غم‌های مربوط به گذشته بسیار خو گرفته و حاضر به فراموشی و رها کردن آن‌ها نباشند. مثلا مادری که ده سال پیش دختر ده ساله‌اش را در یک سانحه رانندگی از دست داده ممکن است چنان به غم از دست دادن فرزندش عادت کرده باشد که تحت هیچ شرایطی به پایان دادن به سوگواریش تن ندهد.
شهرزاد قصه گو
بعضی از افراد چنان به گذشته خود چسبیده و در آن باقی مانده‌اند که حاضر نیستند تحت هیچ شرایطی از آن دست بکشند. فردی را تصور کنید که کسب‌وکارش در دوره‌ای بسیار پررونق و سودده بوده و دوران پرشکوهی داشته است اما دیگر کارش نه تنها سودده نیست بلکه ضررده نیز شده است. این فرد که از لحاظ روانی به دوران خوب گذشته خو گرفته حاضر به تعطیلی کسب‌وکار ضررده خود و شروع کردن کار جدیدی نیستند.
شهرزاد قصه گو
خودپنداره منفی: خودپنداره منفی نتیجه مجموعه‌ای از باورها و رفتارهای دیگران با انسان از بدو تولدش است. باورهای ما از زمانی که پا به این جهان می‌گذاریم شروع به شکل گرفتن می‌کنند. واکنش بزرگسالان در دوران نوزادی، خردسالی، کودکی و نوجوانی به انسان در کنار تعاملاتی که او با دیگران داشته شکل دهنده باورهای امروز فرد درباره خودش است. این افکار چنان در ناخودآگاه انسان حک می‌شوند که به باور او در مورد خودش تبدیل می‌شوند. این افکار می‌توانند باعث و یا مانع شکوفایی توانایی‌های بالقوه انسان برای تغییر دادن شرایط و موقعیت‌هایش شوند. این افکار بسیار قدرتمند بوده و تا دوران بزرگسالی و حتی کهنسالی نیز در زندگی فرد حضور پررنگی دارند. افرادی که از داشتن خودپنداره منفی در رنجند در برابر بروز هر تغییری از خود مقاومت زیادی نشان می‌دهند زیرا بخشی از وجود آن‌ها همواره در حال محکوم کردن آن‌ها و ارسال پیام‌های ناامید کننده به ذهنشان است. این افراد اعتماد به نفس پایینی داشته و منفی‌نگرند.
شهرزاد قصه گو
شاید بتوان ادعا کرد که تنها چیز پایدار در جهان تغییر است. همه انسان‌ها در زندگی خود پیوسته ولی با سرعت‌های متفاوتی در حال تغییر کردن هستند. تغییر ماهیت واقعی زندگی بشر از بدو پیدایشش بر روی این کره خاکی است. همه انسان‌ها تا زمانی که زنده هستند پیوسته در حال تجربه کردن زندگی، یادگیری از آن، رشد و تغییرند.
شهرزاد قصه گو
اهداف رویایی و به دور از واقعیت هرگز محقق نشده و نتایج مورد نظر مراجع را حاصل نخواهند کرد. اهدافی که بر پایه خیال و توهم تعیین شده باشند باعث شکست خوردن مراجع می‌شوند.
منصوره حق خواه
نصحیت کردن و راهکار دادن و گرفتن نقش ناجی دو روی یک سکه هستند. زمانی که مراجع راه حل مربی را انجام داده و از آن جواب مثبت بگیرد به جای توانمند شدن به مربی خود و راهکارهایش وابسته می‌شود و دیگر به توانایی و قدرت خودش برای حل مشکل‌هایش در زندگی اعتماد نمی‌کند.
خردمند

حجم

۴۴۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۴۴۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد