بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ده گفتار | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ده گفتار

بریده‌هایی از کتاب ده گفتار

نویسنده:مرتضی مطهری
انتشارات:انتشارات صدرا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۲۱ رأی
۴٫۷
(۲۱)
هر موضوعی که بحث شده همه این گونه است، که می‌فهماند اسلام معکوس شده است.
Sajjad Nikmoradi
فرضا اگر در اروپا هم یک عده مسلمان شوند و ما را ببینند، ممکن است پشیمان شوند و از اسلام برگردند.
Sajjad Nikmoradi
آنجا که ما می‌گوییم فکر دینی مرده است، در کشورهایی است که قرنهاست مسلمان هستند. در این کشورها عواملی پیدا شده است که این فکر را در مغز آنها میرانده است، یعنی در یک حالت نیمه زنده و نیمه مرده‌ای درآورده است از قبیل ملتهایی امثال ما.
Sajjad Nikmoradi
نباید تصور کرد که تقوا از مختصات دینداری است از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا لازمه انسانیت است.
Sajjad Nikmoradi
انسان اگر بخواهد در زندگی اصولی داشته باشد و از آن اصول پیروی کند، خواه آنکه آن اصول از دین و مذهب گرفته شده باشد و یا از منبع دیگری، ناچار باید یک خط مشی معینی داشته باشد، هرج و مرج بر کارهایش حکمفرما نباشد. لازمه خط مشی معین داشتن و اهل مسلک و مرام و عقیده بودن این است که به سوی یک هدف و یک جهت حرکت کند و از اموری که با هوا و هوس‌های آنی او موافق است اما با هدف او و اصولی که اتخاذ کرده منافات دارد خود را «نگهداری» کند.
Sajjad Nikmoradi
هیچ می‌دانید چرا مردم با پیغمبران زمان خودشان مخالف بوده‌اند؟ چرا هر پیغمبری که پیدا می‌شود زیاد مخالف پیدا می‌کند؟ چرا پیغمبرها در زمان خودشان از ما کمتر مرید داشته‌اند؟ این قضیه، رمزی دارد. رمزش این است که آنها با نقاط ضعف مردم مبارزه می‌کردند و ما از نقاط ضعف مردم بهره‌برداری می‌کنیم. آنها می‌خواستند آن معایب و آن نقاط ضعف را اصلاح کنند و از بین ببرند و ما معمولاً می‌خواهیم از همان معایب و همان نقاط ضعف بهره‌برداری کنیم. برای اینکه بانی مجلس را راضی کنیم، برای اینکه مستمعین را راضی کنیم، مطابق میلشان حرف می‌زنیم نه مطابق مصلحتشان. ما می‌فهمیم فلان قصه دروغ است و بعلاوه سبب گمراهی و ضلالت و غرور بیجای مردم می‌شود، اما چون فکر می‌کنیم اگر بگوییم نظر مستمعین را جلب می‌کنیم می‌گوییم.
ho3in.312
بیش از آن مقدار که مثلاً نام روزه ذکر شده، از تقوا اسم برده شده است
hadi
اگر انسان در هر چیزی شک کند در این مطلب نمی‌تواند شک کند که خشم و شهوت و طمع و حسد و لجاج و تعصب و خودپسندی و نظایر این امور آدمی را در زندگی کور و کر می‌کند. آدمی پیش هوس کور و کر است. آیا می‌توان در این مطلب شک کرد که یکی از حالات عادی و معمولی بشر این است که عیب را در خود نمی‌بیند و در دیگران می‌بیند و حال آنکه خودش بیشتر به آن عیب مبتلاست؟ آیا علت این نابینایی نسبت به عیب خود جز عُجب و خودپسندی و مغروری چیز دیگری هست؟ آیا تردیدی هست که مردمان متقی که مجاهده اخلاقی دارند و بر عجب و طمع و سایر رذائل نفسانی فائق آمده‌اند بهتر و روشن‌تر عیب خود و درد خود را درک می‌کنند؟ و آیا برای انسان علم و حکمتی مفیدتر از اینکه خود را و عیب خود را و راه اصلاح خود را بشناسد وجود دارد؟
کاربر ۳۵۰۰۷۳۷
دو اثر بزرگ تقوا در جلسه قبل وعده دادم که در این جلسه راجع به دو اثر مهم که در قرآن مجید برای تقوا ذکر شده بحث کنم. آن دو اثر یکی روشن‌بینی و بصیرت است که در آیه ۲۹ از سوره انفال می‌فرماید: اِنْ تَتَّقُوا اللّه‌َ یجْعَلْ لَکمْ فُرْقانا. یعنی اگر تقوای الهی داشته باشید خداوند برای شما مایه تمیز و تشخیص قرار می‌دهد. دیگری حل شدن مشکلات و آسان شدن کارها و بیرون آمدن از تنگناها و مضایق است، که در سوره طلاق آیه ۲ می‌فرماید: وَ مَنْ یتَّقِ اللّه‌َ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا. یعنی هرکس که تقوای الهی داشته باشد خداوند برای او راه بیرون شدن از شداید قرار می‌دهد. ایضا در همان سوره، بعد از دو آیه می‌فرماید: وَ مَنْ یتَّقِ اللّه‌َ یجْعَلْ لَهُ مِنْ اَمْرِهِ یسْرا. هرکس که تقوای الهی داشته باشد خداوند یک نوع آسانی در کار او قرار می‌دهد.
کاربر ۳۵۰۰۷۳۷
مقصود این است که مؤمن همواره باید نسبت به طغیان نفس امّاره و تمایلات سرکش خود خائف باشد که زمام را از کف عقل و ایمان نگیرد و نسبت به ذات خداوند اعتماد و اطمینان و امیدواری داشته باشد که همواره به او مدد خواهد کرد.
کاربر ۳۵۰۰۷۳۷
موعظه یادآوری قلب است نسبت به خوبیها در اموری که موجب رقّت قلب گردد. موعظه سخنانی است که موجب نرمی و رقّت قلب بشود.
F313
لهذا در مسئله خوف و رجاء که مؤمن باید همیشه، هم امیدوار باشد و هم خائف، هم خوشبین باشد و هم نگران، مقصود این است که مؤمن همواره باید نسبت به طغیان نفس امّاره و تمایلات سرکش خود خائف باشد که زمام را از کف عقل و ایمان نگیرد و نسبت به ذات خداوند اعتماد و اطمینان و امیدواری داشته باشد که همواره به او مدد خواهد کرد.
parnian
این کلمه از ماده «وَقْی» است که به معنای حفظ و صیانت و نگهداری است. معنای «اِتّقاء» احتفاظ است. ولی تاکنون دیده نشده که در ترجمه‌های فارسی، این کلمه را به صورت حفظ و نگهداری ترجمه کنند. در ترجمه‌های فارسی اگر این کلمه به صورت اسمی استعمال شود مثل خود کلمه «تقوا» و یا کلمه «متقین»، به «پرهیزکاری» ترجمه می‌شود. مثلاً در ترجمه هُدیً لِلْمُتَّقینَ گفته می‌شود: هدایت است برای پرهیزکاران. و اگر به صورت فعلی استعمال شود، خصوصا اگر فعل امر باشد و متعلَّقش ذکر شود، به معنای خوف و ترس ترجمه می‌شود. مثلاً در ترجمه اِتَّقُوا اللّه‌َ یا اِتَّقُوا النّارَ گفته می‌شود: از خدا بترسید، [ یا از آتش بترسید.]
ali chalabi
خصوصا با در نظر گرفتن اینکه در زبان پیشوایان بزرگ دین از تقوا به حصار و حصن و امثال اینها تعبیر شده، ممکن است کسانی که با نام آزادی خو گرفته‌اند و از هر چیزی که بوی محدودیت بدهد فرار می‌کنند چنین تصور کنند که تقوا هم یکی از دشمنان آزادی و یک نوع زنجیر است برای پای بشر.
Sajjad Nikmoradi
چیزی که هست حفظ و صیانت خود از گناه که نامش «تقوا» است به دو شکل و دو صورت ممکن است صورت بگیرد، و به تعبیر دیگر ما دو نوع تقوا می‌توانیم داشته باشیم: تقوایی که ضعف است و تقوایی که قوّت است.
Sajjad Nikmoradi
ذات خداوند موجب ترس و وحشت نیست، اما اینکه می‌گویند از خدا باید ترسید یعنی از قانون عدل الهی باید ترسید. در دعا وارد است: یا مَنْ لایرْجی اِلاّ فَضْلُهُ وَ لا یخافُ اِلاّ عَدْلُهُ. ای کسی که امیدواری به او امیدواری به فضل و احسان اوست و ترس از او ترس از عدالت اوست.
Sajjad Nikmoradi
چیزی که نسبتا عجیب به نظر می‌رسد ترجمه فارسی این کلمه به «پرهیزکاری» است. دیده نشده تاکنون احدی از اهل لغت مدعی شده باشد که این کلمه به این معنا هم استعمال شده. چنانکه دیدیم راغب از استعمال این کلمه به معنای خوف اسم برد ولی از استعمال این کلمه به معنای پرهیز نام نبرد. معلوم نیست از کجا و چه وقت و به چه جهت در ترجمه‌های فارسی، این کلمه به معنای پرهیزکاری ترجمه شده است؟!
Sajjad Nikmoradi
خطیب باید مردم را در جریان وقایع بگذارد قسمت سوم دستور امام رضا علیه‌السلام این بود: وَ یخْبِرُهُمْ بِما یرِدُ عَلَیهِمْ مِنَ الاْفاقِ مِنَ الاَْحْوالِ الَّتی فیهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ یعنی آنها را آگاه کند به جریانهای خوب یا بدی که در آفاق دوردست برای عالم اسلام اتفاق می‌افتد. «آفاق» جمع افق است، مقصود نقطه دوردست است. جریانهایی در نقاط دوردست جامعه اسلامی واقع می‌شود و مردم بی‌خبرند و نمی‌دانند چه گذشته است. خطیب باید آنها را به مردم بگوید. خلاصه کلام، اوضاع خارجی و داخلی دوردست را به مردم بگوید. آیا شما اطلاع دارید که در دنیا بر سر مسلمانان چه می‌آید؟ آیا از سیاست خارجی عالم اسلام یک کلمه باخبرید؟ همه اینها را باید خطیب به مردم بگوید. مثلاً حادثه الجزایر پیش آمده
ho3in.312
اینکه انسان از محیط لغزنده دوری کند و نلغزد هنری نیست؛ هنر در این است که در محیط لغزنده، خود را از لغزش حفظ و نگهداری کند.
:)
ترس از خدا یعنی چه؟ مگر خداوند یک چیز موحش و ترس‌آوری است؟ خداوند کمال مطلق و شایسته‌ترین موضوعی است که انسان به او محبت بورزد و او را دوست داشته باشد. پس چرا انسان از خدا بترسد؟ در جواب این سؤال می‌گوییم مطلب همین طور است. ذات خداوند موجب ترس و وحشت نیست، اما اینکه می‌گویند از خدا باید ترسید یعنی از قانون عدل الهی باید ترسید. در دعا وارد است: یا مَنْ لایرْجی اِلاّ فَضْلُهُ وَ لا یخافُ اِلاّ عَدْلُهُ. ای کسی که امیدواری به او امیدواری به فضل و احسان اوست و ترس از او ترس از عدالت اوست.
hadi

حجم

۲۷۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

حجم

۲۷۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

قیمت:
۴۴,۰۰۰
۱۷,۶۰۰
۶۰%
تومان