بریدههایی از کتاب بازگشت شازده پسر
۴٫۰
(۴۰)
«اگه عشق بورزی و ببخشی خوشبخت خواهی بود، چون درعوض به تو عشق ورزیده میشه و بخشیده میشی. اگه عاشق نباشی نمیتونی ببخشی چون بخششِ تو هیچوقت بزرگتر از عشقت نمیشه؛ و درنهایت، غیرممکنه بتونی به دیگران عشق بورزی و اونها رو ببخشی بدون اینکه اول عاشق خودت باشی و خودت رو بخشیده باشی.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
مواظب آرزوهات باش و اونها رو درون خودت دفن نکن تا از بین برن. یاد بگیر حقایق رو در کنار چیزهایی بذاری که آرزوشون رو داری. در همهٔ کارهایی که انجام میدی بهترینِ خودت باش تا روح تو بهسمتت برگرده و به بهترین شکل ممکن با دیگران رفتار کن تا جواب عشقت رو بدن؛ خواهی دید که دنیا به یه آینهٔ بزرگنما تبدیل میشه، آینهای که دقیقاً هر چیزی رو که بدونِ خودخواهی بهش عرضه میکنی ـ و حتی بیشتر از اون رو ـ بهت برمیگردونه. تنها راهی که کمک میکنه تمام اطراف تو پر از لبخند باشه اینه که لبخند بزنی و تنها راهِ بودن در محیطی پر از عشق اینه که به دیگران عشق بورزی. لحظهای میرسه که تو بین جهانی که در اطرافت میچرخه، در کودکی، و در دنیایی که وقتی بزرگ بشی هم درِ اون به روی دیگران بازه قرار خواهی گرفت؛ اونموقعست که تو باید دست بکشی از هر چیزی که از روی هوسه، از همهٔ کلهشقیهات و خودخواهیهات؛ دراینصورته که تاحدی رشد میکنی که بتونی از ایدههای ناب خودت دفاع کنی. عاشق خودت باش تا بتونی به دیگران هم عشق بورزی. عاشق رؤیاهات باش تا بعداً بتونی ازشون استفاده کنی و دنیایی گرم و زیبا بسازی که پر از لبخند و عشق باشه؛ اون همون دنیایی خواهد بود که تو دلت میخواد توش زندگی کنی، دنیایی که در مدار یه رنگینکمون میچرخه. اگه واقعاً باورش داشته باشی
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«خب، مسیر زندگی این آدما ــ هر چقدر هم مدال افتخار و مدارک تحصیلی روی هم انبار کرده باشن ــ مثل نوشتهٔ روی سنگ قبرشون کوتاهه. هیچکس جرئت نداره یه نوشتهٔ کوتاه زیر سنگ قبرش بنویسه با این مضمون که: و با وجود همهٔ اینها، او هیچوقت واقعاً خوشبخت نبود.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
اگه باهوش باشی میتونی از اشتباهات دیگران درس بگیری، بدون اینکه خودت مجبور باشی اونها را تکرار کنی. کتابا، معلما و داستانهای بقیهٔ مردم میتونن مسیر رو بهت نشون بدن؛ اما در آخر این تو هستی که تصمیم میگیری کدوم اطلاعات رو استفاده کنی
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
درواقع ما صاحب هیچی نیستیم جز خودمون
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
اگه پدرها و مادرها به همون اندازه که روی نظم و انجام کارهای روزمرهٔ بچههاشون تأکید میکنن سعی میکردن به اونها عشقورزیدن رو یاد بدن این سیاره به سیارهای فوقالعاده برای زندگی تبدیل میشد
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«همهٔ ما شاهزاده به دنیا اومدیم، فقط موضوع اینه که بعضیها نمیدونن و بعضیها هم فراموش کردن... پادشاهی من فقط در درون من وجود داره.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
افرادی که همیشه بهدنبال چیزهای بیشتر هستن در دام آینده گرفتار میشن. اونها هیچوقت در زمان حال زندگی نمیکنن و هیچوقت ازش لذت نمیبرن چون همیشه توجهشون روی چیزی متمرکزه که هنوز اتفاق نیفتاده
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
بعضی افراد دست از رؤیاهای ارزشمند خودشون میکشن و در آرامش کاذب حاصل از افکار منطقیشون گرفتار میشن. این افراد تبدیل به اشخاصی جدی میشن که عاشق اعداد، کارهای روزمره و هر چیزی هستن که بهشون احساس امنیت میده؛ اما ازاونجاییکه هیچچیز برای همیشه کاملاً بیخطر و امن نیست این افراد هیچوقت احساس شادی کامل ندارن. اونها شروع به اندوختن ثروت میکنن چون همیشه جای خالی چیزی رو در زندگیشون احساس میکنن. داشتن اونها رو خوشحال نمیکنه، چون مانع بودنشون میشه. اینقدر سختگیرانه به مسائل نگاه میکنن که مقصود رو فراموش میکنن.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
هزار جلد کتابِ هنر عشقورزیدن هم نمیتواند چیزی به یک بوسهٔ ساده اضافه کند و هزار سخنرانی دربارهٔ عشق هم چیزی به حرکتی پر مهر و عاطفه نمیافزاید.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
حجم
۳۲۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۳۲۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۲۷,۵۰۰
۱۹,۲۵۰۳۰%
تومان