بریدههایی از کتاب روانشناسی و علوم غیبی
۲٫۹
(۹)
زندگی طبیعی، خاک مغذّی روح است. هر کسی که نمیتواند در امتداد مسیر زندگی حرکت کند، به صورت معلّق، سفت و سخت، و انعطافناپذیر در هوا میماند. بدین خاطر است که افراد بسیاری در سنّ پیری خشک و بیروح میشوند؛ آنها به عقب مینگرند و در حالی که در قلبهایشان ترسی پنهان از مرگ دارند به گذشته چنگ میزنند. آنها از روند زندگی کناره میگیرند (دست کم از لحاظ روانشناختی). در نتیجه این افراد مثل ستونهای نمک در ادوار قدیم کاملا ثابت باقی میمانند، در حالی که خاطرههای روشنی از ایام جوانی دارند، اما فاقد ارتباط قوی با وضعیت کنونیاند. از اواسط زندگی به بعد، تنها انسانی از لحاظ حیاتی زنده میماند که آماده است با زندگی بمیرد. زیرا در ساعت مخفی میانهٔ زندگی، جهت سهمی (قوس زندگی) معکوس میگردد و مرگ متولّد میشود
Javad Azar
ما در ورای سالهای زندگیمان به هر طرف حرکت میکنیم، ولی بچگیمان را ترک نمیکنیم، گویی که نمیتوانیم از خودمان دل بکنیم و دست از سر خودمان برداریم. ما عقربههای ساعت را متوقف میسازیم و تصوّر میکنیم که زمان خواهد ایستاد. امّا، به هر حال هنگامی که پس از چند تأخیر، سرانجام به قلّه میرسیم در آنجا دوباره از لحاظ روانی مشغول استراحت میشویم. ما میتوانیم ببینیم در حالی که در قلّه ایستادهایم از طرف دیگر در حال سقوطیم و به پایین میلغزیم. ما سعی میکنیم که در آن نقطه بمانیم و فقط با نگاههای حسرت بار و آرزومند خویش به عقب مینگریم و به قلّهای که زمانی به آن رسیده بودیم چنگ میزنیم. درست همانند زمانهای قبل، ترس یک مانع بازدارنده در مقابل زندگی است. بنابراین، اکنون ترس در مسیر مرگ قرار میگیرد. ما حتّی ممکن است قبول کنیم که ترس از زندگی، ما را در پیمودن سربالاییهای حیات عقب نگه میدارد، اما به علت این تأخیر ما ادعا میکنیم که حق این است که همه چیز سریعآ در قلّهای که ما اکنون به آن رسیدهایم متوقّف گردد.
Javad Azar
زندگی، یک روند انرژی است. زندگی مثل هر روند انرژی دیگر اساسآ بازگشتناپذیر است و بنابراین، جهتگیری آن به سوی یک هدف است. آن هدف رسیدن به یک وضعیت سکون و آرامش است. هر چیزی که در بلندمدت اتفاق میافتد چیزی بیش از یک اختلال اولیه در وضعیت دائمی آرامش نیست و وضعیت آرامش و سکون همیشه سعی مینماید تا مجدّدآ خودش را تثبیت نماید. زندگی، فرجامشناسی در حدّ اعلا است، زندگی تلاش و کوششی ذاتی و حقیقی به سوی یک هدف است، و هر موجود زنده دارای اهدافی جهتگیری شده میباشد. و در پی تحقّق آن اهداف است. پایان هر روندی هدف آن است. تمام جریان انرژی مثل دوندهای است که با بیشترین تلاش و کوشش تقلّا میکند و حداکثر توان و قدرت خود را به کار میاندازد تا به هدفش برسد. آرزوی جوان برای دنیا و زندگی، برای نیل به امیدهای متعالی و اهداف دور و درازش، انگیزهٔ فرجام آشکار زندگی است
Javad Azar
بسیاری از افراد جوان اساسآ از زندگی ترس دارند (هر چند که در عین حال آنها شدیدآ آرزومند و عاشق زندگی هستند)، عجیب اینکه تعداد زیادی از افراد مسن ترس از مرگ دارند. در واقع من افرادی را میشناسم که در هنگام جوانی بیش از همه از زندگی وحشت داشتند، بعدها همین افراد درست به همان اندازه گرفتار ترس از مرگ شدند. هنگامی که آنها جوان بودند مقاومت بچگانهای در مقابل تقاضاهای معمول زندگی روا میداشتند، امّا هنگامی که آنها پیر میشوند باز هم همان مقاومت کودکانه در خود احساس مینمایند، زیرا آنها به همان اندازه از یکی از رخدادهای معمول زندگی (یعنی مرگ) میترسند. ما کاملا متقاعد هستیم که مرگ صرفآ پایان روندی است که به طور عادی برای ما اتفاق نمیافتد. بنابراین، ما نمیتوانیم مرگ را به عنوان یک هدف و پایان زندگی بدانیم، ولی برعکس، اهداف و مقاصد حیات جوانیمان را در حالت غالب و مسلّط آن، بیدرنگ درک مینماییم.
Javad Azar
حجم
۲۸۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه
حجم
۲۸۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه
قیمت:
۵۷,۰۰۰
تومان