- طاقچه
- تاریخ
- تاریخ جهان
- کتاب پل پوت
- بریدهها
بریدههایی از کتاب پل پوت
۳٫۴
(۲۱)
انتخاب روز چهارده ژوئیه برای برگزاری جشن عروسی اتفاقی نبود؛ این روز مصادف بود با «روز باستیل». اما نمادگرایی انقلابی در رقابت با سنتگرایی خمری جایگاه دوم را داشت.
Z
سور ( پل پوت) در زمان ازدواج ۳۱ ساله و پوناری ۳۶ ساله بود. در کامبوج اصلاً معمول نبود و نیست که عروس از داماد مُسنتر باشد. عروسهای کامبوجی در قیاس با عروسهای کشورهای غربی، معمولاً خیلی جوانتر از شوهرانشان هستند و غالبآ هم در سنهای خیلی پایین ازدواج میکنند و نه در خیلی سنگین و رنگین بود و دور و بریها پشت سرش اسم مستعار «دوشیزه پیر» را روی او گذاشته بودند. حتا بهترین دوست پوناری هم نمیتوانست ادعا کند که او زن زیبایی است؛ پوناری صورتی آبلهگون و پُرشیار داشت
Z
واننساک بعدها به خاطر آورد که: «پوناری یکی از اعضای گروه زنان حزب دموکراتیک بود که همیشه در تجمعات حزبی در ردیف جلو مینشست.»
Z
حوادث سال ۱۹۵۵ بیهیچ تردیدی عزم سولوت سور را برای پیمودن مسیر انقلابیاش جزم کرد. طی پنج سال آینده تشکیلات حزبی تدریجآ از درون متلاشی شد و بسیاری از فعالان سیاسی دست از فعالیت برداشتند. اما سولوت سور از معدود فعالانی بود که تسلیم شرایط بیرونی نشد و اجازه نداد که تعهد انقلابیاش کاستی بگیرد. در سطح شخصی، حوادث سال ۱۹۵۵ باعث شد تا سولوت سور ــ درحالیکه به قول واننساک «دچار سرخوردگی» شده بود ــ با یک رفیق انقلابی که درجه ایمان انقلابیاش دست کمی از خود او نداشت ازدواج بکند. این زن خیو پوناری نام داشت.
Z
مالی چند ماه بعد با سام ساری، دشمن ازلی و ابدی چپهای کامبوجی و دومین مرد قدرتمند کامبوج پس از سیهانوک، ازدواج کرد.
Z
منطبق کردن تصویر یک فعال سیاسی جوان و مخلص که در خانه خالیاش در محله زاغهنشینها نشسته است و دارد برای برپایی انقلاب توطئهچینی میکند با تصویر مرد جوان معاشرتی و خوشسیمایی که با ماشین جذابش در سطح شهر دور میزند و با خانمهای جوان زیبا نشست و برخاست میکند، کار چندان سادهای نیست.
Z
اتومبیلی که سور سوارش میشد متعلق به خواهرش رونگ، همخوابه سلطنتی سابق، بود. این اتومبیل با اینکه کهنه بود اما به سور اجازه میداد که با آن در برابر نامزد زیبایش، مالی، خودی نشان بدهد. سور دوباره بدجوری خواهان ازدواج با مالی شده بود. کنگ واننساک به سور و مالی اجازه میداد که در خانه او، در زمانهایی که وی و همسرش در بیرون خانه مشغول تدریس بودند، با هم دیدار بکنند.
Z
استعداد سولوت سور برای حیلهگری توام شده با تواناییاش برای ترکیب کار «علنی» و «مخفی»، باعث شد تا او در جایگاه قدرتمندی قرار بگیرد. همه تماسها بین گروه خلق و حزب دموکراتیک از طریق او انجام میشد. همچنین اغلب ارتباطات میان سازمانهای حزبی زیرزمینی به واسطه او برقرار میشد.
Z
«گروه خلق» تبدیل شد به سپر بلای شاهزاده ( سیهانوک) . او در جلسات عمومی، «گروه خلق» را به عنوان خائنانی که به اربابان خارجیشان خدمت میکنند و در حکم ستون پنجم آنها هستند، محکوم میکرد.
Z
از نظر حکومت کامبوج، و از نظر سفارتخانههای خارجی در پنومپن، «گروه خلق» یک گروه «کمونیست» به شمار میرفت. ظاهرآ در آن زمان به ذهن هیچکس خطور نمیکرد که ممکن است در پشت نمای ظاهری «گروه خلق» یک تشکیلات محرمانه داخلی وجود داشته باشد.
Z
«گروه خلق» که بازوی «نیمه قانونی» جنبش کمونیستی کامبوج بود، به رغم آزار و اذیتهای دائمی حکومت توانست جان سالم به در ببرد. کئو مئاس، بنیانگذار گروه خلق، کماکان رهبر گروه باقی ماند اما منصب دبیریاش در کمیته حزبی مخفی پنومپن را واگذار کرد.
Z
دیری نگذشت که ویتنامیها به این نتیجه رسیدند که آنها با تضعیف رژیم سیهانوک نه تنها چیزی به دست نمیآورند بلکه ممکن است خیلی چیزها را هم از دست بدهند. آنها بر همین اساس، در اواخر سال ۱۹۵۵ دستورالعملهای تازهای را به کمونیستهای خمری ( کامبوجی) تحت فرمانشان ابلاغ کردند
Z
رژیم سیهانوک در قیاس با یک سال پیش از این، جذابیت بسیار بیشتری نزد قدرتهای کمونیستی آسیا پیدا کرده بود. کامبوج، برخلاف حکومتهای سرسپرده آمریکایی همچون تایلند و فیلیپین، حاضر نشده بود به «سازمان پیمان جنوب شرقی آسیا» ( سیتو ) ، بازوی نظامی آمریکا در منطقه، بپیوندد.
Z
از زمان امضای قرارداد صلح ژنو، کامبوج در قیاس با لائوس و ویتنام جنوبی شاهد حوادث خرابکارانه کمتری از سوی کمونیستها بود. فرانسویها به این نتیجه رسیدند که باید کاسهای زیر نیم کاسه باشد.
Z
تقلب آشکار در انتخابات، که به دنبال کودتای سه سال پیشِ سیهانوک علیه حزب دموکراتیک رخ داده بود، باعث بر باد رفتن هر امیدی برای به قدرت رسیدن چپها از طریق شیوههای مسالمتآمیز پارلمانی شد. سولوت سور ( پل پوت) به این نتیجه رسید که: «مشارکت در انتخابات فقط برای تبلیغات است. انتخابات، نبرد قدرت است. آن کسی که قدرت را در دستانش دارد همان کسی است که نتایج انتخابات را کنترل میکند.»
Z
«گروه خلق» ( سازمان جبههای کمونیستها) ، در قیاس با حزب دموکراتیک، سختیهای به مراتب بیشتری را متحمل شد. بسیاری از نامزدهای این گروه در شهرستانها به ضرب گلولههای تیراندازان ناشناخته کشته شدند، و بیش از بیست کاندیدای آنها دستگیر و زندانی شدند.
Z
سائونگ، که بزرگترین برادر پل پوت بود، در دربار سلطنتی کار میکرد و به همین دلیل مصونیت قضایی داشت و پلیس نمیتوانست وارد خانهاش بشود.
Z
سیهانوک در مقام پادشاه روش شُلکن سِفتکن در پیش گرفته بود. او ضمن حفظ فاصلهاش از آمریکاییها، مدام این امید را به آنها میداد که عاقبت روزی موفق خواهند شد کامبوج را وارد اردوگاه غرب بکنند.
Z
سیهانوک در اواخر سال ۱۹۵۳، اعلام کرد: «ما تا زمانی که ویت مین سعی نکند خودش را به زور به ملت ما تحمیل کند، ملزم به موضعگیری علیه کمونیسم نخواهیم بود.»
Z
سولوت سور حالا رئیس شاخه علنی ویت مینِ خمر در پایتخت بود و طبیعتآ به صلاح نبود که سابقه فعالیت چریکی و مبارزاتی او در جنبش مقاومت برملا شود. تنها همحزبیهایش از سابقه واقعی او خبر داشتند.
Z
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
تومان