- طاقچه
- تاریخ
- تاریخ جهان
- کتاب پل پوت
- بریدهها
بریدههایی از کتاب پل پوت
۳٫۴
(۲۱)
اگر ایالات متحده آمریکا توان فهم پیام سیهانوک را میداشت ــ و به قول سیهانوک، میتوانست قضیه را از نقطهنظر کامبوجیها ببیند ــ در اینصورت میشد از ۲۵ سال جنگ در جنوب شرقی آسیا اجتناب کرد. اما قدرتهای بزرگ، برحسب تعریف، قادر به مشاهده و درک نگرانیهای مردمان کشورهای ضعیفتر نیستند.
Z
سیهانوک در مصاحبهای با روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز هشدار داد که اگر استقلال کامبوج داده نشود مردم این کشور ممکن است صبر و شکیباییشان را از دست بدهند و نظام سلطنتی را براندازند و به نیروهای ویت مین ( کمونیستهای ویتنامی) ملحق شوند.
Z
از نظر سیهانوک، فقط کامبوجِ حقیقتآ مستقل میتوانست انگیزهبخش مقاومت در برابر کمونیسم باشد. از نظر وزیر امور خارجه آمریکا، کامبوج تنها زمانی میتوانست بیهیچ دردسری مستقل شود که ابتدا کمونیسم مغلوب شده باشد.
Z
دالس به اطلاع سیهانوک رساند: «اختلاف شما با فرانسه، خیلی ساده، به نفع دشمن مشترک ما تمام خواهد شد. اگر ارتش فرانسه به شما کمک نکند، کشورتان به زودی زود توسط سرخها فتح خواهد شد و استقلال کشورتان بر باد خواهد رفت.» پرزیدنت آیزنهاور هم ظاهرآ اینگونه فکر میکرد؛ برای اینکه حاضر نشد به مناسبت ورود سیهانوک به آمریکا ضیافتی به افتخار او در کاخ سفید برگزار کند.
Z
جنگجویان ایساراک دعاها و سحرهای بودایی را روی بدنهایشان خالکوبی میکردند، بر سرهایشان خاک میمالیدند تا از این طریق اتحادشان را با خدایگان خاک نمادینه کنند، و شرابهایشان را پیشکش معابد «نیکتا» (ارواح محافظ جنگل) میکردند تا در جنگل از هر خطری مصون بمانند.
Z
کونکراک در زبان خمری به معنای «بچههای دودی» یا «جنینهای مومیایی» است. سولوت سور ( پل پوت ) در دوران کودکی قصههای زیادی را در باره جنینهای مومیایی شنیده بود. این پندار وجود داشت که جنینهای مومیایی دارنده خود را از گزند گلولههای دشمن مصون نگه میدارند. جنینهای مومیایی نزد دهقانان کامبوجی به «آگی نِتر» (به معنای «آنهایی که چشمهایشان شعله آتش میافکند») معروف بود.
Z
از نظر سولوت سور ( پل پوت ) عامل این بدبختیها استعمار بود و راه علاجشان کسب استقلال بود. سور تصور میکرد که کامبوجیها فقط تحت یک نظام سوسیالیستی میتوانند امور خودشان را اداره کنند. اما از نظر فرانسویها عامل بدبختیهای کشور، جنگ و ناامنی ناشی از آن بود، زیرا تحت چنین شرایطی روستاییان نتوانسته بودند محصولات کشاورزیشان را جمعآوری کنند، حمل و نقل مختل شده بود، در مزارع تولید کائوچو خرابکاری شده بود، و مناطق تولید فلفل( محصولی که دومین محصول صادراتی کشور بود ) به زیر کنترل نیروهای ویت مین رفته بود. به همین دلیل بخش اصلی بودجه به ارتش و امور دفاعی تخصیص یافته بود.
Z
اما این سفر بازگشتِ سولوت سور ( پل پوت) به دهکده زادگاهش پرک اسبائو بود که دقیقآ به او فهماند که کامبوج در غیاب وی دستخوش چه تغییرات زیادی شده است.
Z
ژانویه ۱۹۵۳ که سولوت سور به کامبوج بازگشت، کشوری را دید که درگیر جنگ است.
Z
واقعیتش این است که سولوت سور در امتحانات سال دوم مؤسسه رادیو الکتریسیته رد شده بود و در نتیجه دیگر نمیتوانست از بورسیه دولتیاش استفاده کند.
Z
کمیته هماهنگ کننده حلقه مارکسیستی با این پیشنهاد موافقت کرد. اما وظیفه ثانویهای را برای فرستاده مخصوصش به کامبوج تعیین کرد: ارائه گزارشی در باره چشمانداز اتحاد گروههای اصلی مقاومت. سولوت سور( پل پوت ) داوطلبِ رفتن به کامبوج و انجام وظایف محوله شد. می مان، که در جلسه حضور داشت، بعدها به خاطر آورد که: انتخاب سولوت سور به این دلیل بود که او در کامبوج آدمهای بسیاری را میشناخت. او درباریان را میشناخت و( در کودکی) شاهزاده چانتارینسی را دیده بود... او در پاریس با هنگ تون هاگ آشنایی پیدا کرده و همچنین سون نگوک تان را بارها ملاقات کرده بود.»
Z
در پاریس هیچکس نبود که بتواند به قطعیت بگوید که گروه خمرهای آزاد (تحت رهبری سون نگوک تان) واقعآ چقدر قدرت دارد، یا ویتنامیها به چه میزانی قادر به اعمال نفوذ بر روی سون نگوک مین و پیروانش هستند، یا موضع حقیقی رهبران مستقل ایساراک (کسانی مثل شاهزاده چانتارینسی) چیست.
Z
فرمانده نظامی نیروهای فرانسوی میدانست که اگر میخواهد مردم را از زیر کنترل گروههای مبارز ویت مینی و ایساراکی خارج کند، باید این کار را فقط تحت نام سیهانوک انجام بدهد.
Z
حالا در طول مرزهای کامبوج با ویتنام به سمت شمال حدود دویست هزار کامبوجی در زیر تسلط رژیم کمونیستی زندگی میکردند.
Z
عدم ثبات سیاسی در نیمه نخست سال ۱۹۵۲ به نیروهای ویت مین ( کمونیستهای ویتنام شمالی) و متحدان خمری آنها اجازه داد تا تسلطشان را بر مناطق روستایی کامبوج گستردهتر و قدرتمندتر از پیش بکنند.
Z
اشارات دیگری هم در مقاله سولوت سور وجود دارد که با توجه به حوادثی که سالها بعد اتفاق میافتاد، حائز توجه و اعتناست. او در مقالهاش نوشته بود: «سیهانوک با وارد کردن آدمهای معمولی به سلک راهبان بودایی باعث تضعیف دیانت بودایی شده؛ و استقلال کشور را هم به گرو گذاشته است...
Z
واننساک تنها فرد در بین دانشجویان کامبوجی ساکن پاریس نبود که علیه اقدامات سیهانوک دست به قلم شده بود
Z
هیچکدام از امضاکنندگان نامه حاضر به عذرخواهی از پادشاه نشدند. سیهانوک مجبور شد غرورش را زیر پا بگذارد و فرستادهاش را به کامبوج فرا بخواند. فرستاده شاه فقط توانست به دانشجویان کامبوجی هشدار دهد که در صورت درگیر شدنشان در فعالیتهای سیاسی اعتراضی بورسیههای آنها قطع خواهد شد.
Z
مقاله اصلی را کنگ واننساک نوشته بود. او صراحتآ پادشاه کامبوج را به خیانت متهم کرده و در مقابل سون نگوک تان و پیروانش را «قهرمانان راستین» کامبوج نامیده و آنها را ستوده بود.
Z
دولت آمریکا، بر حسب غرایزش یک «دولت انتخابی»، را هرچقدر هم که معیوب بود، به یک نظام سلطنتی غیرمنتخب ترجیح میداد. در عمل ثابت شد که این طرز بینش آمریکاییها چقدر سادهانگارانه است.
Z
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
تومان