بریدههایی از کتاب موسولینی
۳٫۸
(۱۱)
او نسبت به دستاوردهای اقتصادی چنان بیتوجه بود که پی به این واقعیت نبرد، یا برایش اهمیت نداشت، که کل رژیمش به دوشیدن و تلکه کردن مردم رو آورده است.
Book
هیتلر با لحن احساسی سوزناکی به دوچه گفت: «من میدانم که میتوانم روی تو حساب باز کنم. باور کن، تو بهترین، یا شاید هم به راستی، تنها دوستی هستی که من در این جهان دارم.»
شهریار
«چرچیل روحیه اروپایی ندارد و واقعآ به هیچ چیزی جز مصالح انگلیسیها فکر نمیکند. اما او مهمترین آدم در لحظه حاضر است زیرا از آلمانیها متنفر است... . البته خصوصیت بزرگ چرچیل بیشتر دزد دریایی بودن اوست تا سیاستمدار بودن... .»
شهریار
سرنوشت! دولتمردان فقط موقعی از سرنوشت حرف میزنند که مرتکب خبط بزرگی شده باشند.
شهریار
بالابانوف که خودش زنی لذتجو بود، در باره دیگر خصوصیات موسولینی نوشت: «او عصبی، هیجانزده، فوقالعاده کفرگو، به شدت کینهجو، و به طرز غیرعادیای بدلباس و انگلصفت بود، به طوری که از کار یدی نفرت داشت و خودش را روشنفکر تلقی میکرد.»
احسان رضاپور
«فاشیسم یعنی باور داشتن به اینکه صلح مستمر نه امکانپذیر است نه سودمند. تنها جنگ است که انرژی کل بشر را به اوج خود میرساند و مُهرِ بزرگی و بلندمنشی را بر مردمی میکوبد که شجاعتِ مواجه شدن با آن را پیدا کردهاند.»
شهریار
من تا وقتی که زنده باشم مردم ایتالیا را به حال خودشان نخواهم گذاشت.
شهریار
انگلستان چهار میلیون زن اضافی دارد! چهار میلیون زنِ از حیث جنسی ارضانشده که به صورت تصنعی انبوهی از مسائل را پدید میآورند تا امیال سرکوفته خودشان را برآورده سازند! زنانی که نمیتوانند هیچ مردی را در آغوش بگیرند، طبیعتآ به انسانگرایی رو میآورند
شهریار
موسولینی حتا پس از اینکه هیتلر در کمال بهت و تعجب وی در سال ۱۹۳۳ به قدرت رسید، باز نسبت به او ظنین بود و خوار میشمردش.
شهریار
«ظاهرآ من باید از مشاهده اینکه هیتلر انقلابی را در راستای خطوط فکری و اعتقادی ما محقق ساخته خشنود باشم، اما اینها آلمانیاند، لذا ایدههای ما را نهایتآ به تباهی خواهند کشاند.
شهریار
«اگر من به جلو میروم شما هم دنبالم بیایید! اما اگر به عقب رفتم، مرا بکشید! اگر مُردم، انتقامم را بگیرید!»
شهریار
او از آنهایی که جاهطلبی اصلیشان ثروتمند شدن بود به شدت نفرت داشت.
به باور او، این «نوعی بیماری» بود، و همیشه راکفلر را مثال میزد که به رغم ثروت افسانهایاش مجبور بود «شانزده سال آخر زندگیاش را فقط شیر و پرتقال بخورد.»
شهریار
جمعیت عاشق مردان قوی است. جمعیت مثل یک زن است...
شهریار
هیچکسی آدم بیطرف را دوست ندارد.
شهریار
صِرف این واقعیت که من در میان مردم عادی متولد شدم برگهای برنده را در دستانم میگذارد.
شهریار
یکبار روزنامهنگاری که به دیدن دوچه آمده بود نگاهی به عطف کتابهای پهنشده روی میزش انداخت تا ببیند او چه چیزهایی میخواند. این کتابها خیلی ناهمگون بودند: داستایفسکی، تولستوی، همینگوی، افلاطون، ساپو، کانت، دُن آرامِ شولوخف، نیچه، ناپلئونِ امیل لودویگ، تأملاتی پیرامون خشونتِ ژرژ سورل، گوته، شوپنهاور، کتابهایی در باره مسیح، در باره فردریک کبیر، در باره بتهوون. خبرنگار متوجه شد که در بین صفحات هر یک از این کتابها تکهکاغذهایی برای مشخص کردن عبارتهای مهم قرار داده شده یا در حاشیه صفحات مطالبی نوشته شده است. او بعضی وقتها چنان غرق در مطالعه این کتابها میشد که مقامات و مراجعهکنندگانش، به ویژه آلمانیها، با بیاعتنایی او روبرو میشدند.
yazdaan
مؤثرترین فرمولها برای یک دیکتاتور غالبآ مبهمترین، و بعضی وقتها حتا بیمعناترین، فرمولهاست.
yazdaan
پیشوا جملهای را بیان کرد که باعث مسرتخاطر داماد موسولینی شد: «موسولینی سیاستمدار اصلی در جهان است؛ سیاستمداری که هیچکس دیگری حتا با فاصله زیاد هم نمیتواند خودش را با او مقایسه کند.»
yazdaan
اما موسولینی از شنیدن چنین حرفهایی به شدت عصبانی میشد و قاطعانه هر گونه شباهتی بین خودش و هیتلر را رد میکرد. او مجبور میشد بگوید که ناسیونال سوسیالیسم آلمان، مثل فاشیسم ایتالیا، اقتدارگرا، ضددموکراتیک و ضد لیبرالی است، اما تمایلی نداشت که فراتر از این اظهارنظر پیش برود. موسولینی مضمونهای ماوراءالطبیعهای در فلسفه نازی ـایده نژاد برترــ را به عنوان «مشتی اراجیف احمقانه» رد میکرد. او معتقد بود: «اگر تئوریهای هیتلر در باره برتری نژادی درست باشد، پس لَپها را باید متعالیترین گونه بشری تلقی کرد.»
yazdaan
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
قیمت:
۲۴۰,۰۰۰
۱۹۲,۰۰۰۲۰%
تومان