«فکر کنم کِرِنشا اسم خوبی واسه یه گربهست.»
جودیآبــوت
به گربه گفتم اسمم جکسون است.
جودیآبــوت
گفت: «میو!»
من هم در جواب گفتم: «میو!»
جودیآبــوت
«اتفاقاً عاشقِ کلاه و جورابه، مگه نه عزیزم؟»
جودیآبــوت
«اینا دیگه از کجا اومدن؟»
جودیآبــوت
من عاشق پاستیلهای بنفشم.
جودیآبــوت
مامان میگوید با هر چیزی که هست، باید ساخت.
جودیآبــوت
من برشتوک شکلاتی دوست دارم، ولی خواهرم عاشق برشتوک توتفرنگی است.
جودیآبــوت
اول، هدفی را انتخاب کنید. چیزی مثل کاسه یا فنجان خیلی خوب است. از سطل آشغال استفاده نکنید، چون احتمالاً میکروب دارد. من بعضی وقتها از کلاه لبهدارِ رابین استفاده میکنم؛ البته شاید آن هم همچین تمیز نباشد. یک دختربچهٔ پنجساله، ممکن است خیلی عرق کند.
کاری که باید بکنید، این است: سعی کنید برشتوک را بیندازید توی سبد؛ همان کاسه، فنجان و یا مثلاً کلاه. تا وقتی امتیاز نیاورید، نمیتوانید برشتوک را بخورید. حتماً حواستان باشد که هدف را خیلی دور بگذارید، وگرنه خوراکیتان زود تمام میشود.
کلکش این است که انداختن برشتوک توی سبد، آنقدر طول بکشد تا گرسنگی یادت برود یا حداقل برای مدتی یادت برود.
جودیآبــوت
است. تنها چیزی که نیاز دارید، چندتا برشتوک یا چند تکه نان است؛ حتی میتوانید از اسمارتیز هم استفاده کنید، البته اگر مامانتان آن دوروبَر نبود که بگوید: «بازم شیرینیجات؟» نمیدانم شاید شما هم بهجز شبهای عید، توی خانهتان رنگ شیرینی و اسمارتیز را نبینید!
جودیآبــوت
رابین عاشق بیسکوییت است.
جودیآبــوت
«وااای هوسِ یه تیکه پیتزای پِپِرونی کردهم!» بعد شکم خواهرم میگفت: «آره، یا شاید بیسکوییت با طعمِ کرهٔ بادومزمینی!»
جودیآبــوت
همیشه یک دلیل منطقی وجود دارد.
mina
دوستای خیالی مثل کتابن. ما رو مینویسن، اَزَمون لذت میبَرَن، گوشههای ورقامون تا میخوره، کاغذامون مچاله میشه، بعدش هم بستهبندی میشیم و میذارنمون یه گوشه تا زمانی که دوباره بهمون احتیاج پیدا کنن.»
مریم
دوست داشتم واقعیت را بشنوم، حتی اگر واقعیتِ خوشحالکنندهای نباشد. من خوب میفهمیدم و بیشتر از آنچه فکر میکردند، میدانستم.
مریم
«توی طبیعت به این میگن هر کی زورش بیشتره، زنده میمونه. نخوری، میخورَنِت. نکُشی، میکُشَنِت.»
mohiii ftt
«همیشه برای هر چیزی توضیحی منطقی وجود دارد»
mohiii ftt
چیزهای واقعی خیلی بهتر از داستانها هستند
mohiii ftt
گفت گاهی با خودش فکر میکند شاید خفاشها از ما آدمها، آدمتر هستند!
مارگارت
«زندگی برات غافلگیریای زیادی داره و این یه حقیقته.»
SafaSalari