بریدههایی از کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران
۴٫۳
(۱۰۹)
ملتهایی که در این مدت به وجود آمدند، قبلاً وجود نداشتند؟ یا آنها که تفکیک و تجزیه شدند، یک واحد اجتماعی اصیل و پابرجا نبودند؟ و یا آنها که تغییر سیستم دادند، گرچه بسیاری از ویژگیهای
fateme gudarzi
کارل مارکس و فردریک انگلس دو نفر آلمانی بودند که پایه کمونیسم امروز را ریختند. کارل مارکس اواخر عمر خود را در انگلستان گذراند. پیشبینی خود مارکس این بود که مردم انگلستان قبل از سایر ملتها به کمونیسم خواهند گروید، ولی ملت آلمان و ملت انگلستان زیر بار این مرام نرفتند و مردم روسیه شوروی آن را پذیرفتند. مارکس هم پیشبینی نمیکرد که فکر او بجای آلمان و انگلستان در کشور دورافتاده شوروی و یا چین رواج یابد.
f.r
اگر اسلام برای ایرانی بیگانه است، مسیحیت نیز برای اروپایی و آمریکایی بیگانه است.
f.r
از نظر احساسات ملی و عواطف قومی، نه هر چیزی که از وطن برخاست جنبه ملی پیدا میکند و نه هر چیزی که از مرز و بوم دیگر آمده باشد بیگانه به شمار میرود، بلکه عمده آن است که اولاً بدانیم آن چیز رنگ ملت بالخصوصی دارد یا بیرنگ است و عمومی و جهانی است، ثانیاً آیا ملت مورد نظر آن چیز را به طوع و رغبت پذیرفته است یا به زور و اکراه.
اگر هر دو شرط جمع شد، آن چیز خودی و غیراجنبی به شمار میرود و اگر این دو شرط جمع نشد، خواه فقط یکی از ایندو موجود باشد و خواه هیچکدام موجود نباشد، آن چیز بیگانه شمرده میشود.
f.r
استعمار سیاسی و اقتصادی آنگاه توفیق حاصل میکند که در استعمار فرهنگی توفیق بهدست آورده باشد. بیاعتقادکردن مردم به فرهنگ خودشان و تاریخ خودشان شرط اصلی این موفقیت است.
کاربر ۸۴۲۳۸۲۶
ما امروز بجای مردم آلمان و انگلستان و فرانسه و غیره، ملت آلمان، ملت انگلستان، ملت فرانسه میگوییم و احیاناً به همه آن مردم این کلمه را اطلاق نمیکنیم، به یک طبقه از مردم، ملت میگوییم؛ یعنی آنها را به دو طبقه تقسیم میکنیم: طبقه حاکمه و طبقه محکومه؛ به طبقه حاکمه کلمه «دولت» و به طبقه محکومه کلمه «ملت» را اطلاق میکنیم.
f.r
از نظر قرآن یک مجموعه فکری و علمی و یک روشی که مردم باید طبق آن عمل کنند، ملت نامیده میشود. بنابراین، ملت با دین یک معنی دارد، با این تفاوت که یک چیز به اعتباری دین و به اعتبار دیگری ملت نامیده میشود؛ به آن اعتبار ملت نامیده میشود که آن چیز از طرف خدا به پیامبری املاء میشود که به مردم ابلاغ نماید و مردم را بر اساس آن رهبری نماید.
f.r
استعمار برای اینکه اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» را اجرا کند، راهی از این بهتر ندید که اقوام و ملل اسلامی را متوجه قومیت و ملیت و نژادشان بکند و آنها را سرگرم افتخارات موهوم نماید؛ به هندی بگوید تو سابقهات چنین است و چنان، به ترک بگوید نهضت جوانان ترک ایجاد کن و «پانترکیسم» بهوجود آور، به عرب ـ که از هر قوم دیگر برای پذیرش این تعصبات آمادهتر است ـ بگوید روی عروبت و «پانعربیسم» تکیه کن، و به ایرانی بگوید نژاد تو آریاست و تو باید حساب خود را از عرب که از نژاد سامی است جدا کنی.
f.r
اگر ما ایرانیان بخواهیم بر اساس نژاد قضاوت کنیم و کسانی را ایرانی بدانیم که نژاد آریا داشته باشند، بیشتر ملت ایران را باید غیرایرانی بدانیم و بسیاری از مفاخر خود را از دست بدهیم؛ یعنی از این راه بزرگترین ضربت را بر ملیت ایرانی زدهایم. الآن در ایران قومها و قبایلی زندگی میکنند که نه زبانشان فارسی است و نه خود را از نژاد آریا میدانند.
به هر حال در عصر حاضر دم زدن از استقلال خونی و نژادی خرافهای بیش نیست.
yasin
هرگز المقنّع و سِنباد و بابک خرّمدین و مازیار جای علی بن ابیطالب و حسین بن علی و حتی سلمان فارسی را در دل ایرانیان نخواهند گرفت. اینها را همه میدانند.
ولی در عین حال جوانان خام و بیخرد را میتوان با تحریک احساسات و تعصبات قومی و نژادی و وطنی علیه اسلام برانگیخت و رابطه آنان را با اسلام قطع کرد؛ یعنی اگرچه نمیشود احساسات مذهبی دیگری به جای احساسات اسلامی نشانید، ولی میشود احساسات اسلامی را تبدیل به احساسات ضد اسلامی کرد و از این راه خدمت شایانی به استعمارگران نمود.
yasin
آن زمان که طبقه و جماعتی از یک ملت قیام و انقلاب میکنند، دو عنصر مشترک در همه آنان وجود دارد و آن درد از ظلم و سیطره انسانها و مؤسسات انسانی و طلب نفی این سیطره است.
دریا♡کویر
«اَیهَا النّاسُ کلُّکمْ لاِدَمَ وَ ادَمُ مِنْ تُرابٍ، لافَضْلَ لِعَرَبِی عَلی عَجَمِی اِلاّ بِالتَّقْوی»
mahdi1976
زبان هیچ یک از ملتها از ابتدای تکوینشان به صورت فعلی نبوده، بلکه پس از جمع شدن و پیوند یافتن قلوب جماعت در سرزمینی معین، زبان آنها هم با ایشان به وجود آمده، تکامل پیدا کرده و قواعد و اصول آن گسترش یافته و در طی قرنها با برخورد با زبانهای ملل دیگر تغییر شکلها و تحولاتی ممتد به خود پذیرفته تا به حد امروزی رسیده است.
شکوفه ▪︎
دانسته میشود که از نظر احساسات ملی و عواطف قومی، نه هر چیزی که از وطن برخاست جنبه ملی پیدا میکند و نه هر چیزی که از مرز و بوم دیگر آمده باشد بیگانه به شمار میرود، بلکه عمده آن است که اولاً بدانیم آن چیز رنگ ملت بالخصوصی دارد یا بیرنگ است و عمومی و جهانی است، ثانیاً آیا ملت مورد نظر آن چیز را به طوع و رغبت پذیرفته است یا به زور و اکراه.
محدثه
عامل درد و طلب مشترک و عصیان علیه سیطره غیر را یافتیم، نکته و عنصر دیگری هم مشاهده میکنیم که همان عشق و شوق به عدالت و حق و آزادی وجدان است. دو عامل و عنصر فوق هستند که مشترکا معیار حقانیت و مشروعیت یک نهضت توانند شد.
حانیه
تیبورمند، نویسنده و محقق غربی نیز ملتهای امروز جهان را به دو اردوگاه محرومین و بهرهوران یا کشورهای صنعتی و کشورهای عقبمانده تقسیم میکند.
حانیه
در اولین مراحل تکوین یک ملیت، زبان و سنن مشترک عامل معارفه و نزدیکی افراد به هم و کانالی برای ارتباط قلوب و عواطف و در نتیجه رشد شعور جمعی و ملی است
حانیه
موراس فکر «واحد ملی تفکیک ناپذیر» را تا آنجا پیش برد که برای مجموعه ملت یک شخصیت واقعی حاکم بر شخصیت و اراده فرد قائل شد، و این شخصیت جمع را در وجود دولت پیاده کرد. همین فکر بود که منشأ پیدایش رژیمهای توتالیتر و مرام نازی در آلمان و فاشیسم در ایتالیا گردید.
حانیه
با آنکه ریشه زندقه در میان اقلیتی از ایرانیان بود، زندقه در محیط ایران رشد نکرد و از طرف خود ایرانیان سخت با آن مبارزه شد، این مبارزه هم از وجهه کلامی از طرف متکلمین مسلمان ایرانی پیداست و هم از وجهه فقهی و بهوسیله فقهای مسلمان ایرانی.
takhtary
غزنویان نخستین افراد ایرانی هستند که دین مقدس اسلام را از طریق سند به هندوستان بردند.
takhtary
حجم
۵۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۶
تعداد صفحهها
۵۸۳ صفحه
حجم
۵۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۶
تعداد صفحهها
۵۸۳ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۲۷,۶۰۰۶۰%
تومان