بریده‌هایی از کتاب صدای آخر خط

یک آدم، گوشه‌ای از این مملکت، همیشه شرایطی بدتر از تو دارد

«آره. مگه تو بهم اعتماد نداری؟» «معلومه که دارم. ولی هرچی باشه تو هم آدمیزادی و کلاً آدمیزاد، دست خودش نیست، مأیوست می‌کنه.

انتقام که خواستی بگیری، دوتا گور بکَن ـ یکی هم برای خودت.

تجربهٔ شخصی‌ام نشان داده که همیشه آخرش همه‌چیز درست نمی‌شود. خیلی وقت‌ها آخرش از حالا هم خیلی بدتر می‌شود و بعضی وقت‌ها هم که دیگر کلاً تحمل‌ناپذیر می‌شود.

خدمت به دیگران اجاره‌بهایی است که بابت سکونت روی زمین می‌پردازی.

خدمت به دیگران اجاره‌بهایی است که بابت سکونت روی زمین می‌پردازی. محمد علی کلی

یک آدم، گوشه‌ای از این مملکت، همیشه شرایطی بدتر از تو دارد

بخش عمده‌ای از باورهایت ـ یا هرچیزی که خودت را متقاعد کرده‌ای که درست است ـ ممکن است چنان در کسری از ثانیه زیرورو شود که حتی تصورش را هم نکرده باشی.

باید کم‌کم برگردی به زندگی عادی. اگه این کار رو نکنی، دیگه هیچ‌وقت نمی‌تونی عبور کنی و پیش بری.» «آخه اصلاً چطوری می‌تونم شروع کنم به عبور کردن؟» «این‌طوری: همین امشب یه خط پررنگ بکش روی همهٔ چیزهای قبلی.

انتقام که خواستی بگیری، دوتا گور بکَن ـ یکی هم برای خودت. داگلاس هورتون

به‌استثنای پدربزرگ و مادربزرگی که وقتی بچه بودم بر اثر سرطان از دست داده بودم، خوش‌شانس بودم که تا سی‌ویکی دوسالگی از چنگال مرگ کم‌وبیش در امان مانده بودم. حالا ولی از خودم می‌پرسم نکند دروگر مرگ این‌همه مدت گوش خوابانده بوده تا بتواند به‌موقعش مهلک‌ترین ضربهٔ زندگی‌ام را بهم وارد کند.

خدمت به دیگران اجاره‌بهایی است که بابت سکونت روی زمین می‌پردازی. محمد علی کلی

به‌هرحال هر آدمی ممکن است برسد به نقطه‌ای که دیگر همه‌چیز برایش بشود بیش از حد تحمل.

اگر یک چیز را برای خودت دوباره و دوباره و چندباره تکرار کنی، دیگر نمی‌فهمی واقعیت کجا تمام می‌شود و تخیل از کجا شروع می‌شود.

معلوم بود دلش نمی‌خواهد گفت‌وگویمان ادامه پیدا کند. من تکه‌ای ابر سیاه توی آسمان صاف این آدم بودم که بی‌صبرانه منتظر بود بادی بوزد و دورم کند.

دیگر دلم نمی‌خواست آدم‌بزرگ باشم؛ دست‌کم نه این آدم‌بزرگ.

بخش عمده‌ای از باورهایت ـ یا هرچیزی که خودت را متقاعد کرده‌ای که درست است ـ ممکن است چنان در کسری از ثانیه زیرورو شود که حتی تصورش را هم نکرده باشی.

بخش عمده‌ای از باورهایت ـ یا هرچیزی که خودت را متقاعد کرده‌ای که درست است ـ ممکن است چنان در کسری از ثانیه زیرورو شود که حتی تصورش را هم نکرده باشی.

آدم‌ها خیلی پیچیده‌ن و ما هم هیچ‌وقت نمی‌فهمیم دلیل کارهایی که می‌کنن چیه، حتی اگه خیال کنیم که می‌شناسیمشون.

بخش عمده‌ای از باورهایت ـ یا هرچیزی که خودت را متقاعد کرده‌ای که درست است ـ ممکن است چنان در کسری از ثانیه زیرورو شود که حتی تصورش را هم نکرده باشی.