بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دروغگوهای دوست داشتنی | صفحه ۱۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دروغگوهای دوست داشتنی

بریده‌هایی از کتاب دروغگوهای دوست داشتنی

انتشارات:انتشارات خوب
امتیاز:
۳.۷از ۱۱ رأی
۳٫۷
(۱۱)
وقتی اخبار نه براساس آنچه واقعاً اهمیت دارد، بلکه براساس آنچه خوانندگان رویش کلیک می‌کنند تولید می‌شود؛ وقتی چرخه به‌حدی سریع حرکت می‌کند که اخبار چیزی نیست غیر از محتوای همیشه ناتمام؛ وقتی رسوایی‌های مشکوک سیاستمداران را وادار به استعفا می‌کند، انتخابات را تحت تأثیر قرار می‌دهد و میلیون‌ها دلار از تغییرات ایجادشده در سهام را شرکت‌های سهامی عام به جیب می‌زنند؛ وقتی اخبار پیوسته با تیترهایی مثل «فلان خبر چگونه لو رفت» به‌کرّات خودشان را بازنشر می‌دهند... عالم غیرواقعی تنها لغت برای توصیف این وضعیت است.
☆Nostalgia☆
کاملاً پیداست که چرخهٔ رسانهٔ آنلاین، نه فرایندی برای گسترش دادن حقیقت، بلکه برای پاک‌سازی فرهنگی است. از گفته‌های وایلد و کرومر این‌طور می‌فهمم که وبلاگ‌ها مخفیانه وظیفهٔ مجازات در ملأعام را برعهده گرفته‌اند. به محاکمات جادوگری در شهر سیلم در قرن هفدهم فکر کنید: آن‌ها محاکمه نبودند، بلکه مراسم بودند. وقتی از این زاویه به موضوع نگاه می‌کنیم، وقایع سیصد سال قبل، خیلی واقعی و جاری به نظر می‌رسند: اوه، ما دقیقاً همان کاری را با گمانه‌زنی و برانگیختن احساسات انجام می‌دهیم که مردم قرن هفدهم با شواهد ساختگی و چوبهٔ دار انجام می‌دادند. روش ما برای تکه‌تکه کردن افراد متمدنانه‌تر است.
☆Nostalgia☆
طعنه اقدامی است به قصد «کم کردن تأثیرگذاری فرد».
☆Nostalgia☆
بااین‌حال، اولین میل غریزیِ قربانیِ طعنه این است که دست‌به‌دامن منطق شود و به جماعت بگوید: «هی، این حرف حقیقت نداره! از خودش درآورده!» یا دست‌به‌دامن انسانیت نویسندهٔ مطلب شود و شخصاً با او تماس بگیرد و بپرسد: «چرا داری همچین کاری با من می‌کنی؟» اما من می‌کوشم مشتریانم را از این کار منع کنم. بهشان می‌گویم: «می‌دونم خیلی براتون زور داره، ولی نمی‌تونید کاری انجام بدید.» قضیه مثل ورزش رزمی جوجیتسو است: «ممکن است حریف از نیرویی که شما برای دفاع اعمال می‌کنید، علیه خودتان استفاده کند و شرمندگی‌تان را بیشتر کند.» شخصاً همیشه در این مواقع موفق نمی‌شوم. دوستم، داو، یک بار در گیرودار خبری جنجالی بیانیه‌ای منتشر کرد که هر کس این خبر را باور کرده است، می‌تواند با شمارهٔ موبایل شخصی‌اش تماس بگیرد و دربارهٔ آن حرف بزند. او با این کارش فقط دستاویز بیشتری به وبلاگ‌ها داد تا بیشتر مسخره‌اش کنند: «مدیرعامل شرکت شمارهٔ موبایل شخصی‌اش را در فضای آنلاین می‌گذارد!» و حدود هزار مزاحم تلفنی برای خودش تراشید.
☆Nostalgia☆
تعریف طعنه دیوید دنبی، منتقد نیویورکر در کتابش با عنوان طعنه، نزدیک‌ترین تعریف ممکن را از طعنه ارائه داد: «طعنه خبیثانه و شخصی است و باعث می‌شود مکالمه جریان پیدا کند.» البته در تعریفش کاملاً موفق ظاهر نشد، اما این تعریف کفایت می‌کند: «طعنه به قصد از بین بردن جذبه، برهم زدن خون‌سردی، خنثی کردن تأثیرگذاری فرد، همراه با توهین‌های ناجور، موذیانه، ضربه‌زننده و اذیت‌کننده است که از تعصب یا بیزاری دیرآشنا بین طرفین نشئت می‌گیرد.» تعریف من از طعنه از این هم ساده‌تر است. شما وقتی با طعنه طرف هستید که می‌خواهید به نظری پاسخ دهید، اما متوجه می‌شوید حرفی برای گفتن ندارید. این یعنی نظر فرد معنای خاصی ندارد، هرچند آزاردهنده است. شخص گوینده هم اهمیت چندانی به حرف خودش نمی‌دهد که همین نکته باعث می‌شود متقابلاً شما هم بتوانید از او انتقاد کنید. اگر من شما را عوضی خطاب کنم، چطور می‌خواهید به این حرفم واکنش نشان دهید، بی‌آنکه اوضاع را برای خودتان بدتر کنید؟ نمی‌توانید.
☆Nostalgia☆
مطالعات نشان می‌دهند که مغز ما «خواندن» و «گوش دادن» را از راه‌هایی کاملاً متفاوت تجربه می‌کند؛ پیام‌های شنیداری و نوشتاری از یک موضوع واحد نیم‌کره‌های متفاوتی از مغز را درگیر می‌کنند. ما ناخودآگاه اعتماد غیرعادی بیشتری به مطالب مکتوب داریم. این موضوع از این باور قدیمی آب می‌خورد که نوشتن فعلِ پرهزینه‌ای است. در گذشته باور عمومی این بود که افراد به‌ندرت ممکن است منابع را برای مکتوب کردن موضوعی دروغ هدر بدهند. سخنان مکتوب و کاربردشان هزاران سال است که در اعماق ذهن ما با اقتدار و اعتبار تنیده شده‌اند.
☆Nostalgia☆
هزیود، شاعر یونان باستان، زمانی نوشته است: «شایعه و غیبت باری است که می‌توان به‌راحتی از روی زمین برداشت، اما حمل کردن و زمین گذاشتنش بسیار دشوار است.» خبرنگاری مبتنی بر تکرار هم دقیقاً چنین حالتی دارد. روش‌هایش با توجه به نحوهٔ طراحی وبلاگ‌ها و نحوهٔ عملکرد وب راحت و طبیعی اجرا می‌شوند. به نظر کم‌هزینه‌تر هم می‌آید، درحالی‌که این‌طور نیست؛ فقط هزینه‌ها به جای دیگری اِعمال می‌شود، یعنی به خوانندگان و سوژه‌های خبری. هرساله میلیون‌ها خبر نوشته می‌شوند که وجههٔ برخی را لکه‌دار و ذهنیت برخی دیگر را خراب می‌کنند. خبرنگاری مبتنی بر تکرار باعث می‌شود هزینهٔ تولید اخبار ارزان، اما هزینهٔ خواندنش گزاف تمام شود.
☆Nostalgia☆
«خستگی سلول به معنای توانمندی پیکره است.»
کاربر
امروزه استفاده از نام‌های مشهور دنیای آنلاین به حرکت اصلی سایت‌هایی تبدیل شده که می‌خواهند ترافیک به دست بیاورند.
کاربر
رسانه روزگاری به معنای حفظ نام و حیثیت بود؛ اما در فضای آنلاین رسانه یعنی کسب نام و شهرت.
کاربر
نمی‌خواهد واقعیت خبر را روایت کند یا به مردم اطلاع‌رسانی کند، چون واکنش مردم به چنین چیزهایی فقط حس رضایت است. وبلاگ‌ها عمداً نمی‌خواهند به مردم کمک کنند.
کاربر
بخش بزرگی از جامعه برای این سازمان‌دهی شده که دروغ را بین مردم دست‌به‌دست کند و بخش بزرگ دیگری از آن جوری سازمان‌دهی شده است که دروغ‌ها را تکذیب کند! اصلاً می‌توانیم یک میلیون نفر را به بیابان بفرستیم تا در آنجا چاله حفر کنند، بعد یک میلیون نفر دیگر را بفرستیم تا چاله‌ها را پر کنند.» آپتون سینکلر در کتاب زیرمیزی
امیر امانی پور
سوژه هر قدر هم معمولی، پیش‌پاافتاده، یا پیچیده باشد، خبرنگار خوب زاویهٔ مناسب برای آن را پیدا می‌کند. وبلاگ‌نویس‌ها که نوادگان خبرنگارهای قدیم هستند، باید سوژه را به سطحی کاملاً جدید ارتقا دهند
امیر امانی پور
«نوشتهٔ روی پروفایلی که لایکی دریافت نمی‌کند (یا توئیت هوشمندانه‌ای که به اشتراک گذاشته نمی‌شود) دقیقاً برابر است با جوکی که کسی به آن نمی‌خندد. در این حالت باید مجدداً روی آن فکر کنید و از نو آن را بنویسید.
امیر امانی پور
تاریخ‌نگار رسانه، دابلیو. جی. کمبل، زمانی مشخصه‌های اصلی مطبوعات زرد را در هفت مورد برشمرد: ۱. تیترهای برجسته‌ای که دربارهٔ اخبار بی‌اهمیت هیاهو ایجاد می‌کنند؛ ۲. استفاده از تصاویر با دست‌ودل‌بازی (که اغلب ارتباطی با موضوع ندارند)؛ ۳. دغل‌بازی، شیادی و مصاحبه‌های جعلی؛ ۴. تصاویر کمیک رنگی و مطالب سرگرم‌کننده؛ ۵. تظاهر به حمایت از آرمان‌های بی‌ارزش؛ ۶. استفاده از منابع خبری ناشناس؛ ۷. تهیهٔ خبر مفصل از شخصیت‌ها و رویدادهای مشهور.
امیر امانی پور
معضل چاپ هرروزه باعث ایجاد چیزی بیش از طرح و صفحه‌آرایی روزنامه‌ها شد. وقتی روزنامه روزانه فروخته می‌شود، ناشر نمی‌تواند بنشیند و منتظر بماند تا خبر خودش بیاید. به اندازهٔ کافی اخبار وجود ندارد و اخبار موجود هم به اندازهٔ کافی هیجان‌انگیز نیست. پس روزنامه‌ها باید اخباری تولید کنند که به فروش روزنامه کمک کند. وقتی خبرنگارها را می‌فرستادند که از رویدادها خبر تهیه کنند، آن‌ها می‌دانستند که کارشان تهیهٔ اخبار در صورت وجود آن و تولیدش از هیچ، در صورت نبود آن است.
امیر امانی پور
یکی از اصول بنیادی فرهنگ وایرال جدید است: «آبروریزی و تحقیر نباید سرکوب شود، بلکه باید به منبع درآمد تبدیل شود.»
امیر امانی پور
«قدرتمندترین عامل پیش‌بینی برای وایرال شدن موضوع میزان خشمی است که در مخاطب برمی‌انگیزد». تکرار می‌کنم: «قدرتمندترین عامل پیش‌بینی برای وایرال شدن محتوا خشم است.»
امیر امانی پور
تمام اخبار برتر آن‌هایی هستند که بین مردم دودستگی می‌اندازند. اگر کاری کنید که این سه چیز (رفتار، اعتقاد و دارایی مردم) تهدید شوند، اخبارتان مثل ویروس منتشر می‌شود.
امیر امانی پور
من در امریکن اپرل دو کارمند تمام‌وقت دارم که کارشان تحقیق دربارهٔ وبلاگ‌نویس‌های مُد و ارسال رایگان پوشاک تولیدی شرکت برایشان است؛ دخترهایی که هر روز از لباس‌هایشان عکس می‌گذارند تا مخاطبانشان از آن‌ها تقلید کنند. به دخترهای پرطرف‌دار پیشنهاد کمیسیون می‌دهم، به‌این‌ترتیب که اگر هر کس بعد از دیدن عکس لباس‌های تولیدی ما در وبلاگشان از محصولات ما بخرد، به آن‌ها درصد پرداخت می‌کنیم. مطمئنم حیرت می‌کنید اگر ببینید آن‌ها چقدر در عکس‌هایشان لباس‌های مارک امریکن اپرل را به تن دارند.
وحید

حجم

۳۴۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

حجم

۳۴۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

قیمت:
۱۳۸,۰۰۰
تومان