بریدههایی از کتاب از ترس تنهایی
۳٫۵
(۷۳۷)
هیچ وقت از دوست خوب بودن پشیمون نمیشی.»
h.s.y
زمان همهٔ زخمها را درمان خواهد کرد، اگر فقط بتوانی در آن زمان خودت را جمعوجور کنی.
sosoke
با خودم فکر میکردم که نه، شانس چیزی است که تو داری. خوششانسی یعنی بلیت لاتاری بخری و بعد یک باره یووهوو، پولدار شوی. هیچ چیز زندگی من نشان از خوششانسی ندارد، همهاش نتیجهٔ سختکوشی است، نتیجهٔ تقلا کردن برای بالا رفتن از قلهها.
sosoke
به این فکر میکنم هیچ چیز مثل یک دوست قدیمی نمیشود.
sosoke
وقتی عاشق هستی باید یک وقتهایی غرورت را بشکنی و بعضیوقتها هم باید بجنگی تا غرورت را حفظ کنی. این یکجور تعادل برقرار کردن است. اما وقتی رابطهای درست باشد، میتوانی این تعادل را پیدا کنی.
ندا هستم
اینکه وقتی چیزی را میخواهی به این معنی است که باید چیزهای دیگری را از دست بدهی. و وقتی سهام بالا میرود، زیان میتواند بیشتر شود.
ندا هستم
تفاوت وجود دارد بین فکر کردن به اینکه یک نفر باید بداند یا به او گفته شود و یک جاسوس بودن.
ندا هستم
ز آن مدل زوجهایی شدهایم که قبلاً به آنها نگاه میکردم و با خودم فکر میکردم آیا من هیچ وقت درون رابطهای تا این حد خاص قرار خواهم گرفت. یادم میآید به خودم اطمینان میدادم احتمالاً ظاهرشان اینطور است و واقعیت درونیشان تا این حد خوب نیست. خوشحالم، چون دربارهاش اشتباه فکر میکردم.
zhrabdll
آرامش مرا فرامیگیرد و احساسهای بد از من دور میشوند. من آدم حسودی نیستم، نگران نیستم، نمیترسم، تنها نیستم.
بعد متوجه میشوم حسی که بهدرستی حالا در من وجود دارد، شادی است. حتی لذت. در طول چندین روز گذشته، وقتی حس میکردم این احساس دارد در قلبم شروع میشود، به ذهنم میآمد که نمیشود کلید شادی را در یک مرد پیدا کرد. که این یکجور وابستگی است، زنِ قوی باید احساس بینیازی داشته باشد و روی پای خودش بایستد. این چیزها ممکن است درست باشند و دوست دارم فکر کنم بدون دکس در زندگیام میتوانم یکطورهایی خشنودی را پیدا کنم، اما واقعیت این است که من وقتی با دکس هستم احساس آزادی بیشتری نسبت به زمانیکه مجرد و تنها هستم دارم. با او بیشتر خودم را احساس میکنم تا بدون او. شاید عشق واقعی این است.
zhrabdll
برای راهنمایی گرفتن به کتاب نگاه میکنم، اما کاملاً عین به عین چیزهایی را که گفته رعایت نمیکنم. به جای جعفری، پونهٔ کوهی میریزم و بیخیال گیاه کبر میشوم.
شامِ فوقالعاده و بینقصی نخواهد شد، اما دارم یاد میگیرم که کامل بودن مسألهٔ مهمی نیست. در واقع، اگر وسواس به خرج بدهی، نه تنها چیزی کامل نمیشود، که ممکن است خراب بشود.
zhrabdll
اعلان حقوق مسافرین نگاه میکنم. این حقوق من است: رانندهای مؤدب که بتواند انگلیسی صحبت کند، کسی که قوانین رانندگی و ترافیک را بداند و رعایت کند. کولر در صورت تقاضا باید باشد. رادیو در طول سفر بیصدا باشد. سیگار یا خوشبوکنندهٔ هوا ممنوع! ماشین باید تمیز باشد.
شاید فقط ماشینش تمیز است.
میبینید؟ اینها همهاش به توقعات کم ما برمیگردد.
صندلی عقب همینطور دارد گرمتر میشود، برای همین شیشه را پایین میکشم و تحمل میکنم باد کثیف موها را دور صورتم پراکنده کند. بالاخره دوباره به خانه میرسم. به رانندهٔ نه چندان مؤدب کرایه را پرداخت میکنم، به علاوه عوارض و انعام. حتی با وجود اینکه اعلان حقوق مسافر میگوید اگر حق من رعایت نشد، نباید انعام بدهم.
zhrabdll
کاری میکند که به نظرم راحت بیاید. کار راحتی است. دانه خیلی بیشتر از گیاه اهمیت دارد، رشد میکند و جوانههای کوچک میزند و سر برمیآورد.
zhrabdll
مقابل عشق، نفرت نیست، بیتفاوتی است.
la lumière
زمان همهٔ زخمها را درمان خواهد کرد، اگر فقط بتوانی در آن زمان خودت را جمعوجور کنی.
پویا پانا
لی آدم تو اون زندگی مدرن و سریع گیر افتادن و دارن با هم رقابت میکنن.
پویا پانا
آنها هیچ وقت از این زندگی یکنواختشان خسته نمیشوند.
پویا پانا
اخلاق یک چیز نسبی است.
پویا پانا
شادی را خودت میسازی، اینکه وقتی چیزی را میخواهی به این معنی است که باید چیزهای دیگری را از دست بدهی.
z.n
به او میگویم احمق نباشد.
☽ოყ♡ოσσŋ☾
میگوید: «من خیلی چاقم. خیلی خیلی چاق. حسابی هم ناهار خوردم. ولی حالا هرچی. نمیخوام تو لباس عروسی مثل یه گاو چاقوچله باشم...»
☽ოყ♡ოσσŋ☾
حجم
۲۹۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۲۹۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰۵۰%
تومان