بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه روز به آخر دریا | طاقچه
کتاب سه روز به آخر دریا اثر نازیلا ناظمی

بریده‌هایی از کتاب سه روز به آخر دریا

گردآورنده:نازیلا ناظمی
انتشارات:نشر اطراف
امتیاز:
۴.۰از ۲۴ رأی
۴٫۰
(۲۴)
روز دو مرتبه به حرم ائمهٔ بقیع مشرف شده، نفری یک قران دفعه می‌دادیم. نمی‌دانم این همه پول را عرب چه می‌کنند، نه خوراک دارد، نه پوشاک. اگر دولت‌شان می‌گیرد، پس چرا آن‌قدر ولایت‌شان بی‌نظم است؟
ماری کوری
روز شنبه آخر رمضان آمدیم سیاوشان (۸). این ده از محال آشتیان است. سیاوشان از دهات مرحوم میرزا یوسف مستوفی‌الممالک است. چون آب و هوای این حدود، کمال تربیت می‌کند، تمام این مردم لفظ قلم تکلم می‌کنند. خیلی غریب است.
ماری کوری
یار ز در می‌رسد خلوتیان دوست دوست دیده غلط می‌کند نیست غلط اوست اوست
ماری کوری
روز دیگر مطوف آمد، گفت بیایید برویم به اماکن مشرفهٔ دیگر. ما را برد به خانهٔ عبدالله جای تولد حضرت رسول (ص) را زیارت کرده، آمدیم خانهٔ ابوطالب جای تولد امیرالمؤمنین (ع) و جای گاهوارهٔ حضرت را زیارت کردیم و آخر آمدیم خانهٔ خود
ماری کوری
حاجی علی حمله‌دار آمده که آنچه برای راه مکه آذوقه بخواهید باید این‌جا بخرید. قریب سی الاغ کرایه کردیم. نان خشک و آرد و روغن و حبوبات بار کردیم. آن‌جا قند و نبات، نان و غیره ارزان است.
ماری کوری
عصر رفتم جایی، یک مار بزرگی از سقف آویزان شده، مثل چوب بر سرم خورد. خدا رحم کرد از دم آویزان شده بود.
ماری کوری
فردا دوشنبه هجدهم شهر رمضان ۱۳۰۳ رفتیم کاشان (۶). از دم دروازه، خیابان طولانی دارد. آخر خیابان زمین مسطحی دورش درخت‌های سایه‌دار. آب هم از دور این زمین می‌گذرد، داخل خیابان می‌شود. اول شفق وارد شدیم، چادر زدیم، منزل کردیم. چای صبح صرف شد. سوار شدیم من و آقا و والده‌ام رفتیم تماشای شهر. شهر خوبی است. به قدری مسگری دارد که الاغ‌ها رم کرده از صدای مس، داخل شهر نمی‌شوند. گرمک تازه پیدا شده، یخ هم با خیار و مرغ و غیره بسیار است. قدری بردند سر منزل. ما رفتیم بازار، قدری مس و غیره خریدیم. این‌جا شعربافی خوب است. تا شام شهر بودیم. منزل پسرهای حکیم هارون هم رفتیم. بسیار دختر و زن‌های خوشگل دیدم. بسیار خوب حکمایی هستند. ناخوشی‌ها را معالجه می‌کردند.
ماری کوری
حالت غریبی در مردم مشاهده می‌شود. تمام این خلق با لباس سفید، زن و مرد همه چشم از همهٔ نعمت‌های دنیا پوشیده، به راه حق گشوده که تصور کنید گمانم اگر دختری مثل خورشید لخت برود میان این مردهای جوان، یک نفر نگاه به طرف او نمی‌کند
مجید
این سنی‌ها و اهل حجاز زیاد با عجم بدند. تعصب دین می‌کشند.
مجید
جمیع جان و مال مردم تلف شد. راست گفتند که کشتی کج و کول، ملک‌الموت است. مردم مثل برگ درخت می‌میرند، می‌ریزند میان دریا. لعنت خدا بر کسی که مسلمانان را ترغیب بر سفر دریا بکند.
مجید

حجم

۳۱۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۷۸ صفحه

حجم

۳۱۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۷۸ صفحه

قیمت:
۲۳,۸۰۰
۱۹,۰۴۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد