بریدههایی از کتاب مادری که کم داشتم
نویسنده:جاسمین لی کوری
مترجم:فهیمه سادات کمالی
انتشارات:انتشارات ترجمان علوم انسانی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۱۰۰ رأی
۳٫۷
(۱۰۰)
چشمانت به من بود ولی نمییافتمش
گرمایت از قلبم دور بود
کجا گُمت کردم؟
کجا جا گذاشتیام؟
کجا بودی مامان؟
رفتنت برای من بود؟
aram0_0
مادر موضوع سادهای نیست.
OMID Z
کودکانی که کسی موجودیت واقعیشان را دوست نداشته باشد نمیدانند که چطور خودشان را دوست داشته باشند. آنها باید در بزرگسالی یاد بگیرند که بال و پر دربیاورند و برای فرزند گمشدهٔ خودشان مادری کنند".
s.m.azarang
لیندسی گیبسون، نویسنده و رواندرمانگر، در کتابش با عنوان فرزندان بزرگسال والدینی که از نظر عاطفی نابالغ هستند، زمان زیادی صرف کرده تا تقریباً سی خصوصیت سازندهٔ نابالغی عاطفی را توصیف کند. (۲) این توصیفات با تجربهٔ کسانی که در کودکی والدین بیتوجه و بدرفتار داشتند تطابق بسیاری دارد: والدینی که نمیتوانند احساسات خود یا هر کس دیگری را مدیریت کنند، عواطفشان را با کمترین خودآگاهی ابراز میکنند، دیگران را سرزنش میکنند و هیچگاه مسئولیت نمیپذیرند، هیچگاه با دلسوزی پاسخ نمیدهند ولی از فرزندشان انتظار دارند که به نیازها و احساساتشان توجه کند، حواسشان پرت خودشان است، کوتهفکر هستند و به تفاوتها احترام نمیگذارند، ناسازگار هستند، شکاف در روابط را ترمیم نمیکنند ولی از شما انتظار دارند که از مشکل عبور کنید و فقط به وضعیت عادی برگردید. این توصیفات به نظرتان آشنا نمیرسد؟
s.m.azarang
فرادی که سبک وابستهتری دارند نهتنها ممکن است با چسبیدن به مردم آنها را بترسانند، حتی ممکن است از همسرشان عصبانی شوند که چرا عشق بینقصی را که هنوز دنبالش هستند ابراز نمیکند. خشم آنها دیگران را پس میزند و الگوی کمبود اصلی آنها را بازآفرینی میکند.
s.m.azarang
در کل، افرادی که دچار کمبود مادری هستند فکر میکنند که نیاز کلمهٔ کثیفی است، زیرا نیازها یا یادآور خاطرات دردناک نیازهایی هستند که برآورده نشدهاند یا تداعیکنندهٔ آن مفهومی از مادرند که بهسبب نیازهایشان از آنها روی برگرداندهاند. نیازها منشأ شرم و چیزهای پنهانی هستند. شاید باور نه چندان آگاهانهای وجود داشته باشد مبنی بر اینکه نیازهایتان باری بر دوشتان هستند.
نمیتوانید از نیازهایتان دفاع کنید مگر آنکه احساس کنید دربارهٔ آنها محق هستید و امید داشته باشید که دیگران به نیازهایتان پاسخ میدهند. کسی که در گذشته مادرش از نظر عاطفی حضور نداشته تا نیازهایش را برآورده کند کمکخواستن تقریباً برایش غیرممکن میشود.
s.m.azarang
در اصل، کودکِ یک زن گسستهروان ممکن است از او سرمشق بگیرد و به گسستهروانی برسد و رفتهرفته همان حس بیروحی و بیاحساسی مادر را پیدا کند.
s.m.azarang
بچههای بسیار کوچک اغلب احساس میکنند که مادر قدرت مطلق است.
s.m.azarang
بچههایی که والدینشان بهلحاظ عاطفی بیتوجه و آزارگر هستند، همچون بچههایی که طبق تعریف در کودکی دچار ضربهٔ روانی پیچیدهای شدهاند، نمیتوانند برانگیختگی فیزیولوژیکشان را مهار کنند. کسانی که این تنظیم و تعدیل را کم دارند ممکن است در صورت تحریکشدن آنقدر پریشان شوند که نتوانند بهروشنی فکر کرده یا تمرکزشان را کاملا حفظ کنند، انگار در سیستم روحیشان هیچ تنظیمکنندهای وجود ندارد و برای همین نمیتوانند پاسخهای فیزیکی و عاطفیشان را در حد بهینه نگه دارند. گرچه ما بعداً میتوانیم خودسامانگری را در زندگی بیاموزیم، ولی اگر بهکمک مادر این مهارت مهم را زودتر یاد گرفته باشیم، میتوانیم از بسیاری از ناراحتیها نجات یابیم.
مادر
s.m.azarang
. مثلا او میداند که ما چه چیزی را دوست داریم و چه چیزی را دوست نداریم. او میداند که علایق ما چیست و چه احساسی در مورد هر چیز داریم. دیدهشدن یعنی شناختهشدن.
fereshteh
هر چقدر تعداد افرادی که نیاز به مراقبت دارند بیشتر باشد، شیرهٔ جان مادر بیشتر کشیده میشود. ولی در خانهٔ شاد به نظر میآید مادر آنقدر پر است که، بدون اینکه اذیت شود، میتواند نیازهای همه را تأمین کند.
نور
نوعی گرسنگی عشقی است که موجب میشود افراد در روابط آزاردهنده و غیررضایتبخش بمانند، زیرا احساس نیاز آنقدر شدید است که فرد نمیتواند رابطه را رها کند. این افراد، به دلیل اینکه نقطهٔ مرجع درونی ندارند که واقعاً به آنها عشق بورزد، اغلب احساس میکنند که این رابطه بهتر از هیچ است.
بهناز
مادرانگی مستلزم بخشش مداوم و بیوقفه است. به همین جهت کار سادهای نیست که وقتی هنوز نیازهای خودت برآورده نشده، از خودت چیزی ببخشی.
بهناز
مربی خوب کسی نیست که زندگیاش را بکند و امیدوار باشد که دیگران دانستههای او را فرابگیرند، بلکه کسی است که بهصورت فعال به یادگیری دیگران کمک کند. چنین مادری آنقدر با کودکش همآهنگ است که متوجه میشود کودک چه مهارتهایی لازم دارد و آنقدر صبور است که آن مهارتها را به او یاد میدهد.
فائزه
زنی بود که در تمام عمرش از اضطراب رنج میبرد. او به من گفت که هیچوقت حتی یکبار از مادرش نشنیده که بگوید "بالاخره درست میشود". مادرش هیچوقت او را آرام نکرده یا کمک نکرده بود که حالش بهتر شود.
farnaz3000
من معتقدم که کودکان بهخاطر ناامیدی و صدمهدیدن و برای دفاع از خویشتن از مادرشان روی برمیگردانند. آنها رویگردان میشوند، زیرا روآوردن به فردی که نادیدهشان میگیرد بسیار دردناک است.
کاربر ۴۲۰۳۲۸۲
بیشتر زنان، بهخصوص تا پیش از دههٔ هفتاد میلادی، فکر نمیکردند که مادرشدن میتواند یک انتخاب باشد. سیر زندگیای که از زن انتظار میرفت ازدواج و بچهدارشدن بود، چه زن تمایل طبیعی به این کار داشت چه نداشت. نتیجهٔ چنین توقعی از زن (آن زمان و اکنون) این شد که زنانی مادر شدهاند که واقعاً مناسب این کار نیستند.
مریم
"کودکانی که در خانوادههای بههمریخته و آشفته زندگی میکنند یاد میگیرند به سه روش جلوی ابراز عواطف را بگیرند: اول اینکه به آن عواطف پاسخی داده نشود و منعکس نشوند، و بهمعنای واقعی دیده نشوند. دوم، هیچ الگوی سالمی برای نامگذاری و ابراز عواطف نداشته باشند. و سوم، بهخاطر ابراز عاطفه واقعاً بیآبرو یا تنبیه شوند". (۲) او ادامه میدهد و میگوید "هر چقدر زودتر جلوی عواطف سد شود، صدمات عمیقتر میشوند". (۳)
وقتی عواطفمان به این صورت بُریده میشوند،
کاربر minOo
وقتی کودک احساس میکند که خشم فقط موجب فاصلهگرفتن بیشتر مادر از او میشود، یاد میگیرد که آن را فروبنشاند
farzanepoursoleiman
پیامهای فهرست اول را با پاسخهای متناظر آنها در فهرست دوم مقایسه کنید و ببینید که کدام در مورد شما بیشتر صدق میکند. تا جایی که ممکن است به افکار، عواطف و حواس بدنیتان دقت کنید.
farzanepoursoleiman
حجم
۵۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۵۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰۵۰%
تومان