بریدههایی از کتاب مادری که کم داشتم
نویسنده:جاسمین لی کوری
مترجم:فهیمه سادات کمالی
انتشارات:انتشارات ترجمان علوم انسانی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۱۰۰ رأی
۳٫۷
(۱۰۰)
عصبانیت از دست مادر، یعنی زنی که شما را به دنیا آورده و زخمهای زانویتان را بسته، ممکن است احساس بدی داشته باشد. عصبانیشدن از او مخصوصاً وقتی سخت میشود که باور داشته باشید او تلاشش را کرده و شما را دوست داشته است، حتی اگر قادر نبوده دوستیاش را به شیوهای ابراز کند که شما بتوانید احساس کنید. باید یادتان باشد که خشم هدف شما نیست و ضرورتاً همیشه در چنین حالی نخواهید ماند؛ خشم صرفاً بخشی از فرایند التیامیابی است.
کاربر ۱۳۰۰۶۴۳
مادر نابالغ یا خودشیفته اغلب متوجه تفاوتهای کودک با خودش نمیشود و آنها را ستایش نمیکند. چنین مادرانی زمانی به کودک پاداش میدهند که کودک انعکاسی از خود آنها باشد و یا مطابق با تعریفی باشد که خودشان از کودک خوب دارند، ولی عملا از خویشتنِ منحصربهفرد کودک پشتیبانی نمیکنند.
کتابخوان
برای آنکه کودک بتواند احساس آرامش کرده و دنیا را کاوش کند، باید احساس امنیت کند. هرگز قرار نیست که بدون احساس امنیت آمادگی پاگذاشتن به دنیای بیرون را پیدا کنیم. اگر فرد مراقب از ما محافظت نکند، تنها راه محافظت از خودمان این خواهد بود که کوچک بمانیم و ساختار دفاعی دور شخصیتمان بسازیم.
farzanepoursoleiman
مامان چیزی است که از آن ساخته شدهایم
ما در دو سطح مهم میتوانیم ادعا کنیم که از مادرمان ساخته شدهایم: اولین سطح واقعیت بیولوژیکی است که امری بدیهی و روشن است، یعنی ما در بدن او و از بدن او ساخته شدهایم. سطح دیگر روانشناختی است؛ مادر بخشی از شخصیت، روان و ساختار ماست. گویی مادر بهمعنای واقعی کلمه لایهای از وجود ماست
forogh.m
ده پیام اصلی که مادر خوب میدهد:
خوشحالم که تو هستی.
تو را میبینم.
تو برای من آدم خاصی هستی.
به تو احترام میگذارم.
عاشقت هستم.
نیازهای تو برایم مهم است. هر وقت کمک خواستی پیش من بیا.
بودنم بهخاطر توست و برایت وقت میگذارم.
تو را در امان نگه میدارم.
میتوانی به من تکیه کنی.
به وجود تو دلگرمم.
لیلا ناصر
بزرگسالی که هنوز بالغ نشده
s.m.azarang
آزار عاطفی غالباً بهصورت مسخرهکردن، سرکوفتزدن، سرزنشکردن و تحقیرکردن است. این کار فقط موقع عصبانیت مادر روی نمیدهد، بلکه با هر لحنی ممکن است بیان شود، حتی بهصورت شوخی در مقابل دوستان خودتان یا مادرتان. گرچه آزار عاطفی اغلب در قالب کلمات خشن و انتقادی است، ولی میتواند غیرکلامی هم باشد. خودداری از صحبتکردن با بچه (دوباره همان سرازیری لغزندهٔ عمل یا بیعملی)، نگاههای پر از نفرت و رفتارهایی که خویشتنانگاره و خودکارایی یا عزتِ نفس کودک را تضعیف میکند یا موفقیت کودک را خراب میکند، همهٔ اینها، شرایط آزار عاطفی را دارد.
s.m.azarang
این والدین را در مقابل والدینی قرار دهید که دربارهٔ هر بخش ضروری از زندگی بچهها صحبت میکنند، افت و خیزها و امیدها و ترسهای کودکشان را میشناسند، و هر جایی که کودک دچار کمبود خویشتنباوری میشود حمایتش میکنند، حتی کوچکترین موفقیتهایش را میستایند.
کمبود مشارکت در کارهای توصیفشده بیاعتنایی محسوب میشود. این نوع نادیدهگرفتن شبیه بیاعتنایی به نیازهای فیزیکی کودکان، مثل بیغذا و بیسرپناه ماندن، نیست، بلکه بیاعتنایی عاطفی است. زخمهایی که بهخاطر این کمبود مشارکت و پرورش عاطفی به جا میماند قابل ملاحظه است. خانههایی که اسباببازی ندارد، کودکانی که مثل کودک با آنها رفتار نمیشود، و بچههایی که برای والدینشان غریبه هستند همگی نقصهای جدیای محسوب میشوند
s.m.azarang
والدین با کودکان رفتار برابر ندارند. شاید در ابتدا میل شدیدی به رفتار برابر با کودکان داشته باشیم و از آن دفاع کنیم، ولی این مسئله ظریفتر از اینهاست. بله، والدین نباید زندگی را برای یک بچه سختتر از دیگری کنند و نباید عزیزپروری کنند، اما باید نشان دهند که متوجه نیازها و تواناییهای متفاوت کودکان هستند و مطابق همین تفاوتها پاسخ دهند. وقتی مثلا لباسهای مشابهی به خواهر و برادرها میپوشانند، برای فعالیتهای مشابهی ثبتنامشان می کنند یا اسباببازیهای دقیقاً مشابهی به آنها میدهند، فردیت آنها سرکوب میشود یا هیچوقت امکان رشدکردن پیدا نمیکند.
s.m.azarang
دلبستگی با اثرات بلندمدت دیگری نیز ارتباط دارد. مطالعات حاکی از آن است که کودکانی که دلبستگی ایمن دارند انعطاف عاطفی و عملکرد اجتماعی و تواناییهای شناختی بیشتری پیدا میکنند. (۸) آنها برنامهها را بهتر اجرا میکنند. (۹) این کودکان در اوایل دوران دبیرستان ناکامیها و چالشها را بهتر مدیریت میکنند و وقتی از چیزی عقب میافتند، بهجای آنکه مثل بچههای غیرایمن فروبریزند، سختتر تلاش میکنند. (۱۰) کودکان ایمن تبدیل میشوند به بزرگسالانی با سازگاری بالا، که توانایی شکلدادن دلبستگی ایمن و سروسامان دادن به عواطفشان را داشته و دیدگاهی مثبت به دنیا دارند. (۱۱
s.m.azarang
یکی از پروندههای من دربارهٔ زنی بود که در تمام عمرش از اضطراب رنج میبرد. او به من گفت که هیچوقت حتی یکبار از مادرش نشنیده که بگوید "بالاخره درست میشود". مادرش هیچوقت او را آرام نکرده یا کمک نکرده بود که حالش بهتر شود.
مادرِ تنظیمگر به ما کمک میکند که از تجربیات عاطفی منفی گذر کنیم و به تجربیات مثبت برسیم. او به ما نشان میدهد که چطور یک احساس را رها کنیم و سراغ احساس دیگری برویم. او با سرزندگیاش باعث میشود از چیزهای شادتری لذت ببریم
s.m.azarang
خوشحالم که تو هستی
اولین پیام مهمی که کودک باید بشنود این است که "خوشحالم که تو هستی". این پیام از طریق رفتارهایی منتقل میشود که به کودک میگوید که ارزشمند و خواستنی است.
s.henry
مادر خوب با درنظرگرفتن و احترام به محدودیتهای فرزندش، بدون جلب توجه به آن محدودیتها و بدون این نگرش که کودک باید از جایی که هست یک قدم جلوتر باشد، او را راهنمایی میکند. وقتیکه راهنمایی ماهرانه انجام شود، فرد احساس نمیکند که تحت کنترل یا مورد هجوم است، بلکه احساس راحتی میکند.
من شرط دیگری نیز برای مادرِ مربی اضافه میکنم: درک نیازها و ظرفیتهای پرورشی کودک.
فائزه
مادری دلسوز، توانا و مراقب میتواند سایر نواقص را جبران کند و فقدان چنین مادری احتمالا خود بزرگترین نقص محسوب میشود،
علی
تماس عاطفی یعنی دیگران تجربهٔ شما را طوری لمس کنند که شما بفهمید آن را بهخوبی متوجه شدهاند. آنها میدانند که چه بر شما گذشته و این تجربه چه معنایی برای شما دارد. در کل ما این موضوع را از طریق پاسخهایی میفهمیم که نشاندهندهٔ همدلی با ما یا بازتاب احساس ماست. امکان ندارد که دیگران دقیقاً تجربهٔ ما را بفهمند ولی از آنها میخواهیم که حداقل تلاش کنند، از آنها میخواهیم که به تجربهٔ ما اهمیت دهند. وقتی به ما بیاعتنایی شود یا جدی گرفته نشویم یا احساس واقعیمان برایمان منعکس نشود، احساس انزوا و تنهایی میکنیم.
کاربر ۱۳۰۰۶۴۳
هر رابطهای که به پیچیدگی رابطهٔ مادر و فرزند باشد دربرگیرندهٔ عشق و نفرت است.
کاربر ۱۳۰۰۶۴۳
تقریباً تمام کودکان، حتی کودکان آزاردیده، عاشق والدینشان هستند. چنین چیزی در طبیعت کودک قرار گرفته است. شاید آنها صدمهدیدهاند، ناامید شدهاند و گرفتار این حالتهای ویرانگر باشند که [مبادا] امکان رسیدن به عشقی را که در حسرتش هستند از بین ببرند، ولی دلبستگی یعنی عاشقبودن، حتی دلبستگی توأم با اضطراب. شاید هر سال دستیابی به این عشق دشوارتر شود؛ شاید هر سال کودک آرزویش را برای برقراری ارتباطی محکم بیشتر پسبزند، حتی شاید [کودک] به والدینش ناسزا بگوید و هرگونه عشق نسبت به آنها را انکار کند. ولی این عشق سر جایش است، مشتاق ابرازشدن واقعی و بازگرداندهشدن، مثل خورشیدی سوزان که پنهان شده و هنوز طلوع نکرده.
کاربر ۱۳۰۰۶۴۳
در سامانگری عصبی احساسی (لیمبیک) مغز عاطفی یک شخص مغز عاطفی شخص دیگر را با خودش همراه میکند و مغز عاطفی شخص دوم برای جورشدن با مغز عاطفی نفر اول تغییر میکند. تمام پستانداران این ظرفیت و توانایی را دارند و گمان میشود که این سازوکار مهم موجب میشود که حالت درونی نوزاد یا بچهٔ کوچک مستقیماً بهوسیلهٔ مادر تنظیم شود. مادر فقط با خیرهشدن به چشمان کودک دستگاه عصبی احساسی (لیمبیک) کودک را به خودش متصل میکند (چنین چیزی مخصوصاً زمانی مؤثر است که مادر خودش در حالتی مثبت و تنظیمشده قرار داشته باشد، نه زمانیکه بیقرار و ناراحت است).
کاربر ۱۳۰۰۶۴۳
لایهٔ دوم مربوط به خلائی است که در خویشتنانگارهٔ کودک ایجاد میشود و حاصل کمبود مادری است. به بیانی دقیقتر میتوانیم این مورد را مجموعهای از خلأها تلقی کنیم. خلائی در شما ایجاد میشود که بهخاطر احساس دوستداشتهنشدن است، خلأ دیگر زمانی ایجاد میشود که بازخورد و انعکاسی نمیگیرید و در نتیجه احساس کاملی از واقعیبودن ندارید، خلأ دیگر در خویشتنباوریتان به وجود میآید که حاصل کمبود ترغیب و تشویق و حس عدم تعلق خاطر است، خلائی که در آن در بین دیگران هم احساس بیخانمانی میکنید.
Paradox
برای کودکانی که، حتی با وجود مادر، بیمادر بودند
و با وجود تمام کاستیها دوام آوردند.
ASMA
حجم
۵۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۵۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰۵۰%
تومان