بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مادری که کم داشتم | صفحه ۲۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مادری که کم داشتم

بریده‌هایی از کتاب مادری که کم داشتم

۳٫۷
(۱۰۰)
حتی اگر در گذشته هیچ‌گاه دلبستگی ایمن نداشته‌اید، هنوز هم برای پرورش آن دیر نیست. دلبستگی ایمن مزیت‌های بسیاری دارد، ازجمله: در دنیا به شما تکیه‌گاه باثباتی می‌دهد که بتوانید به آن وصل بمانید. تصویر مثبت‌تری از مردم و حس خوشبینانه‌تری در مورد زندگی در اختیارتان می‌گذارد. به شما کمک می‌کند که حس امنیت ماندگاری برای خودتان بسازید. جایی برای آرامش به شما می‌دهد،‌ جایی که تنها نباشید و فرد دیگری مراقبتان باشد. برای احساسات خوب زمینه‌سازی می‌کند و عزت نفس و خویشتن‌باوری‌تان را قوت می‌بخشد. احتمال این را که در آینده بتوانید برای تأمین نیازهایتان به دیگران دسترسی پیدا کنید بیشتر می‌کند. مسیرهای بی‌طرف مناسب را تقویت و رشد مغز را تحریک می‌کند. ظرفیت خودسامانگری‌تان را بالا می‌برد (صفحهٔ ۴۶ را ببینید).
s.m.azarang
حتی در موقعیت پیچیده‌ای که مادر و بچه هر دو با هم پیش می‌روند و پس‌زدن‌های یکدیگر را منعکس می‌کنند، باز هم این مادر است که به‌عنوان بزرگ‌سال مسئولیت بیشتری برای آگاهی و تغییر الگو دارد.
s.m.azarang
گاهی برخی افراد عناصری از هر دو الگو را در خود دارند:‌ به این ترتیب که از کسانی دل می‌کَنند و بعد بی‌فکر و دستپاچه در رابطهٔ دیگری شیرجه می‌زنند، یا همچون افراد غیروابسته و خودکفا عمل می‌کنند و سپس در الگوی وابستگی سقوط می‌کنند. نوعی کمبود اعتماد بین تمام اشکال دلبستگی غیرایمن مشترک است، بی‌اعتمادی دربارهٔ اینکه آیا دیگران به‌لحاظ عاطفی در دسترسشان خواهند ماند و آیا برای پشتیبانی‌گرفتن می‌توان روی آن‌ها حساب کرد.
s.m.azarang
بُریده‌شدن احساسات هزینه‌هایی دارد. اگر مراقبْ متوجه احساسات کودک نشده و پاسخی به آن‌ها ندهد،‌ کودک -و بعداً بزرگ‌سال- به‌سختی متوجه احساساتش می‌شود و نمی‌تواند آن‌ها را در قالب کلمات به زبان بیاورد. در ضمن چنین افرادی نمی‌توانند درکی از احساسات گوناگون دیگران پیدا کنند. (۱۹) می‌توان تصور کرد که کمبود آگاهی از احساسات و بی‌میلی به صحبت‌کردن در مورد آن‌ها، در روابط صمیمانهٔ بعدی، دست و پای فرد را خواهد بست و این باعث می‌شود که فرد خودش را پنهان کرده و قطع رابطه کند. این احساسات هم، درست مثل میل به خواسته‌شدن، از بین نمی‌رود بلکه جایی در پس ناخودآگاه نهفته می‌شود. عمدتاً افرادی که این سبک از دلبستگی را د
s.m.azarang
در عوض، مطالعات دیگر اشاره می‌کنند که سخت‌گیری عاطفی،‌ مشکل در برقراری روابط اجتماعی، ضعف در تمرکز، مشکل در درک نظرات دیگران، و به مخاطره انداختن خود در مواجهه با موقعیت‌های استرس‌زا را می‌توان به اشکال گوناگون دلبستگی‌های غیرایمن مرتبط دانست. (۱۲) علت اینکه افراد غیرایمن در موقعیت‌های استرس‌زا در معرض خطر قرار می‌گیرند این است که آن‌ها با سلامت کمتری به استرس پاسخ می‌دهند. پاسخ به استرس ما را مستعد ابتلا به بسیاری از بیماری‌های ذهنی و فیزیکی می‌کند. هورمون کورتیزول در پاسخ به استرس مؤثر است، مقدار زیادی از این هورمون در بدن کودکان با دلبستگی غیرایمن جریان دارد که موجب می‌شود این کودکان آسیب‌پذیر باشند. میزان بالای کورتیزول با افسردگی، اضطراب، تمایل به خودکشی، اختلال در خوردن و اعتیاد به الکل ارتباط دارد. کورتیزول بسیار بالا می‌تواند به بخش‌هایی از مغز صدمه بزند که مسئول بازیابی اطلاعات و روشن فکرکردن هستند. (۱۳) به‌علاوه عده‌ای معتقدند که میزان بالای کورتیزول در بی‌خوابی هم نقش دارد
s.m.azarang
پاسخ گرم به تلاش‌های کودک برای نزدیکی به مادر. وقتی‌که کودک دنبال مادرش می‌گردد، مادر باید او را ببیند، نه اینکه از او رو برگرداند یا فقط برخورد سردی با او کند. مادر باید نشان دهد که او نیز خواستار نزدیکی است. هم‌آهنگی با حالت‌های عاطفی کودک که نشانگر همدلی با اوست. نگاه عاشقانه به کودک. بر اساس گفتهٔ یکی از محققان، این مهم‌ترین عنصر در رشد بخشی از مغز است که مسئول رفتارهای اجتماعی محسوب می‌شود.
s.m.azarang
مهم‌ترین رفتارهای مراقب که مربوط به دلبستگی ایمن است شامل موارد زیر می‌شود: پاسخ فوری، پیوسته و هم‌آهنگ به نیازهای فیزیکی و عاطفی کودک.
s.m.azarang
دلبستگی در اولین ارتباط زندگی، یعنی ارتباط با مادر، آغاز می‌شود. این ارتباط خیلی زود و حتی پیش از تولد شروع می‌شود ولی مطمئناً در ساعات، هفته‌ها و ماه‌های اول زندگی شکل می‌گیرد. این ارتباط به‌شدت تحت تأثیر شرایط تولد است، ازجمله آمادگی و تمایل والدین برای کودک،‌ وضعیت ذهنی و عاطفی مادر نزدیک زمان تولد، و فرایند تولد (مطالعات نشان می‌دهد مادرانی که نوزادشان را با سزارین متولد می‌کنند دیرتر به کودکانشان دلبسته می‌شوند). (۱) حتی معلوم شده که سطوح هورمون‌های مادر نیز بر دلبستگی اثرگذار است و هر چقدر میزان هورمون اکسی‌توسین بالاتر باشد، موجب می‌شود مادر با دلبستگی بیشتری با کودکش رفتار کند. (۲) چیزهای بسیار متفاوتی در کیفیت دلبستگی مادر و کودک نقش دارد.
s.m.azarang
مادر اولین ستون خانهٔ ماست. پس از آن، ارتباط‌های بعدی و هر جایی که ما نامش را خانه می‌گذاریم -اجتماع، کشور،‌ مکان یا هر جای دیگری- جایگزین آن می‌شود (یا اگر مادر نقشش را حفظ کند، تا حدی جایش را می‌گیرد). اگر مادر همیشه در دسترس کودک نباشد،‌ در خودش فرورفته یا جای دیگری مشغول باشد، پریشان و بی‌ثبات باشد یا نتواند به‌لحاظ عاطفی حضور داشته باشد، در این صورت ما نمی‌توانیم او را همچون ستون خانواده بدانیم. دیگر آغوش مادری وجود ندارد. این مشکل ممکن است در بزرگ‌سالی به این شکل بروز یابد که در ایجاد خانه‌ای گرم ناتوان هستیم.
s.m.azarang
مادر خوب چطور این کار را انجام می‌دهد. "او همیشه صمیمی و در دسترسِ کودک است، وقت می‌گذارد و به کودک اجازه می‌دهد کنجکاوی‌اش را اغنا کند و آن را با دیگران در میان بگذارد. او از موفقیت‌های کودک تعریف می‌کند و کشف‌هایش را تشویق می‌کند. او فرصت‌های بیشتری برای کودکش می‌سازد تا بتواند بیشتر از توانش کشف کند و آگاهانه می‌کوشد تا این کاوش‌ها سرگرم‌کننده و سرشار از خنده باشند".
s.m.azarang
کودکان از روی زبان‌های بسیار بسیار زیادی که می‌شنوند کم‌کم صداهایی درمی‌آورند، ولی تنها صداهایی تقویت می‌شود که بخشی از زبان والدین باشد و بقیهٔ صداها از گردونهٔ لغت‌های کودک بیرون می‌افتد. عواطف، رفتارها و ویژگی‌هایی که دیده یا تأیید نشده نیز همین‌طور هستند، یعنی یا رشد نمی‌کنند یا از بین می‌روند. انعکاس کلامی گفتن چیزهایی از این دست است: "تو واقعاً عصبانی هستی" یا "تو الان عصبانی هستی"‌. انعکاس کلامی به بچهٔ کوچک کمک می‌کند که احساساتش را بشناسد و در سنین بالاتر به افراد کمک می‌کند که احساس شنیده‌شدن بکنند. این فرایند به احساسات محدود نمی‌شود؛ ویژگی‌ها هم منعکس می‌شوند. مثلا "تو دختر زیبایی هستی" و "خدایا، چه دختر زرنگی". انعکاس‌دادن، پیش از زبان‌بازکردن کودک،‌ به‌مراتب فیزیکی‌تر است.
s.m.azarang
ازآنجاکه اولین زبان کودک لمس‌شدن است، بغل‌کردن و نگه‌داشتن کودک زیر یک‌سال و بعداً نوازش کودک درحال‌رشد چیزهای زیادی به او منتقل می‌کند. آیا لمس‌کردن توجه و عشق واقعی به کودک را می‌رساند یا صرفاً انجام‌دادن یک کار است؟ پیام اصلی که لمس‌کردن می‌رساند این است که "من عاشقت هستم". این پیام برای رشد عزت نفس تعیین‌کننده است. وقتی این پیام می‌رسد، کودک پیش خودش فکر می‌کند که مامان مرا دوست دارد،‌ پس من هم کسی هستم. م
s.m.azarang
آیا اکنون به نیازهایتان احترام می‌گذارید و به آن‌ها دقت می‌کنید یا آن‌قدر از نیازهایتان خجالت‌زده هستید که می‌کوشید پنهانشان کنید؟ یا پرتوقع هستید؟ اینکه شما چطور به نیازهایتان پاسخ می‌دهید در اغلب مواقع شبیه است به اینکه مادرتان چگونه به نیازهای کودکی‌تان پاسخ می‌داده است.
s.m.azarang
او می‌داند که علایق ما چیست و چه احساسی در مورد هر چیز داریم. دیده‌شدن یعنی شناخته‌شدن.
s.m.azarang
مجموعهٔ مادران ذاتاً رفتارهایی می‌کنند که مورد پسند نوزادان است. محققان سوئدی دریافتند که حتی زمانی‌که مادر بیرون از خانه کار می‌کند و پدر نقش مراقب اصلی را دارد، کودک همچنان به‌شدت ترجیح می‌دهد که با مادر باشد.
s.m.azarang
کودکان دنیا را با حساسیت بیشتری تجربه می‌کنند
s.m.azarang
این بخشی از نقش مادر است که گاهی با نیازهای خودِ زن، یعنی ساختن شخصی مجزا از نقش مادرانه و ایجاد ارتباط با دیگران، رقابت می‌کند. بسیاری از زنان افسوس می‌خورند از اینکه خودشان را در نقش مادر و همسر گم کرده و فنا شده‌اند. با این وصف، اگر زنی حداقل در دوره‌ای از زندگی‌اش آمادگی رسیدگی به نیازهای دیگران را نداشته باشد، در واقع برای به‌عهده‌گرفتن وظیفهٔ مادری آماده نیست.
s.m.azarang
درخت نماد طبیعی مادرانگی است؛ درخت برای میوه‌ها و گل‌هایش، برای پرندگان و حیواناتی که پیرامونش هستند، هم سرپناه است و هم منبعی برای تغذیه. از همه سو رشد می‌کند و عملا با شاخه‌هایش، که همچون کمان به اطراف گسترده شده‌اند، مثل فواره‌ای پُرآب است. قسمتی از صورت نوعی این درخت زندگی همین حس فراوانی و بخشندگی است.
s.m.azarang
تقریباً تمام کودکان، حتی کودکان آزاردیده،‌ عاشق والدینشان هستند. چنین چیزی در طبیعت کودک قرار گرفته است. شاید آن‌ها صدمه‌دیده‌اند، ناامید شده‌اند و گرفتار این حالت‌های ویرانگر باشند که [مبادا] امکان رسیدن به عشقی را که در حسرتش هستند از بین ببرند، ولی دلبستگی یعنی عاشق‌بودن، حتی دلبستگی توأم با اضطراب. شاید هر سال دستیابی به این عشق دشوارتر شود؛‌ شاید هر سال کودک آرزویش را برای برقراری ارتباطی محکم بیشتر پس‌بزند، حتی شاید [کودک] به والدینش ناسزا بگوید و هرگونه عشق نسبت به آن‌ها را انکار کند. ولی این عشق سر جایش است،‌ مشتاق ابرازشدن واقعی و بازگردانده‌شدن، مثل خورشیدی سوزان که پنهان شده و هنوز طلوع نکرده.
s.m.azarang
تقریباً تمام کودکان، حتی کودکان آزاردیده،‌ عاشق والدینشان هستند. چنین چیزی در طبیعت کودک قرار گرفته است. شاید آن‌ها صدمه‌دیده‌اند، ناامید شده‌اند و گرفتار این حالت‌های ویرانگر باشند که [مبادا] امکان رسیدن به عشقی را که در حسرتش هستند از بین ببرند، ولی دلبستگی یعنی عاشق‌بودن، حتی دلبستگی توأم با اضطراب. شاید هر سال دستیابی به این عشق دشوارتر شود؛‌ شاید هر سال کودک آرزویش را برای برقراری ارتباطی محکم بیشتر پس‌بزند، حتی شاید [کودک] به والدینش ناسزا بگوید و هرگونه عشق نسبت به آن‌ها را انکار کند. ولی این عشق سر جایش است،‌ مشتاق ابرازشدن واقعی و بازگردانده‌شدن، مثل خورشیدی سوزان که پنهان شده و هنوز طلوع نکرده.
s.m.azarang

حجم

۵۷۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۵۷۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰
۵۰%
تومان