بریدههایی از کتاب مادری که کم داشتم
نویسنده:جاسمین لی کوری
مترجم:فهیمه سادات کمالی
انتشارات:انتشارات ترجمان علوم انسانی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۱۰۰ رأی
۳٫۷
(۱۰۰)
مادر نابالغ یا خودشیفته اغلب متوجه تفاوتهای کودک با خودش نمیشود و آنها را ستایش نمیکند. چنین مادرانی زمانی به کودک پاداش میدهند که کودک انعکاسی از خود آنها باشد و یا مطابق با تعریفی باشد که خودشان از کودک خوب دارند، ولی عملا از خویشتنِ منحصربهفرد کودک پشتیبانی نمیکنند.
s.m.azarang
پدری که والد خوبی باشد همیشه کمک میکند خلأهای غیبت عاطفی مادر پر شود.
s.m.azarang
در سایر مواقع، اغلب فرزند اول طرد میشود. طبق مشاهدات من این مورد زمانی اتفاق میافتد که بارداری ناخواسته بوده و مادر عصبانی است از اینکه بهسمت مادرشدن سوق داده شده، یا درگیر همسری است که خودش میخواسته ترکش کند یا همسری که با بهمیانآمدن جریان بچه او را رها میکند. بچهها میدانند که چه زمانی ناخواسته هستند. من معتقدم که بسیاری از این بچهها این موضوع را در رحم مادر میف
s.m.azarang
در مواردی نیروی مادر دیگر تمام میشود. او اغلب درگیر اولین فرزندش است. وقتیکه فرزندانش سه تا یا بیشتر باشند، فقط کارها را انجام میدهد و تا وقتی آخرین فرزندش بزرگ شود سعی میکند که به بهترین شکل از عهدهٔ مشکلات برآید. حالا تصور کنید همین مادر نه یا ده بچه داشته باشد. در خانوادههای بزرگ اغلب بچههای بزرگتر مسئولیتهای والدینی بچههای کوچکتر را به عهده میگیرند و همچون مادر نیابتی برای آنها عمل میکنند. مسلماً نوزاد در این شرایط متوجه خستگی زیاد مادر نمیشود. تنها چیزی که او میداند این است که مادر حضور ندارد.
s.m.azarang
مادران به دلایلی که ما هیچوقت نخواهیم فهمید با فرزندانشان رفتار نابرابر دارند. گاهی اوقات مادر میتواند پشت فرزند کمتوقعش که حساسیت کمتری دارد بایستد، ولی نمیتواند از فرزندی دفاع کند که حساسیت بیشتر و خویشتنباوری کمتری دارد، درحالیکه قادر است این کمبود را برای او جبران کند؛ یا آنکه کودک شبیه خودش است و طردشدن خودش را منعکس میکند و این انعکاس بر کودک سایه میافکند، یا فرزند مورد نظر برایش یادآور کسی است که در ارتباط با او مشکلی داشته، احتمالا مادر خودش.
s.m.azarang
بهبیانی میتوان گفت که رفتار نابرابر والدین خوب با فرزندان دلایل درستی دارد؛ آنها به تفاوتهای فرزندانشان حساس هستند. درحالیکه والدین بد بهخاطر تعصباتشان با فرزندانشان برابر رفتار نمیکنند. آنها ممکن است از سادهترین بچه، بچهای که جنسیت ارجح دارد یا فرزندی که با او میتوان خودنمایی کرد (از بچه بهعنوان نمایندهشان استفاده میکنند)، طرفداری کنند. حتی ممکن است والدین خودشیفته از فرزندی که خودش را در مرکز توجه قرار نمیدهد طرفداری کنند.
مادرا
s.m.azarang
چنین کودکانی اغلب تبدیل به بزرگسالانی میشوند که به ارتباط گرم و پرانرژی عادت ندارند و هنوز باید یاد بگیرند چطور چیزی را که باید در کودکی میداشتند حالا بسازند.
صورت مادر افسرده نیز همچون چهرههای آزمایش صورت بیجان است. نبود نشانههای غیرکلامی کودک را از پشتیبانی و راهنمایی محروم میکند. برای کودک نوپایی که اولین قدمهایش را برمیدارد، چیزی به سادگی لبخند نیروی فراوانی برای تشویق میبخشد، امنیت و پذیرش را به او منتقل میکند و کودک را در ارتباط درگیر میکند. بچهٔ کوچک از چه راه دیگری بفهمد که مادرش خوب است؟ به همین صورت، نگاه متعجب یا اعتراضی به کودک کمک میکند که با محیطش سازگار شود. پاسخهای مادر کمک مهمی برای مشخصکردن مسیر در دنیا محسوب میشود.
مادری که بهلحاظ عاطفی غایب است نهتنها حضور فکری و روانی برای تأمین بسیاری از عملکردهای مادر خوب را ندارد، بلکه مهمتر از آن دل به کودک نمیدهد. او پیوند عاطفی با کودکش ایجاد نمیکند
s.m.azarang
یکی از مراجعهکنندگان بزرگسالم که در کودکی دچار کمبود مادری شده بود ولع شدیدش به عشق را اینگونه برای من توصیف کرد: "وقتی خلائی در دلتان وجود داشته باشد، ممکن نیست هیچ [عشقی] برایتان کافی باشد". با توجه به اینکه او زمان تولد نارس بود، در دستگاه قرار گرفت و تماس طبیعی ضروری با مادرش را از دست داد. این باعث شد که او ولع و میل شدیدی به لمسهای محبتآمیز و هر نوع توجه مثبتی پیدا کند. او در تمام دوران نوجوانی و جوانیاش شدیداً احساس نیاز به محبت میکرد و عاشق هر کسی میشد که نیمنگاهی به او میانداخت.
اغلبِ چنین خلأهایی منجر به تنهایی مفرط میشود.
s.m.azarang
ین مواد مغذی شامل پذیرش بیقید و شرط ("من تو را درست همینطور که هستی می پذیرم")، احترام و ارزش، به علاوهٔ انعکاس و پاسخگویی همآهنگ است که قبلاً در موردشان بحث کردیم. باید بهخاطر آنچه هستید و صرفاً بهخاطر همین که هستید برای شما ارزش گذاشته شود. اگر چنین ارزشی را دریافت نکنید، احساس میکنید که سر جای خودتان نیستید و به جایی تعلق ندارید. چنین حسی موجب میشود که بهسختی زندگی را بپذیرید.
s.m.azarang
ین مواد مغذی شامل پذیرش بیقید و شرط ("من تو را درست همینطور که هستی می پذیرم")، احترام و ارزش، به علاوهٔ انعکاس و پاسخگویی همآهنگ است که قبلاً در موردشان بحث کردیم. باید بهخاطر آنچه هستید و صرفاً بهخاطر همین که هستید برای شما ارزش گذاشته شود. اگر چنین ارزشی را دریافت نکنید، احساس میکنید که سر جای خودتان نیستید و به جایی تعلق ندارید. چنین حسی موجب میشود که بهسختی زندگی را بپذیرید.
s.m.azarang
. اگر افراد خانواده شما را از خودشان بدانند، ولی واقعاً حس نکنید شما را آنطوری که هستید میشناسند و میبینند، در خانوادهٔ خودتان هم احساس خارجیبودن میکنید.
s.m.azarang
. اگر افراد خانواده شما را از خودشان بدانند، ولی واقعاً حس نکنید شما را آنطوری که هستید میشناسند و میبینند، در خانوادهٔ خودتان هم احساس خارجیبودن میکنید.
s.m.azarang
خانهٔ شاد و سالم هم بدون مشکل نیست، ولی در آنجا، بهجای اینکه مشکلات را لاپوشانی کنند یا به کوهی بزرگ تبدیل کنند، آنها را حل میکنند. درگیریها حل و فصل میشوند، چون بزرگسالان لایق و باکفایتی وجود دارند که میتوانند انواع مشکلات و نیازها را برطرف کنند.
این مسئله در عرصهٔ روابط با دیگران بسیار اهمیت دارد. لازم است کودک بداند که گاهی اوقات افراد عصبانی میشوند و فرومیریزند، ولی میشود این شکافها را ترمیم کرد.
s.m.azarang
خانهٔ شاد و سالم هم بدون مشکل نیست، ولی در آنجا، بهجای اینکه مشکلات را لاپوشانی کنند یا به کوهی بزرگ تبدیل کنند، آنها را حل میکنند. درگیریها حل و فصل میشوند، چون بزرگسالان لایق و باکفایتی وجود دارند که میتوانند انواع مشکلات و نیازها را برطرف کنند.
این مسئله در عرصهٔ روابط با دیگران بسیار اهمیت دارد. لازم است کودک بداند که گاهی اوقات افراد عصبانی میشوند و فرومیریزند، ولی میشود این شکافها را ترمیم کرد.
s.m.azarang
خانهٔ شاد و سالم هم بدون مشکل نیست، ولی در آنجا، بهجای اینکه مشکلات را لاپوشانی کنند یا به کوهی بزرگ تبدیل کنند، آنها را حل میکنند. درگیریها حل و فصل میشوند، چون بزرگسالان لایق و باکفایتی وجود دارند که میتوانند انواع مشکلات و نیازها را برطرف کنند.
این مسئله در عرصهٔ روابط با دیگران بسیار اهمیت دارد. لازم است کودک بداند که گاهی اوقات افراد عصبانی میشوند و فرومیریزند، ولی میشود این شکافها را ترمیم کرد.
s.m.azarang
خانهٔ شاد و سالم هم بدون مشکل نیست، ولی در آنجا، بهجای اینکه مشکلات را لاپوشانی کنند یا به کوهی بزرگ تبدیل کنند، آنها را حل میکنند. درگیریها حل و فصل میشوند، چون بزرگسالان لایق و باکفایتی وجود دارند که میتوانند انواع مشکلات و نیازها را برطرف کنند.
این مسئله در عرصهٔ روابط با دیگران بسیار اهمیت دارد. لازم است کودک بداند که گاهی اوقات افراد عصبانی میشوند و فرومیریزند، ولی میشود این شکافها را ترمیم کرد.
s.m.azarang
خانهٔ شاد جایی است که حضور در آن احساس خوبی به ما میدهد. افراد خانه رفتار دوستانهای با هم دارند و خودشان نیز آرام هستند. اعضای خانه درک میکنند که خانواده واحدی است مبتنی بر تعاون و همکاری، و نیازها و رضایت همهٔ افراد در آن مهم است. اینکه شما در کودکی احساس کنید که نیازهایتان دقیقاً در صدر بقیهٔ خواستهها در نظر گرفته میشود به شما جایگاهی میدهد و کمک میکند که نیازهایی داشته باشید و خودتان باشید.
در خانهٔ شاد، بحران ادامهداری وجود ندارد که لازم باشد حلش کنید (و وقتی آنقدر کوچک هستید که کاری از دستتان برنمیآید، نمیدانید که چطور وضعیت را تحمل کنید). افراد در کشمکشهای قدرت گیر نمیکنند. جنگ ساکت یا بسیار ساکت بین اعضای خانواده درنمیگیرد. در خانهٔ شاد، مجبور نیستید که همیشه نفستان را از ترس حبس کنید. میتوانید آرام باشید، و خودتان باشید
s.m.azarang
دابلیو. وینیکات، دکتر و روانکاو اطفال، در مورد مادران چنین گفته است: مادران کسانی هستند که "ذرات وجود کودک را کنار هم نگه میدارند". مادر چسب کودک و ظرف اوست. وقتیکه مادر واقعاً حضور داشته باشد و کودکش را با عشق بغل کند، به کودکش چیزی میدهد که به آن بیاویزد، چیزی که در نهایت همان دلِ مادر است.
ارزشش را دارد که دوباره بگویم، حس امنیت بهواسطهٔ چنین رابطهای ایجاد میشود و این بنیاد ایمن موجب میشود که کودک برای کاوش دنیا احساس امنیت کند. وقتی میتوانیم سراغ کاوش دنیا برویم که جای امنی برای بازگشت داشته باشیم، درست مثل اینکه وقتی با امنیت در آغوش نگه داشته شویم، دیگر لازم نیست به مادر بچسبیم. تحقیقات حاکی از این است که کودکان ایمن وقتی احساس امنیت کنند، دنیا را کاوش میکنند. وقتی چنین احساسی نداشته باشید، به دیگران میچسبید. این برنامهریزی درونی ماست.
s.m.azarang
پژوهشها نشان دادهاند که دلبستگی ایمن به پدر (یا هر مراقب ثانویهای) مهمترین عامل برای جبران دلبستگی غیرایمن به مادر و غلبه بر آن است
s.m.azarang
اگر در کودکی از دلبستگی ایمن بهرهمند بودید، یاد گرفتهاید که نشاندادن نیازهایتان برای نزدیکی یا راحتی، یا در کل ابرازکردن نیازها، مشکلی ندارد. در واقع، این کار بنیان شکلدهیِ روابط است. با این وصف اگر مادر شما (یا شخصیتی که برایتان مادری کرده) همیشه تقلاهایتان برای محبت، حمایت و محافظت را پس زده باشد، شما هم یاد گرفتهاید که دیگر این نیازها را نشان ندهید و هم آگاهی خود به چنین نیازهایی را سلب کنید (سبک خودکفا). اگر مادرتان بیثبات بوده، یعنی گاهی به شما پاسخ مثبت میداده و گاهی نمیداده، شاید یاد گرفته باشید که تنها راه اطمینان از برآوردهشدن نیازهایتان این است که بر آنها تمرکز کنید، و افرادی را که با شما رابطه دارند زیر نظر بگیرید و احساسات و نیازهایتان را برجسته کنید (سبک دلمشغول).
s.m.azarang
حجم
۵۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۵۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰۵۰%
تومان