بریده‌هایی از کتاب آن اصل کاری

افراد موفق به‌گونه‌ای متفاوت عمل می‌کنند. آن‌ها به ضروریات توجه دارند. آن‌ها به‌اندازهٔ کافی درنگ می‌کنند تا تصمیم بگیرند چه‌چیزی اهمیت دارد و سپس برنامهٔ روزانه‌شان را مطابق با آن می‌چینند. افرادِ موفق آن کاری را زودتر انجام می‌دهند که دیگران تصمیم دارند بعداً انجام دهند و شاید آنچه را دیگران زودتر انجام می‌دهند، دیرتر انجام دهند. تفاوت در نیت نیست، بلکه در شیوهٔ صحیحِ انجامِ کار است. افراد موفق همیشه به‌خوبی کارهایشان را اولویت‌بندی می‌کنند.

پارتو ما را در جهتی کاملاً واضح هدایت می‌کند: حداکثرِ آنچه می‌خواهید از حداقلِ آنچه انجام می‌دهید به دست می‌آید.

به‌جای فهرست انجام کار، به فهرست موفقیت نیاز دارید، فهرستی که به‌طور هدفمند حول نتایج خارق‌العاده ایجاد می‌شود.

درحقیقت، بیشترِ فهرست‌های انجام کار درواقع فقط فهرستِ بقا هستند، یعنی برای به‌پایان‌بردن روز و زندگی به شما کمک می‌کنند؛ اما هر روز را پله‌ای برای رسیدن به مرحلهٔ بعدی نمی‌کنند تا بتوانید زندگی‌ای موفق بسازید.

درحقیقت، بیشترِ فهرست‌های انجام کار درواقع فقط فهرستِ بقا هستند، یعنی برای به‌پایان‌بردن روز و زندگی به شما کمک می‌کنند؛ اما هر روز را پله‌ای برای رسیدن به مرحلهٔ بعدی نمی‌کنند تا بتوانید زندگی‌ای موفق بسازید.

آنچه باید پیشرفت باشد به‌سادگی به تله تبدیل می‌شود.

وقتی همه‌چیز فوری و مهم باشد، همه‌چیز مساوی به نظر می‌رسد. فعال و پرکار می‌شویم، اما این وضعیت واقعاً ما را به موفقیت نزدیک نمی‌کند. فعالیت غالباً ارتباطی با بهره‌وری ندارد و پرکاربودن به‌ندرت به دردِ کار می‌خورَد. مهم‌ترین چیزها همیشه بیشترین های‌وهوی‌ها را ندارند.

برابری دروغ است. دانستن این موضوع اساسِ همهٔ تصمیماتِ عالی است.

موفقیت هم دروغ‌های خاصِ خود را دارد: «فقط باید کارهای زیادی را انجام بدهم»، «با انجامِ هم‌زمانِ کارها کارهای بیشتری انجام می‌دهم»، «باید منظم‌تر باشم»، «باید بتوانم هر زمان که بخواهم کاری را که می‌خواهم انجام بدهم»، «به تعادلِ بیشتری در زندگی‌ام احتیاج دارم» و «شاید نباید خیلی زیاد رؤیاپردازی کنم». اگر این شش دروغ را مدام تکرار و عملی کنید، آن‌ها شما را از زندگی‌کردن با «اصلِ‌کاری» دور می‌کنند.

شش دروغ بین شما و موفقیت: ۱. همهٔ چیزها به یک اندازه اهمیت دارند؛ ۲. انجام هم‌زمانِ چند کار مفید است؛ ۳. زندگیِ کاملاً منظم خوب است؛ ۴. اراده همیشه در دسترس ماست؛ ۵. زندگیِ متعادل سودده است؛ ۶. بزرگ‌بودن بد است.

مشکل این است که ما تمایل داریم بنابه آنچه ایمان داریم عمل کنیم؛ حتی وقتی آن چیزی که باور داریم صحیح نیست.

. زمان صرف‌شده درنهایت به مهارت منجر می‌شود و هنگامی که مهارت بهبود می‌یابد، نتایج بهبود می‌یابند. نتایجِ بهتر به‌طور کلی به لذتِ بیشتر منجر می‌شوند و اشتیاق بیشتر و زمان بیشتری را به همراه دارند. این چرخه‌ای مفید برای رسیدن به نتایج خارق‌العاده

راه به‌دست‌آوردن بیشترین سود از کار و زندگی این است که تا حد ممکن از کوچک شروع کنید. اکثر مردم درست برعکس فکر می‌کنند. آن‌ها گمان می‌کنند موفقیت‌های بسیار بزرگ وقت‌گیر و پیچیده‌اند. درنتیجه، تقویم‌ها و فهرستِ کارهایی که باید انجام بدهند بیش‌از حد پربار و طاقت‌فرسا می‌شود. گمان می‌کنند موفقیت دور از دسترس است، بنابراین به کم قانع می‌شوند؛ غافل از اینکه موفقیتِ بزرگ وقتی حاصل می‌شود که ما چند کارِ بخصوص را به‌خوبی انجام دهیم.

هرکس یک نفر را دارد که یا بیشترین ارزش را برای او داشته یا اولین کسی بوده که او را تحت‌تأثیر قرار داده، آموزش داده و مدیریتش کرده است. هیچ‌کس به‌تنهایی موفق نمی‌شود، هیچ‌کس.

افرادی که بهره‌وریِ بالایی دارند محدودیت‌های رویکردِ طبیعی‌شان را به‌عنوان سطحِ نهاییِ موفقیت نمی‌پذیرند. هنگامی که به سقفِ موفقیت دست می‌یابند، به‌دنبال مدل‌ها و دستگاه‌های جدید می‌روند و روش‌های بهتری برای انجامِ کارها می‌یابند. آن‌ها فقط به‌اندازهٔ کافی مکث می‌کنند تا گزینه‌هایشان را بررسی کنند و یکی از بهترین‌ها را انتخاب می‌کنند و سپس ادامه می‌دهند. از یک کارگشا بخواهید کمی هیزم بشکند. او احتمالاً تبر بر دوش می‌گیرد و مستقیماً می‌رود سمت جنگل. ازطرف دیگر، فرد هدفمند ممکن است بپرسد: «از کجا می‌توانم اره‌برقی پیدا کنم؟» با این ذهنیت می‌توانید کارهایی را انجام دهید که بسیار فراتر از توانایی‌های طبیعی‌تان هستند. شما باید به انجام هر کاری که امکانش وجود دارد مایل باشید.

تعهدهای سه‌گانه: ۱. مسیر دستیابی به تسلط را دنبال کنید؛ ۲. از «ک» به «ه» حرکت کنید؛ ۳. در چرخهٔ مسئولیت‌پذیری بمانید.

دستیابی به نتایج خارق‌العاده ازطریق بلوکه‌کردنِ زمان، به سه تعهد نیاز دارد. اول، باید طرز فکر کسی را داشته باشید که به‌دنبال تسلط بر هرچیزی است. این هدف یک تعهد به حساب می‌آید برای رسیدن به بهترین‌هایی که می‌توانید؛ بنابراین دستیابی به نتایج خارق‌العاده تلاش فوق‌العاده‌ای را می‌طلبد. دوم، باید مدام برای انجام کارها به‌دنبال بهترین روش‌ها باشید. هیچ کاری بی‌فایده‌تر از این نیست که بهترین کارها را با رویکردهایی نامناسب که نتوانند نتیجه‌ای برابر با تلاشِ شما ارائه دهند انجام دهید. و درآخر، باید مسئولیتِ انجامِ هر کارِ ممکن برای رسیدن به هدفِ خود را بپذیرید. با این تعهدات زندگی کنید و به خودتان فرصتِ تجربه‌های خارق‌العاده را بدهید.

برای خود پشتیبان داشته باشید. تحقیقات نشان می‌دهند که اطرافیان می‌توانند تأثیر فوق‌العاده‌ای بر شما داشته باشند. با همکارانتان یک گروهِ پشتیبانیِ موفقیت راه بیندازید که هر روز بتواند برای همه در تمرین عادتِ موفقیت الهام‌بخش باشد. خانواده‌تان را نیز درگیر کنید. آن اصلِ‌کاری را به اشتراک بگذارید. آن‌ها را نیز با خود همراه کنید. از سؤال متمرکزِ مربوط به آن‌ها استفاده کنید تا نشان دهید عادت موفقیت چگونه می‌تواند در مدرسه، دستاوردهای شخصی، یا هر بخش دیگری از زندگی‌شان تغییر ایجاد کند. همین یک عادت می‌تواند پایه و اساس خیلی چیزها شود، پس با نهایت قدرت عادت موفقیتتان را دنبال کنید. از راهبردهای ذکرشده در «بخش سوم» استفاده کنید: نتایج خارق‌العاده، برای تعیین هدف و نگه‌داشتن زمان برای تجربهٔ نتایجِ خارق‌العادهٔ هرروزه در زندگی.

۴. یادآورهای محرک داشته باشید. روش‌هایی را در پیش بگیرید که به شما یادآوری کنند از سؤال متمرکز استفاده کنید. یکی از بهترین روش‌ها این است که تابلویی با این متن در محل کارتان بگذارید: «تازمانی‌که آن اصلِ‌کاری انجام نشده، هرچیز دیگری فقط حواس‌پرتی است.» از یادداشت‌ها، محافظ‌صفحهٔ نمایش و نشانه‌های تقویم استفاده کنید و بین عادت موفقیت و نتیجه‌ای که به‌دنبال آن هستید ارتباط برقرار کند. برای خودتان یادآورهایی مثل «آن اصلِ‌کاری = نتایج خارق‌العاده» یا «عادت موفقیت من را به هدفم می‌رساند» بگذارید.

۳. از آن عادت بسازید. زمانی‌که پرسیدن سؤال متمرکز را برای خودتان به عادت تبدیل کنید، به‌طور کامل قدرت آن را به کار می‌گیرید تا نتایج خارق‌العاده‌ای را که می‌خواهید به دست بیاورید. این عادت تفاوت‌های زیادی ایجاد می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهند شکل‌گیری عادت‌ها تقریباً ۶۶ روز طول می‌کشد. چه چند هفته طول بکشد و چه چند ماه، آن‌قدر تکرارش کنید تا در زندگی‌تان به عادت تبدیل شود. اگر در یادگیریِ عادتِ موفقیت خیلی جدی عمل نکنید، پس در به‌دست‌آوردن نتایج خارق‌العاده هم جدی نخواهید بود.