بریدههایی از کتاب آن اصل کاری
۳٫۸
(۲۰)
در عصر اطلاعات، که اخبار شبانهروزی، بحث و گفتوگوی رادیویی و وبلاگنویسیِ بدون ویرایش آن را پیش میبرد، «حقیقتِ حسی» همهٔ دروغهای اتفاقی و تصادفی و حتی عمدیای را شامل میشود که به نظر میرسد بهاندازهٔ کافی به واقعیت شباهت دارند تا باورشان کنیم.
حسین یزدی
در سال ۲۰۰۶، مِریِموبستر بخشهای دیگری اضافه کرد. بازدیدکنندگانِ وبگاه میتوانند نامزدها را معرفی کنند و متعاقباً به «کلمهٔ سال» رأی دهند. میتوان گفت این کار تلاش برای ایجاد تمرینی کمّی با بازخوردی کیفی بود یا میتوانید آن را بازاریابیِ خوب بنامید. برنده، با نسبت پنج به یک، کلمهٔ «حقیقتِ حسی» بود؛ کلمهای که استفان کولبِرِ طنزپرداز، در قسمت اول نمایش طنزش بهنام گزارش کولبر، با این مضمون ابداع کرد: «حقیقتی که از شکم برمیآید نه از کتابها.»
حسین یزدی
آنها ما را گمراه و منحرف میکنند
چیزی که نمیدانید برایتان دردسر نمیسازد، چیزی که از آن مطمئنید دردسرساز است.
ــ مارک تواین
حسین یزدی
بنابراین، قبلاز اینکه بتوانیم بحثِ صریح و دلچسبی درمورد چگونگیِ عملکردِ «اصلِکاری» داشته باشیم، میخواهم دربارهٔ تصورات و اطلاعاتِ غلطی که ما را از پذیرش آن بازمیدارند بحث کنم؛ میخواهم از دروغهای راجعبه موفقیت بگویم. وقتی اینها را از ذهنمان دور کنیم، میتوانیم «اصلِکاری» را با ذهنی باز و مسیری روشن در پیش بگیریم.
حسین یزدی
آنچه را کارلی میدانست همهٔ افرادِ موفق میدانند. «اصلِکاری» در قلبِ موفقیت جا دارد و نقطهٔ شروعِ دستیابی به نتایجِ خارقالعاده است. براساسِ تحقیق و تجربه در زندگیِ واقعی، «اصلِکاری» رویکردِ مهمی درخصوصِ موفقیت است که در بستهای بهغایت ساده پیچیده شده است؛ توضیحش آسان، اما رسیدن به آن دشوار است.
حسین یزدی
بهصورت شهودی میدانیم که برای رسیدن به چیزهای بیشتر باید از کم شروع کرد. اما سؤال اینجاست که از کجا باید شروع کنیم. شما از بین تمامِ آنچه زندگی برای ارائه دارد کدام را انتخاب میکنید؟ چگونه میتوانید بهترین تصمیمات را بگیرید، زندگی را در سطحِ فوقالعادهای تجربه کنید و هرگز پشیمان نشوید؟
«اصلِکاری» را زندگی کنید.
حسین یزدی
نتیجهٔ ناخواستهٔ این فراوانی این است که ما، نسبتبه اجدادمان، درطولِ روز با اطلاعات و انتخابهای بیشتری بمباران میشویم. شتابزده و دستپاچه، این احساسِ ناخوشایند که بیشاز حد تلاش میکنیم و کمتر از هر زمان به دست میآوریم روز و شبمان را خراب میکند.
حسین یزدی
به سرگذشت موفقیتهای خارقالعاده توجه کنید تا ببینید همیشه «اصلِکاری» در آنها وجود دارد. این «اصلِکاری» در هر کسبوکارِ موفق و در زندگیِ حرفهایِ هر شخصِ موفقی ظاهر میشود؛ درمورد علاقه و مهارتهای شخصی نیز همینطور است. هرکسی علاقه و مهارتهایی دارد، اما همیشه یک علاقه یا تواناییِ آموختهشده است که باعثِ درخششِ افرادِ فوقالعاده موفق میشود، آنها را تعریف میکند و بیشاز هرچیزِ دیگری به جلو میبرد.
شما باید تکبعدی باشید و بهسمت یک چیز حرکت کنید.
ــ ژنرال جُرج پَتِن
حسین یزدی
هرکس یک نفر را دارد که یا بیشترین ارزش را برای او داشته یا اولین کسی بوده که او را تحتتأثیر قرار داده، آموزش داده و مدیریتش کرده است. هیچکس بهتنهایی موفق نمیشود، هیچکس.
حسین یزدی
هیچکس خودساخته نیست.
اُپرا وینفری همواره از پدرش نام میبَرَد. او به جیل نِلسون از مجلهٔ واشنگتنپست گفت: «اگر بهسمت پدرم نرفته بودم، به جهتی دیگر میرفتم.» برای او، کار بهطور حرفهای با جِفری یاکوب، وکیل، مدیر برنامه و مشاور مالی شروع شد. وقتی اپرا به دنبال مشاوره درمورد قراردادِ کار بود، جفری او را ترغیب کرد شرکتِ خودش را تأسیس کند، نه اینکه فقط دنبالِ استخدامشدن باشد. اینگونه بود که شرکتِ فیلمسازیِ هارپو متولد شد.
حسین یزدی
آلبرت اینشتین اولین مربیِ خود، مکس تلمود را داشت. مکس بود که اینشتینِ دهساله را با متونِ اصلیِ ریاضی و علوم و فلسفه آشنا کرد. مکس شش سال هر هفته یک وعدهٔ غذا مهمانِ خانوادهٔ اینشتین بود و آلبرتِ جوان را راهنمایی میکرد.
حسین یزدی
جواب همیشه واضح نیست، اما باعث نمیشود یافتنش اهمیتِ کمتری یابد. نوآوریهای فنی، تغییرات فرهنگی و نیروهای رقابتی اغلب اینگونه بیان میکنند که «اصلِکاریِ» تجارت درحالِ تحول یا تغییر است. موفقترین شرکتها این را میدانند و همیشه میپرسند «اصلِکاریِ» ما چیست.
حسین یزدی
بوده. از دیدگاه من، فیلمها آن «اصلِکاری» اند، چون باعث فروش اسباببازیها و دیگر محصولات میشوند.
حسین یزدی
بازی دومینوها بسیار سرراست است: آنها را به صف میکنید و به اولی ضربه میزنید. منتها در دنیای واقعی این مسئله کمی پیچیدهتر است. مشکل این است که زندگی همهچیز را برای ما به صف نمیکند و نمیگوید «خب، باید از اینجا شروع کنی». این نکته را افراد بسیار موفق میدانند. بنابراین آنها هر روز دوباره اولویتهایشان را تنظیم میکنند، دومینوی پیشرو را پیدا میکنند و آنقدر به آن ضربه میزنند که بالاخره بیفتد.
حسین یزدی
سال ۱۹۸۳، لورن وایتهد در نشریهٔ امریکاییِ فیزیک نوشت که کشف کرده افتادن دومینووار نهتنها میتواند سرنگونیِ چیزهای زیادی را به دنبال داشته باشد، بلکه میتواند به سقوط چیزهای بسیار بزرگتری نیز منجر بشود. او توضیح داد که چگونه یک دومینو بهتنهایی قادر است دومینوی دیگری را که ۵۰ درصد از آن بزرگتر است زمین بزند.
حسین یزدی
هر تغییر بزرگی مانند افتادن دومینو شروع میشود.
ــ تورنتون
حسین یزدی
چون فقط یک هدف دارد تا درنهایت شما را به آن برساند. وقتی تا حد امکان از کوچک شروع میکنید، تنها به یک چیز خیره میشوید، چیزی که همان هدفتان است
حسین یزدی
مشکلی که در تلاش برای انجام کارهای زیاد وجود دارد این است که حتی اگر این روش جواب هم بدهد، اضافهکردن چیزهای بیشتر به کار و زندگی قطعاً نتایجِ بدی به همراه دارد: عقبافتادن از برنامههای کاری، نتایج ناامیدکننده، استرس زیاد، ساعات کار طولانی، کمبود خواب، رژیم غذاییِ ضعیف، ورزشنکردن و ازدسترفتنِ بودن با خانواده و دوستان. همهٔ اینها هم بهخاطرِ رسیدن به چیزی است که از آنچه تصور میکنید راحتتر به دست میآید.
حسین یزدی
شما وقت و انرژیِ زیادی دارید، بنابراین وقتی خود را بیشاز حد کش میدهید، درنهایت نازک و ضعیف میشوید. میخواهید بر دستاوردهایتان بیفزایید، اما درواقع نهتنها چیزی اضافه نمیشود، بلکه کم هم میشود. بهجای انجام کارهای زیاد با اثر کم، کارهای کم با اثر زیاد انجام دهید
حسین یزدی
«از کوچک شروع کردن» درواقع نادیدهگرفتنِ تمام کارهایی است که میتوانید انجام بدهید؛ همچنین انجام کارهایی است که باید انجام بدهید. از کوچک شروع کردن درکِ این مسئله است که همهچیز به یک اندازه مهم نیست؛ بهمعنای یافتنِ چیزهایی است که مهمتر از بقیهاند و روشی جدی است برای برقراریِ ارتباط میانِ چیزی که انجام میدهید و چیزی که میخواهید. از کوچک شروع کردن باعث درک این مسئله میشود که نتایجِ فوقالعاده بهطور مستقیم براساس میزانِ تمرکزِ شما تعیین میشوند.
حسین یزدی
حجم
۶۰۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۶۰۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰۷۰%
تومان