بریدههایی از کتاب آن اصل کاری
۳٫۸
(۲۰)
محققان استرالیایی، مِگان اِوتِن و کِن چَنگ، حتی شواهدی از تأثیر هالهای در ایجادِ عادت یافتند. در تحقیق آنها، دانشجویانی که با موفقیت عادتی مثبت را به دست آوردند استرس کمتر، هزینههای اشتباه کمتر، عادتهای غذاییِ بهتر، کاهش مصرف الکل و دخانیات و کافئین، ساعت کمتر تماشای تلویزیون، و حتی ظروف کثیفِ کمتر را گزارش دادند
حسین یزدی
برای ایجاد یک عادت، نظم و انضباط را بهاندازهٔ کافی حفظ کنید؛ کار نهتنها آسانتر میشود، بلکه کارهای دیگر را نیز بهخوبی انجام میدهید. به همین دلیل، به نظر میرسد افراد با عادتهای مناسب بهتر از دیگران عمل میکنند. آنها مرتباً مهمترین کار را انجام میدهند و درنتیجه همهچیز آسانتر میشود.
حسین یزدی
نتیجهٔ ایجاد عادت مناسب کاملاً مشهود است. این کار موفقیتی را برایتان به ارمغان میآورد که در جستوجوی آن هستید. بااینحال، آنچه گاهی از آن غافل میشوید موفقیتِ بادآوردهٔ آن است: زندگیتان ساده شده است. زندگیِ شما روشنتر و دارای پیچیدگیِ کمتری میشود، زیرا میدانید باید چه کاری را انجام دهید و چه کاری را نه. واقعیت امر این است که نشانهگرفتن نظم و انضباط بهسوی ایجادِ عادتی مناسب به شما امکان میدهد در زمینههای دیگر کمتر نظم و انضباط داشته باشید. وقتی کار درست را انجام دهید، این امر شما را از نظارت بر همهچیز رهایی میبخشد.
حسین یزدی
فلپس به فردی منظم برای کارهایی مشخص تبدیل شد. از چهاردهسالگی تا المپیک پکن فلپس هفت روزِ هفته و ۳۶۵ روزِ سال تمرین میکرد. او فهمید که با تمرینِ روزهای یکشنبه، نوعی برتریِ ۵۲ روزه در مسابقات کسب کرده است. او هر روز شش ساعت در آب بود. بُومَن گفت: «هدایتکردن انرژیْ یکی از نقاطِ قوتِ اوست.» البته میتوان گفت که فلپس تمام انرژیاش را به نظم تبدیل کرد که به یک عادت تبدیل شد: شنای روزانه.
حسین یزدی
موفقیتْ ترفندی دارد و آن انتخاب عادتِ مناسب و ایجاد نظم و انضباط کافی برای نهادینهکردنِ آن است. خودش است؛ این تمام نظم و انضباط موردنیاز شماست. ازآنجاکه این عادت به بخشی از زندگیتان تبدیل میشود، شما فردی منظم به نظر خواهید رسید، اما درواقع منظم نیستید. آنچه خواهید بود کسی است که در کاری مرتب به نتیجه میرسد، زیرا مرتباً روی آن کار میکنید. شما فردی خواهید بود که از نظمی انتخابشده برای ایجادِ عادتی قدرتمند استفاده میکند.
حسین یزدی
درواقع، میتوانید با نظم و انضباطی کمتر از آنچه فکر میکنید موفق شوید، به یک دلیل ساده: موفقیت در انجام کارِ درست است، نه انجام درستِ هر کار.
حسین یزدی
در بحث موفقیت، کلمات «نظم و انضباط» و «عادت» درنهایت تلاقی میکنند. گرچه معانیِ جداگانهای دارند، بهشدت به تشکیلِ پایهواساسِ موفقیت مرتبطاند. مرتب به یک کار مشغول باشید تا آن کار هم برای شما مرتب جواب بدهد. وقتی خودتان را منظم میکنید، دراصل به خودتان آموزش میدهید که بهروشی خاص عمل کنید. وقتی این کار بهاندازهٔ کافی طولانی شود، روالْ عادی یا بهعبارت دیگر، به عادت تبدیل میشود. بنابراین وقتی افرادی را میبینید که منظماند، چیزی که واقعاً میبینید افرادیاند که چند عادت را در زندگیِ خود گنجاندهاند. این امر باعث میشود آنها «منظم» به نظر برسند، درحالیکه واقعاً نیستند. هیچکس نیست
حسین یزدی
در درجهٔ اول، حواسپرتیِ ما چه اثری بر زندگیِ شخصیمان میگذارد؟ نویسندهای بهنام دیو کِرِنْشاو درست گفته است: «کسانی که روزانه با آنها زندگی و کار میکنیم مستحقِ توجه کاملِ ما هستند. هنگامی که توجه و زمانمان را بین آنها تقسیم میکنیم و مرتب ذهنمان را جلو و عقب میکنیم، هزینهٔ تعویضْ چیزی بیشاز زمانِ صرفشده خواهد بود. ما به روابط آسیب میرسانیم.» هر بار که زوجی را میبینم که درحالِ ناهارخوردن و برقراریِ ارتباط با یکدیگرند و یکی از آنها دارد زیر میز پیامک ارسال میکند، به یاد حقیقتِ سادهٔ این جمله میافتم.
حسین یزدی
اگر تقریباً یکسوم از روزهای کاریمان را بهدلیل حواسپرتی از دست بدهیم، مجموعِ ضرر درطولِ یک حرفه چقدر میشود؟ ضرر آن برای مشاغلِ دیگر چیست؟ کسبوکارها؟ وقتی درمورد آن فکر کنید، تازه میفهمید که اگر راهحلی برای این مسئله نداشته باشید، درواقع ممکن است شغلتان را از دست بدهید یا، بدتر از آن، باعث شوید دیگران شغلشان را از دست بدهند.
حسین یزدی
کار شما مستحق احترامِ کمتری نیست. ممکن است در لحظه اینطور به نظر نرسد، اما ارتباطِ کار و شغلِ همهٔ ما به یکدیگر بهمعنای این است که هرکدام نهتنها کاری داریم که باید انجامش بدهیم، بلکه باید بهدرستی انجامش بدهیم
حسین یزدی
قرارگرفتن در محیطی که حواسمان را پرت میکند باعث میشود پریشانیمان بیشتر شود. کسانی که چندکارهٔ رسانهایاند درواقع هیجانِ تعویضِ پشتسرهم (ترشح دوپامین) را تجربه میکنند که ممکن است اعتیادآور باشد؛ بدون این حال کسل میشوند. اما به هر دلیلِ ممکن، نتایج واضحاند: چندکارگی ما را کندتر میکند و هوشمان را ضعیفتر.
حسین یزدی
ناس گفت: «اطمینان داشتم که آنها تواناییِ پنهانی دارند، اما معلوم شد که این افراد به دنبال چیزهای بیربطاند؛ آنها از هر لحاظ عملکردِ بدتری داشتند. اگرچه خودشان و جهان را متقاعد میکردند که در این امر عالیاند، مشکلی وجود داشت.» بهنقل از ناس، این افراد فقط کثافتکاری میکردند.
حسین یزدی
آگاهیهای ارزشمند
۱. کوچک عمل کنید.
روی مشغولبودن تمرکز نکنید، روی مولدبودن تمرکز کنید. همیشه درگیرِ مهمترین چیز باشید.
حسین یزدی
اگر کمی جستوجو کنید، نابرابریِ تلاش دربرابرِ نتایج در همهجای زندگیِ شما وجود دارد. اگر این اصل را به کار ببرید، به موفقیت در هرآنچه برایتان مهم است دست پیدا میکنید. همیشه فقط چند مورد وجود خواهند داشت که بیشتر از بقیه اهمیت دارند و از این میان یکی از آنها بیشترین اهمیت را خواهد داشت. درونیکردن این مفهوم مانند این است که یک قطبنمای جادویی به دست ما داده شود. هر زمان احساس گمشدن یا بهبیراههرفتن میکنید، میتوانید آن را بیرون بکشید تا به خودتان یادآوری کنید چهچیزی از همه مهمتر است.
حسین یزدی
ادامه دهید. شما درواقع میتوانید ۲۰ درصد از ۲۰ درصدِ ۲۰ درصد را بگیرید و تا رسیدن به مهمترین چیز ادامه دهید (شکل ۵ را ببینید)! مهم نیست وظیفه یا مأموریت یا هدف چیست، چقدر بزرگ یا کوچک است. با فهرستِ بزرگی شروع کنید و هر کاری را که دلتان میخواهد در آن بنویسید، اما این طرز فکر را پرورش دهید که راهتان را از فهرستِ کارهای بسیار به کارهای اندک مهم پیدا کنید و متوقف نشوید تا به یک کارِ بسیار مهم برسید، به یک ضرورت، به آن «اصلِکاری».
حسین یزدی
شکل ۴: وقتی اولویتبندی کنید، فهرست انجام کار به یک فهرست موفقیت تبدیل میشود.
اصل ۲۰.۸۰ یکی از مهمت
حسین یزدی
۹۰.۲۰ باشد، جاییکه ۹۰ درصدِ موفقیتِ شما از ۲۰ درصدِ تلاشتان حاصل میشود، یا ۱۰.۷۰ یا ۱۰.۶۰. اما بدانید که همهٔ اینها اساساً طبق یک اصل کار میکنند. بینش عالی جوران این بود که همهٔ چیزها به یک اندازه مهم نیستند؛ بعضی چیزها مهمتر از بقیهاند، خیلی بیشتر. هنگامی که اصل پارتو را روی فهرست انجام کار اعمال کنید، به یک فهرستِ موفقیت تبدیل میشود.
حسین یزدی
شکل ۳: اصل ۲۰.۸۰ میگوید که حداقلِ تلاش به حداکثرِ نتایج منجر میشود.
پارتو ما را در جهتی کاملاً واضح هدایت میکند: حداکثرِ آنچه میخواهید از حداقلِ آنچه انجام میدهید به دست میآید. نتایج خارقالعاده با اقداماتی بسیار کمتر از آنچه بسیاری تصور میکنند حاصل میشوند.
حسین یزدی
معلوم شد اصل پارتو بهاندازهٔ قانونِ گرانش واقعی است، اما اکثر مردم نتوانستهاند گرانشِ آن را ببینند. این فقط نظریه نیست، بلکه یقینِ اثباتشدنی و قابلپیشبینی و یکی از بزرگترین حقایقِ بهرهوری است که تاکنون کشف شده است. ریچارد کوچ، در کتابش اصل ۲۰.۸۰، آن را به این صورت تعریف کرده است: «اصل ۲۰.۸۰ ادعا میکند که حداقلِ علل یا ورودیها یا تلاشها معمولاً به حداکثرِ نتایج یا بازدهها یا پاداشها منجر میشوند.» بهعبارت دیگر، در دنیای موفقیت، هیچچیز باهم برابر نیست. تعداد کمی از علتها بیشترین نتایج را ایجاد میکنند. فقط ورودیِ مناسب بیشترین خروجی را ایجاد میکند. تلاشِ انتخابشده تقریباً تمامِ پاداشها را بههمراه دارد.
حسین یزدی
جوران هنگام نوشتن کتاب خود، راهنمای مرجع کیفیت، میخواست به مفهوم «چیزهایی کم با اهمیت زیاد و چیزهای زیاد با اهمیت کم» نامی کوتاه بدهد. یکی از تصاویرِ بیشمارِ موجود در کتاب او، «اصل پارتو در توزیع نابرابر» نامگذاری شده است. شاید اگر کسی دیگر بود، نام قانون جوران را روی آن میگذاشت، اما او آن را اصلِ پارتو نامید.
حسین یزدی
حجم
۶۰۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۶۰۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰۷۰%
تومان