بریده‌های کتاب حدیث نور؛ خاطراتی آموزنده از زندگانی امام خمینی(ره)
کتاب حدیث نور؛ خاطراتی آموزنده از زندگانی امام خمینی(ره) اثر ابراهیم  رستمی

کتاب حدیث نور؛ خاطراتی آموزنده از زندگانی امام خمینی(ره)

انتشارات:نشر جمال
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۱۰ رأی
۴٫۶
(۱۰)
روزی من در نوفل لوشاتو به علّت ارزانی دو کیلو پرتقال خریدم و چون هوا خنک بود فکر کردم تا سه ـ چهار روز پرتقال خواهیم داشت. امام با دیدن پرتقال‌ها فرمودند: «این همه پرتقال برای چیست؟» من برای این که کار خودم را توجیه کنم عرض کردم: پرتقال ارزان بود برای چند روز این قدر خریدم. ایشان فرمودند: شما مرتکب دو گناه شدید. یک گناه برای اینکه ما نیاز به این همه پرتقال نداشتیم و دیگر اینکه شاید امروز در نوفل لوشاتو کسانی باشند که تا به حال به علّت گران بودن پرتقال نتوانسته‌اند آن را تهیه کنند و شاید با ارزان شدن آن می‌توانستند تهیه کنند، در حالی که شما این مقدار پرتقال را برای سه ـ چهار روز خریده‌اید، ببرید مقداری از آن را پس بدهید. گفتم: پس دادن آن‌ها ممکن نیست. فرمودند: باید راهی پیدا کرد. عرض کردم: چه کاری می‌توانم بکنم؟! فرمودند: پرتقال‌ها را پوست بکنید و به افرادی بدهید که تا حالا پرتقال نخورده‌اند شاید از این طریق خداوند از سر گناه شما بگذرد.
آسمان
برایش غیر منتظره بود رهبر جامعه اسلامی که تمام دنیا را با یک پیامش می‌لرزاند چنین منزل محقّری داشته باشد و از آنجا بتواند این چنین بر جامعه اسلامی حکمرانی کند
|قافیه باران|
یکی از مسائلی که حضرت امام روزهای آخر به من توصیه می‌کردند، خواندن دعای عهد است که در آخر کتاب مفاتیح آمده است. می‌گفتند: «صبح‌ها سعی کن این دعا را بخوانی؛ چون در سرنوشت دخالت دارد» . چیزی که به خانواده می‌گفتند تا اول از همه به آن عمل کنند انجام واجبات و دوری از محرّمات بود
سحر
وقتی شیخ انصاری از دنیا رفت هفت تومان بیشتر دارایی نداشت. به دنیا نپردازید
سحر
بارها امام به من گفته‌اند که کارهای عادی‌ات را هم قصد قربت کن تا پاداش داشته باشی.
|قافیه باران|
امام رحمه‌الله توجّه و عنایت خاصی به زیارت جامعه کبیره داشتند و قرائت این زیارت را مورد تأکید قرار می‌دادند.
|قافیه باران|
امام تا آخر عمرشان هرگز به خانم نگفتند: یک لیوان آب به من بده؛ امّا خودشان مکررا این کار را برای خانم انجام می‌دادند
|قافیه باران|
کارکنان منزل امام در نجف اشرف از حرکت و سکون و خواب و بیداری و نشست و برخاست ایشان در می‌یافتند که چه ساعتی از شبانه روز است.
|قافیه باران|
در تمام مدّتی که در خدمت امام بودم به لحاظ اینکه همواره در گفتن سلام سبقت می‌جستند، نتوانستم یکبار در گفتن سلام بر ایشان سبقت بجویم.
|قافیه باران|
وقتی امام تصمیم می‌گرفت، در برابر اراده و تصمیم ایشان نمی‌شد هیچ کاری انجام داد. امام در این‌باره می‌فرمود: عاطفه نباید بر دین مقدّم شود، اگر شد انسان بدبخت می‌شود.
|قافیه باران|

حجم

۹۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۹۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۷,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد