بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اسب من | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اسب من

بریده‌هایی از کتاب اسب من

نویسنده:معین دهاز
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۴۳ رأی
۴٫۶
(۴۳)
لبخند بزن و امیدوار بمان به روزی که نخواهد آمد
شیلا در جستجوی خوشبختی
بلندگوها از شهامت می‌گویند، با صدایی لرزان و تکرار می‌کنند «روزی آزاد خواهیم شد» پس لبخند بزن اما نپرس «چگونه؟» برای سربازها دست تکان بده و بعد بیا برای بازگشت‌شان گلایل بچینیم
شیلا در جستجوی خوشبختی
از آسمان خسته‌ام از دریا از چشم‌های دورِ تو حتا… ورق می‌زنم چگونه با مدادِ آبی انار بسازم؟
شیلا در جستجوی خوشبختی
پنجره را نبسته‌اند سرد شده سرمای خانه، رهگذرها را آزار می‌دهد محله را آزار می‌دهد فصل را دارد اذیت می‌کند
شیلا در جستجوی خوشبختی
فرومی‌روم در آب و چون نهنگی خسته که ساحل را نمی‌یابد مُردنم تمام نمی‌شود
شیلا در جستجوی خوشبختی
در غمی بزرگ ریشه پراکنده‌ایم و از اندوه، آب می‌خوریم
شیلا در جستجوی خوشبختی
عقابی که ما را تا ابرها آورده عاقبت رهای‌مان می‌کند این تمام سهم ماست از رهایی
Zahra Ghaffari
می‌خندم همین‌طور می‌خندم اما دلم شاد نمی‌شود چون شب که این‌همه ستاره روشنش نمی‌کند
Zahra Ghaffari
ناله‌ام تنها گنجشک‌ها را می‌پَرانَد پنجره‌ها را کنار می‌زنم باران به اتاقم بیاید دریا عمیق‌تر شود عمیق مثل شبنمی که بر گونه‌هایت نشسته است دلم گرفته و روی شانه‌های خودم گریه می‌کنم
Sky_Blue
دلم گرفته و آرام گریه می‌کنم آن‌قدر که صدایم از دهانم بیرون نمی‌زند...
Sky_Blue
به احترامِ در سکوت‌ماندگان به احترامِ در سکوت‌مُردگان به احترامِ سکوت... یک دقیقه بایستید و بیندیشید قدری اندوه به‌هرحال
Sky_Blue
خندیدیم ما به رنگین‌کمان خندیدیم به لب‌های آسمان که به هفت رنگْ غمگین بود
Sky_Blue
شعری که دوست دارم، چرا مرا می‌گریاند؟ نه، منصفانه نیست که در برابر هر آن‌چه دوست داریم، آسیب‌پذیرتریم
Sky_Blue
چند شمع‌ایم، دست نداریم اشک‌های‌مان را پاک کنیم چند شمع‌ایم و در ایوان نشسته‌ایم تا غروب تماشا کند پایین رفتن‌مان را...
Sky_Blue
چشم‌هایم را به قاضی بدهید تا آسوده بخوابند پیرمردی در ایستگاه می‌گرید فریادم را به او ببخشید و گوش‌هایم را به قطار... رؤیاهایم را به پدربزرگ بسپرید تا فراموش شوند
Sky_Blue
سال‌ها بعد مرا با چه نامی صدا می‌زنی؟ آیا کلمه‌ای خواهد ماند که با آن «سلام» بسازی «کجا بودی» بسازم... ای دوست، چگونه مرا خواهی یافت؟ من کلمهٔ دوردستم از همه‌جا دورم
Sky_Blue
چگونه بمانم؟ وقتی هر که مرا در آغوش گرفت، کارد به پهلویم زد از مترسکی که نیمه‌شب را می‌ترساند چگونه نترسم؟ چگونه تحمل کنم، وقتی تحمل نشدم
Sky_Blue
دوست دارم همین حالا گریه کنم برای همه‌چیز برای همین حالا اما رنجْ رمقی برای ابراز ندارد
Mohadese
گفتم «بن‌بست، پشیمانیِ کوچه بود پشیمانیِ آسمان بر برف‌ها باران بارید و فوارهٔ کوچک می‌خواست آب را به آسمان پس بدهد...»
キラキラ
جاده انتظارم را نادیده گرفت مثل تو که نگاهم را مثل خدا که خودش را... *** آه، چگونه این‌همه پلکِ بسته را نادیده بگیرم
sama

حجم

۷۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

حجم

۷۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۵۰%
تومان