بریده‌هایی از کتاب کار عمیق

دو مهارت بسیار مهم جهت ترقی در اقتصاد نوین: ۱. یادگیری زود و سریع چیزهای سخت؛ ۲. یادگیری تولید محصولِ سطح بالا، چه به‌لحاظ کیفیت و چه به‌لحاظ سرعت.

برای اینکه بتوانید از ظرفیت فکریِ موجودِ خود تا آخرین حد امکان بهره ببرید، بایستی بتوانید کار عمیق بکنید

اگر در یک فضا و موقعیتِ کاری از تأثیر رفتارهای مختلف بر هدف نهایی بازخورد روشنی نداشته باشیم، به رفتارهایی گرایش پیدا می‌کنیم که در آن لحظه آسان‌ترین راه‌اند.

چون دقیقاً همان لحظه‌ای که می‌خواهیم ازدستِشان خلاص شویم، نگران می‌شویم که «نکند یک روز به این نیاز پیدا کنم؟»، اشیا و وسایل در زندگی ما تلنبار می‌شوند

«می‌شود گفت کاری که اینترنت دارد می‌کند، این است که ذره‌ذره تواناییِ تمرکز و تأمل را از من می‌گیرد.

«پنج سال نوشتن و تحقیق دربارهٔ توجه برخی حقایق را تأیید می‌کند (...). ازاین‌دست حقایق این است که ذهنِ بیکار کارگاه شیطان است (...). وقتی تمرکزتان را از دست می‌دهید، ذهنتان به‌جای تمرکز روی آنچه در زندگی‌تان مثبت و سازنده است، روی آنچه در زندگی‌تان خراب است تمرکز می‌کند.»

قانون چیزهای اندک ولی بسیار مهم: در بسیاری از اوقات، ۸۰ درصدِ معلول‌ها زادهٔ ۲۰ درصد علت‌ها هستند.

درطولِ روز، ما فقط مخزن محدودی از اراده داریم که با صرف آن طی روز، فقط تحلیل می‌رود. به‌بیان دیگر، ارادهٔ شما محصول شخصیتِ آهنین و قویِ شما نیست که بتوانید بی‌پایان از آن بهره ببرید، بلکه بیشتر شبیه یک ماهیچه است که مثل هر عضله‌ای خسته می‌شود.

«بهترین لحظاتِ فرد معمولاً وقتی رخ می‌دهند که ذهن یا جسم فرد، عامدانه و ارادی، برای دستیابی به دستاوردی دشوار و ارزشمند، به آستانهٔ تحملِ جسمی یا ذهنی برسد.»

وقتی تمرکزتان را از دست می‌دهید، ذهنتان به‌جای تمرکز روی آنچه در زندگی‌تان مثبت و سازنده است، روی آنچه در زندگی‌تان خراب است تمرکز می‌کند.

دنیای شما حاصل چیزهایی است که بهشان توجه می‌کنید.

کار عمیق: فعالیت‌هایی حرفه‌ای که با تمرکز کامل و به دور از حواس‌پرتی انجام می‌شوند و کاری می‌کنند که از توانایی‌های شناختی‌تان بیشترین بهره را ببرید. این کوشش‌ها ارزش‌های جدید به وجود می‌آورند و مهارت‌های شما را ارتقا می‌دهند و تقلیدکردن ازشان سخت است.

کار سطحی اگر به‌اندازهٔ کافی فرصت برای کار عمیق بگذارد، دیگر خطرناک نیست.

وقتی زمان زیادی را با شدت و قدرت در سطح سپری کنید، آن‌وقت توانایی‌تان برای انجام کار عمیق تا ابد کاسته خواهد شد.

این رفتارها همه‌وهمه شما را در چشم مردم آدمی به‌ظاهر گرفتار نشان می‌دهند. اگر از مشغول‌بودن به‌عنوان نشانهٔ بهره‌وربودن استفاده می‌کنید، دراین‌صورت ممکن است این رفتارها برای قانع‌کردن خودتان و بقیه در اینکه وظیفه‌تان را به‌خوبی انجام می‌دهید حیاتی به نظر بیایند. این طرز تفکر به‌هیچ‌وجه غیرعقلانی نیست.

این نویسنده‌ها تقریباً متفق‌القول‌اند که ابزار ارتباط‌جمعی حواس ما را از کاری که حواسِ کاملاً جمع نیاز دارد پرت می‌کند و هم‌زمان، تواناییِ ما در متمرکزبودن را نیز به‌شدت کم می‌کند.

باور رایج فعلی پیرامون ایمیل این است که فقط باید معروف باشید که جواب کسی را ندهید و درغیراین‌صورت اگر کسی به شما ایمیل زد، شما انگار یک پاسخ به او بدهکارید! به همین خاطر، اکثر افراد از اینکه صندوق ایمیلشان پر باشد، به‌شدت احساس تکلیف می‌کنند.

«هنگام انتخاب و برش سنگ، شکوه کلیسا را در نظر داشته باش.»

فرمول بهره‌وری و بازدهی استفاده می‌کند: شدت تمرکز × زمان صرف‌شده = کار با کیفیتِ بالا

سطحی‌بودن را بی‌رحمانه از ریشه می‌زنم و با زحمتِ بسیار می‌کوشم عمیق کار کردن را در خودم پرورش دهم.