بریدههایی از کتاب حماسه حسینی (جلد اول)
۴٫۵
(۲۴۸)
پس از آنکه امام به واسطه درخواست بیعت در چنین شرایطی قرار میگیرد که از آن طرف اصرار و از طرف ایشان انکار است، به مکه مهاجرت میکنند. پس از یکی دو ماه اقامت در مکه، خبر چگونگی قضیه به مردم کوفه میرسد. آنوقت مردم کوفه به خود آمده، امام را دعوت میکنند. برعکسِ آنچه ما غالبا میشنویم و مخصوصا در بعضی کتب درسی مینویسند، دعوت مردم کوفه علت نهضت امام نیست، نهضت امام علت دعوت مردم کوفه است. نه چنان بود که بعد از دعوت مردم کوفه امام قیام کرد، بلکه بعد از اینکه امام حرکت کرد و مخالفت خود را نشان داد و مردم کوفه از قیام امام مطلع شدند، چون زمینه نسبتا آمادهای در آنجا وجود داشت، مردم کوفه گرد هم آمدند و امام را دعوت کردند.
عامل سوم، عامل امر به معروف و نهی از منکر است. این عامل را خود امام مکرر و با صراحت کامل و بدون آنکه ذکری از مسئله بیعت و دعوت اهل کوفه به میان آورد، به عنوان یک اصل مستقل و یک عامل اساسی ذکر نموده و به این مطلب استناد کرده است.
F.V
پس از آنکه امام به واسطه درخواست بیعت در چنین شرایطی قرار میگیرد که از آن طرف اصرار و از طرف ایشان انکار است، به مکه مهاجرت میکنند. پس از یکی دو ماه اقامت در مکه، خبر چگونگی قضیه به مردم کوفه میرسد. آنوقت مردم کوفه به خود آمده، امام را دعوت میکنند. برعکسِ آنچه ما غالبا میشنویم و مخصوصا در بعضی کتب درسی مینویسند، دعوت مردم کوفه علت نهضت امام نیست، نهضت امام علت دعوت مردم کوفه است. نه چنان بود که بعد از دعوت مردم کوفه امام قیام کرد، بلکه بعد از اینکه امام حرکت کرد و مخالفت خود را نشان داد و مردم کوفه از قیام امام مطلع شدند، چون زمینه نسبتا آمادهای در آنجا وجود داشت، مردم کوفه گرد هم آمدند و امام را دعوت کردند.
عامل سوم، عامل امر به معروف و نهی از منکر است.
F.V
برعکسِ آنچه ما غالبا میشنویم و مخصوصا در بعضی کتب درسی مینویسند، دعوت مردم کوفه علت نهضت امام نیست، نهضت امام علت دعوت مردم کوفه است. نه چنان بود که بعد از دعوت مردم کوفه امام قیام کرد، بلکه بعد از اینکه امام حرکت کرد و مخالفت خود را نشان داد و مردم کوفه از قیام امام مطلع شدند، چون زمینه نسبتا آمادهای در آنجا وجود داشت، مردم کوفه گرد هم آمدند و امام را دعوت کردند.
عامل سوم، عامل امر به معروف و نهی از منکر است.
F.V
اگر در دلی ایمان باشد نمیتواند حسین را دوست نداشته باشد، چون حسین مجسمهای است از ایمان.
F.V
اگر این بدنها آخر کار باید بمیرد، آخرش اگر در بستر هم شده باید مرد، در مبارزه با یک بیماری و یک میکروب هم شده باید مرد، پس چرا انسانْ زیبا نمیرد؟ پس کشتهشدن انسان به شمشیر در راه خدا بسیار جمیلتر و زیباتر است.
F.V
عرفا اصطلاحی دارند، مدعی هستند که سالکان چهار سیر مختلف دارند:
۱. سیر من الخلقِ الی الحقّ، یعنی سیر از خلق و طبیعت به سوی خداوند.
۲. سیر بالحقّ فی الحقّ، سیر در خداوند یعنی کشف معارف الهی.
۳. سیر من الحقّ الی الخلق، سیر از خداوند به سوی خلق، یعنی آمدن برای ارشاد مردم.
۴. سیر بالحقّ فی الخلق.
درواقع میخواهند بگویند آن کسی شایستگی دارد که دستگیر دیگران باشد، هادی و راهنمای دیگران باشد، آمر به معروف و ناهی از منکر باشد که خودش به آن منزل رفته است و بعد مأموریت یافته که مردم را به آنجایی که خودش در آنجا قرار گرفته، ببرد.
سعید
حماسه مقدس آن کسی است که روحش برای خود موج نمیزند، برای نژاد خود موج نمیزند، برای ملت خود موج نمیزند، برای قاره یا مملکت خود موج نمیزند؛ او اساسا چیزی را که نمیبیند شخص خود است، او فقط حق و حقیقت را میبیند
...!
حماسه مقدس آن کسی است که روحش برای خود موج نمیزند، برای نژاد خود موج نمیزند، برای ملت خود موج نمیزند، برای قاره یا مملکت خود موج نمیزند؛ او اساسا چیزی را که نمیبیند شخص خود است، او فقط حق و حقیقت را میبیند و اگر خیلی کوچکش بکنیم باید بگوییم بشریت را میبیند.
Arefeh
چرا باید حادثه کربلا را همیشه از نظر صفحه سیاهش مطالعه کنیم و چرا باید همیشه جنایتهای کربلا گفته شود؟ چرا همیشه باید حسین بن علی از آن جنبهای که مورد جنایت جانیان است مورد مطالعه ما قرار بگیرد؟ چرا شعارهایی که به نام حسین بن علی میدهیم و مینویسیم، از صفحه تاریک عاشورا گرفته شود؟ چرا ما صفحه نورانی این داستان را کمتر مطالعه میکنیم، درحالیکه جنبه حماسی این داستان صدبرابر بر جنبه جنایی آن میچربد و نورانیت این حادثه بر تاریکی آن خیلی میچربد. پس باید اعتراف کنیم که یکی از جانیهای بر حسین بن علی ما هستیم که از این تاریخچه فقط یک صفحهاش را میخوانیم و صفحه دیگرش را نمیخوانیم. جانیهای بر امام حسین آنهایی هستند که این تاریخچه را از نظر هدف منحرف کرده و میکنند.
F.V
حسین را یک روز کشتند و سر او را از بدن جدا کردند، اما حسین که فقط این تن نیست، حسین که مثل من و شما نیست؛ حسین یک مکتب است و بعد از مرگش زندهتر میشود. دستگاه بنیامیه خیال کرد که حسین را کشت و تمام شد، ولی بعد فهمید که مرده حسین از زنده حسین مزاحمتر است، تربت حسین کعبه صاحبدلان است. زینب هم به یزید همین را گفت، گفت: اشتباه کردی، «کدْ کیدَک وَ اسْعَ سَعْیک، ناصِبْ جَهْدَک، فَوَاللّهِ لا تَمْحو ذِکرَنا وَلاتُمیتُ وَحْینا» هر نقشهای که داری بهکار ببر ولی مطمئن باش تو نمیتوانی برادر مرا بکشی و بمیرانی؛ برادر من زندگیاش طور دیگر است، او نمرد بلکه زندهتر شد.
F.V
شعارهای اباعبداللّه شعار احیای اسلام است، این است که چرا بیتالمال مسلمین را یک عده به خودشان اختصاص دادهاند؟ چرا حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال میکنند؟ چرا مردم را دو دسته کردهاند: مردمی که فقیر فقیر و دردمندند، و مردمی که از پرخوری نمیتوانند از جایشان بلند شوند؟
fatemeh
من در مقابل غیرخدا، هرچه هست، سر تعظیم فرود نمیآورم. من طرفدار عدالتم، طرفدار حق و احسانم، طرفدار فضیلتم. به این میگویند شخصیت.
فاطمه الوهی
مسئله احساس شخصیت مسئله بسیار مهمی است. از این سرمایه بالاتر برای اجتماع وجود ندارد که در خودش احساس شخصیت و منش کند، برای خودش ایدهآل داشته باشد و نسبت به اجتماعهای دیگر حس استغنا و بینیازی داشته باشد، یک اجتماع اینطور فکر کند که خودش و برای خودش فلسفه مستقلّی در زندگی دارد و به آن فلسفه مستقلّ زندگی خودش افتخار و مباهات کند، و اساسا حفظ حماسه در اجتماع یعنی همین که اجتماع از خودش فلسفهای در زندگی داشته باشد و به آن فلسفه ایمان و اعتقاد داشته باشد و او را برتر و بهتر و بالاتر بداند و به آن ببالد. وای به حال آن اجتماعی که این حس را از دست بدهد! این یک مرض اجتماعی است، و این غیر از آن «خودی» اخلاقی است که بد است و نفسپرستی و شهوتپرستی است.
فاطمه الوهی
ما گاهی معروفها را به جای منکر میگیریم و منکرها را به جای معروف. بهتر اینکه ما جاهلها امر به معروف و نهی از منکر نکنیم. چه منکرها که به نام امر به معروف و نهی از منکر به وجود نیامد!
کاربر ۲۱۳۹۹۳۵
عنصر امر به معروف و نهی از منکر به نهضت حسینی ارزش داد، اما حسین هم به امر به معروف و نهی از منکر ارزش داد. امر به معروف و نهی از منکر، نهضت حسینی را بالا برد ولی حسین علیهالسلام این اصل را به نحوی اجرا کرد که شأن این اصل بالا رفت؛ یک تاج افتخار به سر اصل امر به معروف و نهی از منکر نهاد.
کاربر ۲۱۳۹۹۳۵
«فَالْمَوْتُ فی حَیاتِکمْ مَقْهورینَ وَ الْحَیاةُ فی مَوْتِکمْ قاهِرینَ» زندگی این است که بمیرید ولی فائق باشید و مردن این است که زنده باشید ولی توسری خور.
مشکیجه:)
در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید، برای اینکه پرتوی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازهای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادیخواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزت نفس یعنی چه، شرف و انسانیت یعنی چه، کرامت یعنی چه. اگر ما صفحه نورانی تاریخ حسینی را خواندیم، آن وقت از جنبه رثائیاش میتوانیم استفاده کنیم وگرنه بیهوده است
فاطمه الوهی
حماسی این داستان صدبرابر بر جنبه جنایی آن میچربد و نورانیت این حادثه بر تاریکی آن خیلی میچربد. پس باید اعتراف کنیم که یکی از جانیهای بر حسین بن علی ما هستیم که از این تاریخچه فقط یک صفحهاش را میخوانیم و صفحه دیگرش را نمیخوانیم. جانیهای بر امام حسین آنهایی هستند که این تاریخچه را از نظر هدف منحرف کرده و میکنند.
فاطمه الوهی
امروز روزی نیست که آدم سرش را زیر آب بکند. ما باید در اوضاع مذهبی خودمان رفورم ایجاد کنیم؛ البته نه در مذهب بلکه در کار خودمان. اشتباهات ما که به مذهب مربوط نیست
zohre
در رثای قهرمان بگریید، وگرنه رثای یک آدم نفلهشده بیچاره بیدست و پای مظلوم که دیگر گریه ندارد، و گریه ملتی برای او معنی ندارد. در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید، برای اینکه پرتوی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازهای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادیخواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزت نفس یعنی چه، شرف و انسانیت یعنی چه، کرامت یعنی چه. اگر ما صفحه نورانی تاریخ حسینی را خواندیم، آن وقت از جنبه رثائیاش میتوانیم استفاده کنیم وگرنه بیهوده است
zohre
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۹,۶۰۰۶۰%
تومان