بریدههایی از کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی
۴٫۰
(۲۶۴)
اما از چهچیز اینقدر میترسیم؟ قرار نیست به گوشههای تاریکتر خانه سرک بکشیم، چراغ را روشن کنیم و چند تا سوسک پیدا کنیم. کرمهای شبتاب هم عاشق تاریکیاند. در این مکانها زیبایی هم هست. اما باید به درونشان نگاه کنیم تا این زیبایی را ببینیم.
پاییز
«بههرحال، سی یا چهل یا پنجاه ساله میشوید، چه ساعتهایتان تمام شوند چه نه. چه اهمیتی دارد که وقتی این اتفاق میافتد چندساله باشید؟ در هر صورت، امروز را نمیتوانید برگردانید.»
پاییز
تو به کلمهٔ معنا، معنا میدهی و مثل همیشه، دوستت دارم «بینهایت به توان بینهایت.»
پاییز
اما اگر موضوع اضطراب یا افسردگی یا احساس درمانناپذیرِ غم و اندوه را پیش بکشید خواهید دید که حالت چهرهٔ کسی که بهتان نگاه میکند چنین پیامی دارد: فوراً مرا از این مکالمه معاف کن.
اما از چهچیز اینقدر میترسیم؟ قرار نیست به گوشههای تاریکتر خانه سرک بکشیم، چراغ را روشن کنیم و چند تا سوسک پیدا کنیم. کرمهای شبتاب هم عاشق تاریکیاند. در این مکانها زیبایی هم هست. اما باید به درونشان نگاه کنیم تا این زیبایی را ببینیم.
moonajaat
جنبهٔ مثبت بچهٔ درمانگر بودن این است که هیچ چیزی زیر فرش مخفی نمیشود؛ جنبهٔ منفیاش این است که بههرحال کاملاً داغان میشوی
fateme Ahmadi
چیزهایی که به آنها بیشترین اعتراض را میکنیم اغلب همانهایی هستند که باید بهشان نگاه کنیم.
fateme Ahmadi
«یک فرقی بین درد و رنج کشیدن هست. تو قرار است درد را حس کنی – همه گاهی درد را حس میکنند – اما لازم نیست اینقدر زیاد رنج بکشی. تو درد را انتخاب نمیکنی، اما رنجکشیدن را انتخاب میکنی.»
fateme Ahmadi
چیزی هست که به اندازهٔ اینکه از کسی بپرسیم از من خوشت میآید آسیبپذیرمان کند؟
Afsaneh Habibi
ما ممکن است بخشش دیگران را بخواهیم، اما این از ارضای نفس ناشی میشود؛ ما بخشش دیگران را برای اجتناب از کار سختترِ بخشیدن خودمان میخواهیم.
Afsaneh Habibi
اصطلاحی برای ترس غیرمنطقی از شادی هست: خوشیهراسی (چروفوبیا (چرو واژهای یونانی به معنای «شادی» است)). افرادی که چروفوبیا دارند در رابطه با لذت مثل ظروف تفلون هستند – نمیچسبند (البته کیک رنج بهشان مثل ظرفی که چرب نشده باشد میچسبد).
Afsaneh Habibi
«همه چیز را میتوان از انسان گرفت، جز یک چیز: آخرین آزادیهای انسانی – اینکه انسان نگرشش را در هر مجموعه شرایطی انتخاب میکند.»
Afsaneh Habibi
به این فکر میکنم که چطور ندانستن همهٔ ما را عذاب میدهد. ندانستن اینکه چرا نامزدت ترکت کرد. ندانستن اینکه بدنت چه مشکلی دارد. ندانستن اینکه آیا میتوانستی پسرت را نجات دهی. در نقطهای معین، همگی ما باید امر ناشناخته و ناشناختنی را بپذیریم.
گاهی هرگز نمیفهمیم چرا.
Afsaneh Habibi
میتوانم بگویم که جان چیزی را حس میکند که درمانگرها غرقشدگی مینامند، به این معنا که از دستگاه عصبیاش بیش از اندازه کار گرفته شده، و زمانی که آدمها احساس میکنند آب از سرشان گذشته، بهترین کار این است که کمی صبر کنیم. ما این کار را با زوجهایی میکنیم که یکیشان بهشدت تحتتأثیر خشم است یا آسیب دیده که تنها میتواند سخت و خشن انتقاد کند یا ساکت شود. این آدم چند دقیقه زمان نیاز دارد تا دستگاه عصبیاش از نو به کار بیفتد بعد میتواند چیزی را بپذیرد.
Afsaneh Habibi
اینترنت میتواند هم تسکیندهنده باشد و هم اعتیادآور، راهی است برای ساکت کردن درد (تسکین) و درعینحال همزمان ایجاد آن (اعتیاد).
Afsaneh Habibi
«یاد کاریکاتوری معروف افتادم. از یک زندانی است، میلهها را تکان میدهد، مستأصلانه میخواهد بیرون بیاید – اما سمت راست و چپش، باز است، بدون میله.»
Afsaneh Habibi
زمانی که بدانیم چه احساسی داریم، میتوانیم دربارهٔ اینکه میخواهیم با آنها به کجا برسیم، تصمیم بگیریم. اما اگر آنها را لحظهای که پدیدار میشوند به عقب برانیم، اغلب به سمتی اشتباه منحرف میشویم و دوباره در سرزمین آشوب گُم میشویم.
Afsaneh Habibi
هروقت یکی از افراد نظام یک خانواده شروع میکند به تغییرکردن، حتی اگر تغییرات سالم و مثبت باشند، غیرعادی نیست که اعضای دیگر در این نظام هر کاری میتوانند انجام دهند تا شرایط موجود را حفظ کنند و امور را دوباره همایستا کنند. اگر معتادی، مثلاً نوشیدن را متوقف کند، اعضای خانواده اغلب ناخودآگاه بهبود آن فرد را تخریب میکنند، به این خاطر که برای بازگشت همایستایی در نظام، یک نفر باید نقش فرد مشکلدار را پر کند. و چه کسی این نقش را میخواهد؟ گاهی افراد حتی در برابر تغییرات مثبت در دوستانشان مقاومت میکنند: چرا اینقدر میروی باشگاه؟ چرا نمیتوانی تا دیروقت بیدار بمانی – احتیاج به خواب بیشتر نداری! چرا اینقدر برای آن ترفیع تلاش میکنی؟ دیگر باحال نیستی!
اگر همسر جان کمتر افسرده باشد، جان چطور میتواند نقشش را بهعنوان فرد معقول زوج حفظ کند؟
Afsaneh Habibi
رابطهها در زندگی واقعاً پایان نمییابند، حتی اگر دیگر هرگز آن آدم را نبینی. هر کسی که به او نزدیک بودهای جایی در درونت زندگی میکند. عاشقهای قدیمیات، پدر و مادرت، دوستانت، آدمهایی که مردهاند و آنهایی که زندهاند (نمادین یا واقعی)، همگیشان خاطرات را تداعی میکنند، آگاهانه یا ناخودآگاه. اغلب نشان میدهند که رابطهات با دیگران و خودت چگونه است. گاهی توی سرت با آنها حرف میزنی؛ گاهی آنها توی خواب با تو حرف میزنند.
نیلو
مردم دوست دارند رویا ببافند بدون اینکه کاری انجام دهند، مرگ همچنان فرضی باقی میماند.
Afsaneh Habibi
بیشتر تغییرات بزرگ از صدها قدم کوچک و تقریباً نامحسوسی که در طول مسیر برمیداریم، حاصل میشوند.
در فاصلهٔ یک قدم چیزهای زیادی میتواند رخ دهد.
fateme Ahmadi
حجم
۶۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه
حجم
۶۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه
قیمت:
۴۲,۰۰۰
۲۱,۰۰۰۵۰%
تومان