بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب انقلاب داروینی | طاقچه
تصویر جلد کتاب انقلاب داروینی

بریده‌هایی از کتاب انقلاب داروینی

نویسنده:مایکل روس
انتشارات:نشر علم
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۷ رأی
۳٫۱
(۷)
با فرض اینکه برخلاف اینکه امروزه، انتخاب طبیعی سازوکار غالب مطالعات تکاملی است، اما مطمئناً توفیقی ناگهانی نبود که به‌یکباره وارد عالم علم حرفه‌ای بشود. و با فرض این که (انتقادات صریحی مثل عمر زمین و مشکلات مربوط به وراثت، به کنار) حداقل دو دلیل خوب برای این موضوع وجود داشت (Ruse ۱۹۹۶). از یک سو، همانطور که تابحال اشاره شد، بخش زیادی از علم معاصر، استفادهٔ مستقیم کمی برای انتخاب داشت. این در حوزه‌هایی مثل ریخت‌شناسی کاملاً مسلّم است، مسیری که چهره‌های شاخصی همچون توماس هنری هاکسلی در آن پیش رفتند. درواقع، نقش انتخاب در حمایت از سازگاری، می‌تواند دارای نتایج زیان‌بخش نیز باشد، چون همانطور که دیده‌ایم، سازگاری می‌تواند شباهت‌هایی اساسی را مخفی کند. از سوی دیگر، و حتی نکتهٔ مهم‌تر اینکه، بنظر می‌آمد انتخاب، اساساً استفادهٔ عملی خیلی کمی، در حیطه‌هایی مثل پزشکی دارد، جائی که در آن دانشمندان حرفه‌ای، بدنبال یافتن تکیه‌گاه علمی خود هستند.
esrafil aslani
همانطور که جوانه‌ها رشد می‌کنند و جوانه‌های تازه‌ای را بوجود می‌آورند، و اگر این جوانه‌ها قوی باشند، گسترش می‌یابند و از هر طرف، و از خیلی از شاخه‌های ضعیف‌تر بالا می‌روند، من نتیجه می‌گیرم که در طول نسلهای مختلف، این کار درختِ بسیار بزرگ حیات بوده است که زمین را در عین داشتن شاخه‌هایی کهنه و شکسته، از انشعاب‌هایی همواره در حال انشعاب و زیبا پر کند. (۱۳۰) «نژادی که در نتیجهٔ تغییرات، در شاخه‌های پایین‌تر موجودات اولیه قرار می‌گیرد» اما درحقیقت «در نتیجهٔ تغییرات در سطوح بالاتری از پیچیدگی، نسبت به موجودات اولیه قرار می‌گیرد.»
محمد طاهر پسران افشاریان
این، برای هر فیلسوفِ‌علمِ خوبی که دیدگاه دیوید هیوم و جداسازی او از حقیقت و ارزش، یعنی تمایز «هست» از «باید» را مطرح کند، مثل حکم تکفیر است. علم، هیچ بار ارزشی ندارد. صرفاً چیزی را می‌گوید که فکر می‌کند درست است، بدون پنهان کردن چیزی که ممکن است افرادی را نارحت کرده، یا به کسی توهین کند
محمد طاهر پسران افشاریان
مشکل تجربه‌گرایان منطقی اینست که علل غائی، در نتیجهٔ انقلاب علمی در قرن شانزده و هفده، از علوم فیزیکی بیرون گذاشته شدند. پس پرسش دربارهٔ هدف‌ها دیگر هیچ کمکی نمی‌کرد. شما به ابعاد و سرعت ماه نیاز دارید نه به هدف آن ـ حتی اگر واقعاً هدفی هم، مثل روشنایی مسیر خانه برای فیلسوفان مست وجود داشته باشد
leylak
اولی، از سوی فیزیکدانان بود؛ این که عمر زمین آنطور که از چیزهایی مثل گرمای ناشی از خورشید محاسبه می‌شود، خیلی کمتر از چیزی است که با فرآیند آرامی چون انتخاب طبیعی همخوانی داشته باشد.
ریحانه شاکر
حدود ۱۹۰۰ همه‌چیز شروع به تغییر کرد. دو اعتراض علمی جدی علیه نظریهٔ داروین مطرح شد. اولی، از سوی فیزیکدانان بود؛ این که عمر زمین آنطور که از چیزهایی مثل گرمای ناشی از خورشید محاسبه می‌شود، خیلی کمتر از چیزی است که با فرآیند آرامی چون انتخاب طبیعی همخوانی داشته باشد. این ایراد در اوایل قرن اخیر پاسخ داده شد، زمانی که ویژگی تولید گرمای ناشی از فروپاشی رادیواکتیو کشف شد که سن زمین را، برای روش کاری مکانیزم داروینی، به اندازه کافی طولانی تخمین می‌زد (Burchfield ۱۹۷۵). اعتراض دوم از سوی زیست‌شناسان و روی فقدان نظریهٔ مناسبی دربارهٔ وراثت متمرکز بود. انتخاب هرقدر هم که موثر باشد، آیا می‌توانست تأثیرات پایداری داشته باشد
محمد طاهر پسران افشاریان
(Provine ۱۹۷۱). خیلی زود پژوهشگران درست‌اندرکار در این حیطه بویژه فورد در بریتانیا و تئودوسیوس دوبژانسکی در امریکا، در طرح تئوریک متخصصین ژنتیک جمعیت، اصول تجربی آزمایشگاهی و مطالعات میدانی را اضافه کردند (Ruse ۱۹۹۶). سرانجام، نظریهٔ داروین به بهشت موعود خود رسید. اکنون و هنوز، نظریهٔ کارآمدی را بر اساس انتخاب داشتیم: داروینیزم جدید (نام بریتانیایی) یا نظریهٔ ترکیبی تکامل (نام امریکایی). همانطور که در پیش‌گفتار اشاره شد، با ظهور زیست‌شناسی مولکولی در دههٔ ۱۹۵۰ و سپس با توسعهٔ مدل‌های جدید مطالعهٔ رفتار اجتماعی در دههٔ ۱۹۶۰ پیشرفت‌های مهمی که امروزه بخش اصلی مطالعات تکاملی است شروع شد.
محمد طاهر پسران افشاریان
توسعه و تعمیم یک نظریهٔ جدید که واحدهای وراثت کروموزومی را درون هستهٔ سلول‌ها می‌دانست، سریع بود ـ چیزی که امروزه آن را «نظریهٔ کلاسیک دربارهٔ ژن» می‌نامیم. ریاضیدانان نشان دادند که این طرز فکر چگونه باید به گروه‌ها و ژنتیک جمعیت تعمیم یابد و سپس در دههٔ ۱۹۲۰ پژوهشگران مهمی از جمله رونالد فیشر و هالدین در بریتانیا و سیوال رایت در امریکا نشان دادند که این روش چگونه اساس پایداری را برای عملکرد انتخاب طبیعی داروینی فراهم آورده است
محمد طاهر پسران افشاریان
صحبت در این زمینه باعث شد تا تأملات کشیش موراویایی، گرگور مندل روی وراثت، دوباره مطرح شود. واحدهای وراثت ذره‌ای هستند و به این دلیل نمی‌توانند همین‌جوری و به‌تدریج باهم ترکیب شوند. انتخاب می‌تواند تأثیرات پایداری داشته باشد (Bowler ۱۹۸۹).
محمد طاهر پسران افشاریان
انگل خوب است. این، برای هر فیلسوفِ‌علمِ خوبی که دیدگاه دیوید هیوم و جداسازی او از حقیقت و ارزش، یعنی تمایز «هست» از «باید» را مطرح کند، مثل حکم تکفیر است. علم، هیچ بار ارزشی ندارد. صرفاً چیزی را می‌گوید که فکر می‌کند درست است، بدون پنهان کردن چیزی که ممکن است افرادی را نارحت کرده، یا به کسی توهین کند. درواقع شما نباید بگویید که صفحات برای دایناسور استگاساروس ارزشمند است.
محمد طاهر پسران افشاریان
هیچکس، در جایگاه او بعنوان یک دانشمند حرفه‌ای اصلاً تردید نکرد.
محمد طاهر پسران افشاریان
بلکه این اتفاق در بهار ۱۸۳۷ افتاد، زمانی که از یک پرنده‌شناس خواست تا نمونه‌های پرندگانش، بخصوص آنهایی را که در گروهی از جزایر اقیانوس آرام، یعنی مجمع‌الجزایر گالاپاگوس، چیزی حدود پانصد مایل دورتر از ساحل اکوآدور، جمع‌آوری شده بودند را فهرست کند. آن پرندگان، بسیار مشابه یکدیگر بودند ولی نه اینکه دقیقاً یکسان باشند. آنها حتی شبیه پرندگان قارهٔ امریکا بودند، نه شبیه پرندگان قاره افریقا. تنها یک پاسخ می‌توانست وجود داشته باشد ـ چیزی که داروین «نژادهایی تؤام با اصلاحات» نامید. ناگهان داروین خودش را مشغول طراحی درخت معروف حیات دید که هنوز هم بر تفکر تکاملی حاکم است
محمد طاهر پسران افشاریان
داروین طعم چالش را چشیده بود. ایمانوئل کانت در نقد قوهٔ حکم (۱۷۹۰) گفته بود که هرگز کسی در حد نیوتن، برای برگ‌های علفزار پیدا نخواهد شد. هرگز امکان ندارد که هم‌ترازی علمی درحد نیروی نیوتنی جاذبهٔ گرانشی، در زیست‌شناسی و توضیح جهان زیستی، آنطور که نیوتن جهان فیزیکی را توضیح داد، وجود داشته باشد. داروین باید این معادل را پیدا می‌کرد.
محمد طاهر پسران افشاریان
بدلیل گرایش زیاد تمام موجودات زنده به تکثیر، مبارزه‌ای برای بقاء، بنحوی اجتناب‌ناپذیر بوجود می‌آید. هر موجودی که در طی دورهٔ طبیعی زندگی اش، تخم‌ها یا دانه‌هایی را بوجود می‌آورد، باید متحمل خرابی‌هایی در طول برخی از دوره‌های زندگی، یا درطول برخی از فصول یا در برخی موقعیت‌ها در سال بشود، وگرنه، طبق اصل تصاعد هندسی، تعداد آن، آنقدر با سرعت زیاد خواهد شد که هیچ دولتی نمی‌تواند محصول آن را پشتیبانی کند. به همین دلیل، همانطور که در هر مورد، تعدادی بیش از آنچه که احتمالاً بتوانند زنده بمانند تولید می‌شود، مبارزه‌ای هم برای بقاء وجود دارد که این مبارزه یا مبارزهٔ فرد با فردی دیگر از گونهٔ خودش است و یا با افرادی از گونه‌های دیگر، و یا با شرایط طبیعی حیات. (Darwin ۱۸۵۹, ۶۳-۶۴)
محمد طاهر پسران افشاریان
اول اینکه داروین، روش شخصی خودش را برای اکتشاف دنبال می‌کرد و همه‌چیز را دربارهٔ طبیعت و موفقیت در پرورش حیوانات و گیاهان، یعنی انتخاب مصنوعی به خواننده گفت. داروین در اینجا پیرو فیلسوف تجربه‌گرا، جان‌هرشل (Pence ۲۰۱۸) بود. هرشل، بنحوی فوق‌العاده استدلال کرد که بهترین علت‌های «درست»، علت‌های واقعی بر مبنای مقایسه (قیاس) است؛ از محسوس به مفروض. مثال هرشل این بود که ما با احساس کردن نیروی حاصل از چرخاندن دایره‌وار ریسمانی که در انتهایش یک سنگ بسته شده است، می‌توانیم نیرویی را که عامل حرکت دایره‌ای ماه بدور زمین است و آنرا در این مدار نگه می‌دارد بشناسیم. به این ترتیب، اطلاعات لازم برای فهمیدن (و از اینرو مقایسهٔ) انتخاب طبیعی که در طبیعت عمل می‌کند، به خواننده داده شد.
محمد طاهر پسران افشاریان
از نظر داروین، بعد از ارائهٔ انتخاب بعنوان هم‌ترازی زیستی برای جاذبهٔ گرانشی نیوتنی (این نیوتن بود که برای اولین بار نیاز به علت واقعی را تشخیص داد) مهم این بود که انتخاب فقط باعث تغییر نمی‌شود. بلکه باعث سازگاری‌ها و ویژگی‌هایی می‌شود که بنظر می‌آید برای سعادت مالکانشان طراحی شده اند
محمد طاهر پسران افشاریان
داروین احساس کرد که با بستهٔ علّی که در اختیار دارد، قادر به توضیح درخت حیات است. «گاهی‌اوقات شباهت‌های موجوداتِ یک طبقه، بصورت یک درخت بسیار بزرگ حیات به نمایش درمی‌آیند. من معتقدم که این تشابه، بیش از هرچیز دیگری، بیانگر حقیقت است.»
محمد طاهر پسران افشاریان
سگ من، حیوانی کاملاً رشدیافته و بسیار حساس، درطول یک روز آفتابی و آرام، روی علفزاری دراز کشیده بود؛ اما در همان هنگام، نسیمی ملایم، گاه‌وبیگاه، سایبان برافراشته‌ای را که هرکسی ممکن بود بخواهد در زیر آن بایستد را تکان می‌داد و سگ کاملاً از این مسأله غافل بود. هربار که سایبان تکان می‌خورد، سگ با شدت غرولند و پارس می‌کرد. من فکر می‌کنم، که او باید سریع و ناخودآگاه، برای خودش استدلال می‌کرد که هر حرکتی بدون دلیلی آشکار، حاکی از حضور نوعی عامل زندهٔ ناشناس است، و هیچ ناشناسی نباید در قلمرو او باقی بماند. (Darwin ۱۸۷۱, ۱, ۶۷)
محمد طاهر پسران افشاریان
اما زمانیکه در معرض خطر قرار گرفت، کار روی کتاب بزرگ دیگری را آغاز کرد و در ۱۸۷۱، نژاد بشر یا انتخاب در ارتباط با جنسیت را منتشر کرد. او استدلال کرد که ما از نخستینی‌هایی تکامل یافته‌ایم که دیگر در آفریقا موجود نیستند؛ بنابراین ما خویشاوندان دور میمون‌های عالی هستیم، و شواهد بیشتری از تکامل مان را در اندیشه و رفتارمان، نشان می‌دهیم. داروین به باورمان دربارهٔ خدا و حس اخلاقی مان توجه نشان داد. تا جائی که به مورد اول مربوط می‌شود، او در این فکر که تمام آنها یک اشتباه بزرگ است، پیرو هیوم ـ «چهره‌های انسان در ماه، ارتش‌ها در ابرها» ـ بود. تمایل انسان‌های اولیه، به این تصور که اشیاء و عوامل طبیعی، بواسطهٔ جوهرهایی معنوی و زنده، دارای حیات شده‌اند، شاید با حقیقت کوچکی که من یکبار به آن توجه کردم روشن شود:
محمد طاهر پسران افشاریان
داروین اخلاق را جدی‌تر گرفت و هرگز استدلال نکرد که ما حس اخلاقی نداریم. بلکه استدلال کرد که نوعی از همکاری که توسط اخلاق حمایت می‌شود، کمک شایانی در تنازع برای بقاء دارد. «جای هیچ تردیدی نیست که قبیله‌ای که متشکل از مردمی است که بخاطر دارا بودن درجهٔ بالایی از روحیهٔ وطن‌پرستی، وفاداری، اطاعت، شجاعت، و همدردی، همیشه آماده هستند تا به یکدیگر کمک کرده و خودشان را برای خیر مشترکی، فدا کنند، بر اغلب قبایل دیگر پیروز خواهند شد و این انتخاب طبیعی است.» پیامد آن نیز معلوم است: «در تمام زمانها، درسرتاسر جهان، قبایلی جایگزین قبایل دیگر شده‌اند؛ و چون اخلاق یکی از عوامل موفقیت آنها است، پس معیار اخلاق و تعداد افراد متعهد به آن، در همه‌جا، رو به رشد و افزایش خواهد بود» (۱, ۱۶۶).
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۱۵۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱۵۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد