بریدههایی از کتاب مغازه خودکشی
۳٫۶
(۲۳۹۷)
چرا به جای لعنت فرستادن به تاریکی یه چراغ روشن نمیکنی؟»
Judy
«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره.
Hajar
این مرلینه که عاشق شده. وای چه گندی زده شد.»
younes
تو باید با لحنِ یه بابامُرده بهشون بگی “چه روزِ گندی، مادام.” یا مثلاً بگی“ امیدوارم اون دنیا جای بهتری براتون باشه،
younes
برای هر طبع یک راه خلاصی وجود دارد؛ از طنابهای دار و گلوله گرفته تا انواع سم و گیاهان کشنده و تیغهای آلوده به کزاز. در مغازهٔ خودکشی برای پایان دادن به زندگی همهچیز پیدا میشود
younes
افسوس! همهچیز تباه شده بود ــ اعمال، امیال، آرزوها ــ و میشیما پشت پرده وزش باد را از زیر پنجره احساس میکرد و مو بر تنش سیخ شده بود. درِ اتاق باز شد و لوکریس گفت «میشیما، بیا شام بخور.»
«گرسنه نیستم.»
زنده بودن زمان میبرد. از همهچیز بریدن هم زمان میبرد.
«میخوام بخوابم.»
مسئله این است که فردا دوباره باید به زندگی ادامه بدهد.
esrafil aslani
مثلاً شبی که تیمملی میبازه مثل ریگ از آسمون آدمهای بلوکبهپا میبینی که دارند سقوط میکنند
خیر کثیر
«بخند. اینی که الآن حس میکنی طبیعیه. اغلب از کسهایی که میآن اینجا میشنوم که دیگه خودشون رو توی آینه یا شیشهٔ مغازهها نگاه نمیکنند. بعد کارشون به جایی میرسه که عکسهاشون رو پاره میکنند. بخند مردم نگاهت میکنند.»
hadi hadi
ولی همیشه نیمهٔ پُر لیوان رو میبینه. دیدش مثبته.» لوکریس آهی کشید و دستش را که از خشم میلرزید بلند کرد. «مجبورش میکنیم اخبار تلویزیون رو نگاه کنه تا روحیهش خراب بشه، ولی مثلاً اگه هواپیمایی با دویست و پنجاه مسافر سقوط کنه و دویست و چهل و هفت نفرشون هلاک بشن، فقط تعداد بازماندهها رو یادش میمونه.
°♡کتاب باز♡°
«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهٔ پُرِ لیوان رو ببینیم
MHMAB9776
زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهٔ پُرِ لیوان رو ببینیم.
zizi_eh
زنده بودن زمان میبرد. از همهچیز بریدن هم زمان میبرد.
reyhan23
مسئله این است که فردا دوباره باید به زندگی ادامه بدهد.
پسری که زنده ماند
زنده بودن زمان میبرد. از همهچیز بریدن هم زمان میبرد.
«میخوام بخوابم.»
مسئله این است که فردا دوباره باید به زندگی ادامه بدهد.
mahlahusseini
«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهٔ پُرِ لیوان رو ببینیم.
معمای عشق♡ (ℬ•ℳ)
زنده بودن زمان میبرد. از همهچیز بریدن هم زمان میبرد.
هدیهٔ دریا
«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید!
اءظَم
آیا در زندگی شکست خوردهاید؟ لااقل در مرگتان موفق باشید.
Paniz
«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید!
Ayeh Mirhosseini
چرا به جای لعنت فرستادن به تاریکی یه چراغ روشن نمیکنی؟
13
حجم
۱۰۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۱۰۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰۵۰%
تومان