بریدههایی از کتاب اصل گرایی
۳٫۸
(۱۶۸)
«هیچ چیزی قدرتمندتر از ایدهای نیست که وقت اجرایش فرا رسیده است».
Mohammad Ali Zareian
مرحلهٔ ۱: وقتی واقعاً مقصودمان روشن است، باعث میشود تلاشهایمان به موفقیت منجر شوند.
مرحلهٔ ۲: وقتی به موفقیت میرسیم، ما را بهعنوان فردی «کاربلد» میشناسند. «[فلان] آدم خوبِ باتجربه» میشویم که هر وقت نیازش دارند در دسترس است و گزینهها و فرصتهای بیشتری نصیبمان میشود.
مرحلهٔ ۳: گزینهها و فرصتهای بیشتر در واقع اسم رمز درخواست زمان و انرژیمان است و به توزیع تلاشهایمان منجر میشود. و باید بیشتر و بیشتر به خودمان فشار بیاوریم.
مرحلهٔ ۴: از چیزی که اگر سرمان شلوغ نمیشد اولویت شمارهٔ یکمان بود، غافل میشویم. تأثیر موفقیتمان همان شفافیتی را از بین میبرد که در وهلهٔ اول باعث این موفقیتها
شده است.
عجیب اینجاست که دنبال کردن موفقیت میتواند تسریعکننده شکست باشد
Mohammad Ali Zareian
بازی، که تعریف من از آن هر چیزی است که فقط برای لذت خودش انجامش میدهیم و نه برای رسیدن به یک هدف، حالا میخواهد بادبادک هوا کردن باشد یا گوش دادن به موسیقی یا ورزش، شاید کاری غیرضروری به نظر برسد. اغلب، برداشتمان این است. ولی در واقع بازی در بسیاری از جنبهها ضروری است
Anahid
بهترین داراییمان برای اثربخشی در دنیا خودمان هستیم. اگر خودمان را دستکم بگیریم، منظورم ذهنمان، بدنمان و روحمان است، دقیقاً به همان ابزاری آسیب میزنیم که برای بالاترین سطح اثربخشیمان به آن نیاز داریم.
زهرا
دانستن چه کسی، چه چیزی، چه وقت و کجا کافی نبود؛ باید منظور خبر و علت اهمیت داشتنش را میفهمیدیم.
زهرا
اگر زندگیتان را اولویت بندی نکنید، یکی دیگر اولویت بندیاش میکند.
محسنی
معیارهای طراحی دیتر را میتوان به اصل ذاتاً مختصری خلاصه کرد که به زبان آلمانی فقط در سه کلمه بیان میشود: Weniger aber besser. یعنی: کمتر ولی بهتر. پیدا کردن تعریفی بهتر برای اصلگرایی سخت است.
محسنی
اصلگرایی چگونگی انجام کارهای بیشتر نیست، بلکه به معنای انجام کارهای درست است. به معنای انجام کارهای کمتر فقط محض کمتر بودنشان هم نیست. بدین معناست که برای فعالیت در بالاترین سطح اثربخشیمان تا میتوانیم عاقلانه زمان و انرژیمان را فقط روی انجام کارهای ضروری سرمایهگذاری کنیم. اصلگرایی یعنی خلق سیستمی برای رسیدگی به کمد زندگیمان.
MELIKA
شهامت یعنی تحت فشار مؤدب بودن.
F.Amini
اگر شفافیت و هدف وجود نداشته باشد، دنبال کردن چیزی فقط به دلیل خوب بودنش دلیل کافی برای داشتن اثربخشی بالا نمیشود. همانطور که رالف والدو امرسون گفته است: «خطای مهلکی که انسانها و دولتها را به ورطهٔ سقوط میبرد مربوط به نحوهٔ کار کردن است، یعنی منحرف شدن از طرح اصلیمان برای اینکه هر جا شد مفید باشیم
F.Amini
«اگه این فرصت در اختیارم نبود، برای به دست آوردنش چه کارهایی میکردم؟
F.Amini
اصلگرایی یعنی یاد بگیریم کارهای کمتری انجام دهیم، ولی بهتر انجامشان دهیم تا بتوانیم در هر لحظهٔ گرانبها از زندگیمان، به بالاترین بازدهی ممکن برسیم.
حُسنیه'
بهجای اینکه در یک میلیون مسیر، یک میلیمتر پیشرفت کند، نیروی عظیمی را روی انجام کارهایی متمرکز کرد که واقعاً حیاتی بودند.
حُسنیه'
برای اینکه بتوانیم معدود چیزهای حیاتی را از میان انبوه چیزهای کماهمیت تشخیص دهیم، به فضایی برای فرار کردن از مشغلهها نیاز داریم
F.Amini
اصلگرا میداند که وقتی حق انتخابمان را واگذار میکنیم، نه تنها به دیگران قدرت میدهیم، بلکه بهصراحت به آنها اجازه میدهیم بهجایمان انتخاب کنند.
F.Amini
انتخاب همان اساس اصلگرایی
F.Amini
انتخاب یعنی نه گفتن به یک یا چند چیز و این کار شاید حس باختن در افراد ایجاد کند
F.Amini
این وسواسی که برای بیشتر کار کردن دارند پردهای سیاه است که حقیقت را پوشانده است. این افراد باور ندارند برای پذیرش فرصتها، وظایف یا دشواریها حق انتخاب دارند. باورشان این است که «باید همهٔ کارها را انجام دهند».
F.Amini
«انتخاب میکنم»، «فقط چند کار واقعاً اهمیت دارند» و «از پس هر کاری برمیآیم، ولی نمیتوانم همهٔ کارها را با هم انجام دهم»
F.Amini
امروزه فناوری باعث شده مردم با اعلام نظرشان راحتتر برایمان تعیین تکلیف کنند.
Nafis,
حجم
۹۲۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه
حجم
۹۲۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه
قیمت:
۸۹,۰۰۰
۴۴,۵۰۰۵۰%
تومان