بعضی وقتها وقتی یکی خیلی خیلی ناراحته یادش میره که یه روز حالش خوب میشه
کتابخوان ساده
زمان تسکیندهنده نیست. شاید دیگر هرروز اشک از چشمانت سرازیر نشود؛ اما درد همچنان باقی است.
n re
مهم نیست چندتا آدم توی این دنیا دوستت داشته باشند. تا وقتی نتونی حقیقت رو به اونها بگی، تنها هستی و احساس تنهایی میکنی.
n re
خیلی ناراحتکننده است که یکی بعد از اینهمه سال هنوز توی گذشتهٔ خودش زندگی کنه.»
n re
زمان تسکیندهنده نیست. شاید دیگر هرروز اشک از چشمانت سرازیر نشود؛ اما درد همچنان باقی است.
یك رهگذر
دلم زندگی قبلیام را میخواست؛ همانی که در آن میدانستم دقیقاً که هستم؛
n re
زمان تسکیندهنده نیست. شاید دیگر هرروز اشک از چشمانت سرازیر نشود؛ اما درد همچنان باقی است.
faezehswifti
اون اگر دلش میخواست تو رو ببینه خودش دنبال تو میگشت نه اینکه تو دنبال اون بگردی
n re
راستش رو بخوای از دین خوشم نمیاد. بهنظر میرسه دین مفهوم خدا رو تبدیل کرده به یه چیزی که بتونه بشر رو تحت کنترل داشته باشه.
نیومون
وقتی آدم در خانهای بزرگ شود که فاجعهای رخداده باشد، سنگینی آن اتفاق شوم همیشه احساس میشود؛ حتی اگر حرفی از آن به میان نیاید. آدم را از درون میخورد. آدم را گیج میکند. باعث میشود فلسفهٔ زندگی در ذهن آدم مفهوم خود را از دست بدهد.
az_kh
زمان تسکیندهنده نیست. شاید دیگر هرروز اشک از چشمانت سرازیر نشود؛ اما درد همچنان باقی است.
میمی
زمان تسکیندهنده نیست. شاید دیگر هرروز اشک از چشمانت سرازیر نشود؛ اما درد همچنان باقی است.
Fatemeh Ka
هر آدمی یه جای زخم داره رایلی. یه وقتی جای زخم مال مبارزه با یه بیماری سخته، یه وقتی مال از دست دادن بچه و یه وقتی مال زخمی که یه عشق رو دلت گذاشته.
A book lover
او عاشق خودِ قدیمیاش بود. به او احتیاج داشت.
n re
«لبانش میخندید؛ نه چشمانش».
کاربر ۵۳۹۹۷۵۳
اگرچه بامهارت و اعتمادبهنفس مینواخت؛ اما آسیبپذیری در وجودش مشخص بود؛ شکنندگی معصومانهای که هر کودک هفتسالهای قطعاً در ذاتش داشت. چقدر فشار به او وارد شده بود؟ نمیدانستم که آیا واقعاً داشت کاری را میکرد که به آن علاقهمند بود یا نه؟ به او هرگز اجازه داده نشده بود که بچگی کند.
n re
با خود فکر کردم: چی شد؟ چطور این دختر کوچولوی شاد تبدیل به نوجوان غمگینی شد که خودکشی کرد؟
n re
خداحافظی کردن کار سختیه؛ میدونی؟
zohreh
زمان تسکیندهنده نیست. شاید دیگر هرروز اشک از چشمانت سرازیر نشود؛ اما درد همچنان باقی است.
az_kh
«رایلی ذهن من نیست که مریضه. روح منه؛ و هیچ دارویی نیست که بتونه روح رو درمان کنه.»
میمی