بریدههایی از کتاب بابا لنگدراز
۴٫۵
(۴۵۶)
باور کنید ناراحتیهای بزرگ نیست که صبر و بردباری لازم دارد بلکه این ناراحتیهای خردخرد و جگر سوراخکن را با تبسم برگزار کردن حقیقتاً روحیه لازم دارد و من سعی میکنم این روحیه را به دست آورم. میخواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانهها را بالا بیندازم و بخندم.
িមተєကє .నមժមተ
من معتقدم که مهمترین خصوصیت آدمی قوهی تخیل و تصور است، برای اینکه آدم میتواند خودش را به جای دیگری فرض کند. این خصوصیت آدم را مهربان و دلسوز و فهمیده میکند و من معتقدم که باید این صفت را در اطفال تقویت کرد
ka'mya'b
من ترجیح میدهم ببری زیر تختخوابم باشد تا یک هزارپا.
Mithrandir
بسیاری از دختران هستند (مثلاً ژولیا) که نمیدانند خوشحال و سعادتمند. آنها چنان به خوشیها عادت کردهاند که احساساتشان فلج شده است. اما من، هر لحظه خوشبختی خودم را احساس میکنم و یقین دارم که خوشبختم و هر واقعهی نامساعدی هم که پیش آید، به این عقیده باقی خواهم ماند و به ناراحتیها (حتی دنداندرد) مانند تجربهی جالبی مینگرم و اینکه از تجربهی تازهای غافل نماندهام خوشحالم. «آسمان بالای سر من به هر رنگی باشد، من برای هر گونه سرنوشتی حاضرم.»
shzd
شاید قبلاً میتوانستم بیخیال و سبکسر و بیپروا باشم، زیرا چیز گرانبهایی در زندگی نداشتم که از دست بدهم
Azar
بعضیها زندگی نمیکنند، مسابقهی دو گذاشتهاند، میخواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند و درحالیکه نفسشان به شماره افتاده میدوند و زیباییهای اطراف خود را نمیبینند. آنوقت روزی میرسد که پیر و فرسوده هستند و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف برایشان بیتفاوت است.
ka'mya'b
باور کنید اگر واجد حق رأیدادن بودم میدانستم کی را انتخاب کنم. هفته گذشته بیست و یکمین سالم تمام شد. چه سرزمین مزخرفی که اشخاص درست و تحصیلکرده و باوجدان و بااستعدادی مثل مرا به حساب نمیآورد.
Hakime Zare
کتاب و درس، کلاسهای مرتب و منظم مغز آدم را زنده نگاه میدارد، هر وقت هم که مغز آدم خسته شد ژیمناستیک و ورزشهای هوای آزاد و عدهای رفیق یکرنگ است که همه یکجور فکر میکنند و به احساسات یکدیگر پی میبرند.
جو مارچ
آقای روچتر وقتی که میخواهد راجع به آسمان صحبت کند میگوید: «جایگاه ابرها»
˼السـیِّدةَالشَهیدة˹
کتاب جزء برنامه ما است.
rezaat98
آنکه با بیتابی انتظار خوبشدن و دیدار تو را میکشد
جودی
sarar-'
بابا من سِرّ خوشبختی را پیدا کردهام و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد.
sepideh
به نظر من بچهها باید یاد بگیرند که هر کاری را با عشق و علاقه انجام دهند نه به خاطر وظیفهشناسی.
الناز باقرزادگان
بیچون و چرا من به فلاسفهای که فکر میکنند هر عملی که از آدم سر بزند غیرقابل اجتناب و نتیجهی تجمع عوامل غیرارادی است مخالفم و آن را سخیفترین عقاید میدانم، در این صورت هرکس هر کار کرد، کرد، کسی هم ملامتش نمیکند. وقتی که کسی عقیده به تقدیر داشته باشد طبیعی است که مینشیند و میگوید: «هر چه خدا بخواهد همان است.»
"Shfar"
آدم هوس چیزهایی که مزهاش را نچشیده هرگز نمیکند، ولی بعد از اینکه یک بار مزهی نعمتی را چشید آنوقت دیگر محرومیت از آن مشکل است. برای اینکه آنوقت آدم خود را به داشتن آن نعمت ذیحق میداند.
"Shfar"
بابا من سِرّ خوشبختی را پیدا کردهام و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد.
آسمان شب
برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد.
ka'mya'b
تنها عاملی که مانع از قورباغه جمع کردن من میشود اینست که در اینجا هیچ قانونی جمع کردن قورباغه را منع نکرده است
⚽️ kaka ⚽️
لباس سالی آبی کمرنگ بود که به فرم ایرانی دستدوزی شده بود و با موهای قرمزش خوب همآهنگی میکرد، مثل لباس ژولیا گران تمام نشده بود ولی به همان اندازه زیبا بود.
Emily
زنگ ششم زده شد باید به آزمایشگاه بروم و کمی راجع به اسیدها، املاح و مواد قلیایی مطالعه کنم. جلوی پیشبند آزمایشگاهم با اسید کلریدریک سوخته و سوراخی به بزرگی یک بشقاب پیدا شده. اگر فرضیههای شیمیایی درست باشد قاعدتاً من باید این سوراخ را با محلول آمونیاک قوی خنثی کنم، اینطور نیست؟
book 🦔 worm
حجم
۸۶۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۸۶۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان