کتاب کیمیاگر
۴٫۵
(۶۸۴)
خواندن نظراتجهان هرگز از لطف الهی خالی نمیشود و همواره باید حجتی تعیینشده از سوی خدا بر زمین باشد.
آسمان دار
مردم نیز دین و دانش خود را بهجای اینکه از سرچشمهٔ آن بگیرند، از سخنرانان و معلمان میگرفتند. همین که پای منبر سخنرانی مینشستند و گمان میکردند که سخنان او بر پایهٔ دین خداست، برایشان کافی بود. سخنرانان هم خود را حق میدانستند.
آسمان دار
اسماعیل خُلقش کج شد و اخمهایش درهم رفت. جابر دستی به شانهاش زد و گفت: «فقط برای عاقبتبهخیری تو و این شیعیانِ فریبخورده دعا میکنم که ظلم را در دو قدمی خود نمیبینند و دنبال ظالم در روم و قسطنتنیهاند.»
نفیسه
کاش جابر حیّان دنبال اکسیری بود که ما را آدم کند! ما انسانها عناصر بیارزشی هستیم، خاکیم و آب، آتشیم و باد. هیچکداممان با هم فرقی نداریم، اما یکی میشود مثل جانواران و درندگان، بلکه از آنها گمراهتر، یکی هم میشود اشرف مخلوقات، مثل رسول خدا، مثل علی. کاش جابر حیان دنبال اکسیری میافتاد که به ما انسانها بزند و آدممان کند. ما فقط هیزمهای جهنمیم، اگر حقیقت را درک نکنیم. از چهارپایان گمراهتریم، اگر غافل باشیم.
Classic
حقیقت هیچگاه در اکثریت نبوده است. خیلی از آنها که با مولایمان حسین جنگیدند، گمان میکردند در رکاب رسولِ خدایند.
هانیه
جابر سری تکان داد و لبخندی بر لب نشاند و گفت: «گریه در مصیبت سیدالشهدا، انسان را آرام میکند.»
هانیه
در روز عید قربان، شما عالمان، همهٔ شما، در مصلای نماز حاضر میشوید و همراه با نماز عید، داستان ابراهیم و اسماعیل؟ عهما؟ را بیان میکنید، و وقتی میگویید ابراهیم خنجر بر گلوی اسماعیل گذاشت، هایهای گریه میکنید و فریاد میکشید و دستار از سر میاندازید! آیا مگر اسماعیل قربانی شد؟ آیا مگر خداوند از قربانی اسماعیل چشم نپوشید؟ پس چرا گریه میکنید؟!
بغض دوباره راه گلویش را بست. صدایش به لرزه افتاد و چشمهایش دوباره بارید.
بیایید بر آن قربانیِ سربریدهای گریه کنیم که نور دیدهٔ مصطفی و سیدهٔ زنان عالم بود! بیایید برای آن شهید مظلوم کربلا گریه کنیم که پیمانشکنان و بیغیرتان و لعنتشدگان او را با لبان تشنه ظالمانه سر بریدند و سر مبارکش را بر نیزه کردند و حرم محترمش را به غارت بردند! بیایید برای سیدالشهدا حُسین گریه کنیم! برای نور دیدهٔ رسولالله. آن حسینی که زینت دوش نبی خدا بود. چه شده است که اکنون شما قاتلانِ او را امام و پیشوای خود میدانید!
هانیه
روزی پیامبر بر منبر رفت و فرمود: «یاران من، بدانید برخی اصحاب پساز من، بر من دروغ میبندند و بهنفع خود حدیث میتراشند. هر سخنی که از من نقل شود و موافق قرآن نباشد، هیچ اعتباری ندارد.»
هانیه
سلمان برخاست و گفت: «الله اکبر! با همین دو گوش خود از رسول اکرم شنیدم که فرمود: “زمانی را میبینم که علی با گروهی از یارانش در مسجد نشستهاند و شماری از سگان جهنم میخواهند تا او را بکشند.” تردید ندارم که سگان جهنم که رسول خدا فرموده شمایید.»
هانیه
حدیث تشبیه را روایت نکردهاید که رسول خدا فرمود: “هرکس میخواهد آدم را در علمش، نوح را در تقوایش، ابراهیم را در بردباریاش، موسی را در هیبتش، و عیسی را در عبادتش بشناسد، علی را ببیند.”(۷)
نفیسه
حجم
۱۱۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۱۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۳۰,۶۰۰
۱۵,۳۰۰۵۰%
تومان