بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ایهام | صفحه ۱۰ | طاقچه
کتاب ایهام اثر سیدحسام‌الدین رایگانی

بریده‌هایی از کتاب ایهام

امتیاز:
۴.۱از ۲۳۸ رأی
۴٫۱
(۲۳۸)
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب مهرم به جان رسید و به عیّوق بر شدم مهر این‌جا دوتا معنی داره! یکی خورشید، یکی محبت و عشق! خب این‌جا اگر معنای خورشید رو در جمله جایگزین کنیم، بیت معنای درستی نخواهد داشت: خورشید من به جان رسید! نادرسته! اما همین واژه با «آفتاب» و «عیّوق» (نام یک ستاره) تناسب داره و آرایهٔ مراعات نظیر رو می‌سازه... یه مثال دیگه بزنم تا کامل متوجه بشید! ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی‌ست حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالی‌ست بغض می‌کنم... خب این‌جا ماه دو معنی داره! یکی ماه آسمان که استعاره از معشوقه، یکی هم ماه تقویم! منظور شاعر معلومه که معشوقشه. اما ماه، با هفته و سال هم تناسب داره. یعنی معنایی که مورد نظر نیست، با چند کلمه تناسب داره...
راوی
دعای آن حضرت در اقرار به گناه
راوی
چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری‌ست جای گلایه نیست که این رسم دلبری‌ست هر کس گذشت از نظرت در دلت نشست! تنـها گنـاه آینـه‌ها زودباوری‌ست مِهرت به خلق بیشتر از جِور بر من است سهـم برابر همگان نابرابری‌ست دشنام یا دعای تو در حق من یکی‌ست ای آفتـاب هر چه کنی ذره‌پروری‌ست ساحل جواب سرزنش موج را نداد
راوی
تلاشی نمی‌کنم. دست‌وپا هم نمی‌زنم. واقعاً آرام‌تر شده‌ام. احساس می‌کنم اصلاً این آخرین مکالمهٔ ما خواهد بود. هرچند که دلتنگی تو برایم سخت است. کاش بودی و می‌دیدی که چطور محبت تو دلم را تنگ و چشمانم را تر کرده است. اما خودم را کنترل می‌کنم تا حالم بدتر از این نشود.
عشق و عقل
تلاشی نمی‌کنم. دست‌وپا هم نمی‌زنم. واقعاً آرام‌تر شده‌ام. احساس می‌کنم اصلاً این آخرین مکالمهٔ ما خواهد بود. هرچند که دلتنگی تو برایم سخت است. کاش بودی و می‌دیدی که چطور محبت تو دلم را تنگ و چشمانم را تر کرده است. اما خودم را کنترل می‌کنم تا حالم بدتر از این نشود.
عشق و عقل
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم!... ... به‌گمانم سعدی بعد از سرودن این بیت، ساعت‌ها گریه کرده باشد...
عشق و عقل
فعلاً؟! چه آتشی به پا شد در دل من برای همین یک فعلاً! فعلاً یک کلمهٔ ساده نیست! فعلاً در خودش ادامه داشتن را نشان می‌دهد. یعنی تا الان هرچه بوده، باز هم ادامه خواهد داشت! یعنی فعلاً می‌روم تا بعد دوباره هم را ببینیم!
Atikh
می‌فهمی داری با دلم چه می‌کنی؟....
Narcissuse
کاش بودی و می‌دیدی که چطور محبت تو دلم را تنگ و چشمانم را تر کرده است.
Narcissuse
در این میان، آبی، رنگ بخصوص توست. آبی رنگی‌ست که تو با آن در ذهن من شناخته می‌شوی. می‌دانی... در ذهن من هر تصویری از تو آبی‌ست. مثل اقیانوسی پر رمز و راز،‌ که هنوز چیزی از آن کشف نکرده‌ام...
Narcissuse
راستی! چقدر روسری آبی به تو می‌آید...
Narcissuse
از من ای آرام جان، احوال صائب را مپرس خاطر آسوده‌ای داری، چه آزارم تو را؟!...
شهیده
چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری‌ست جای گلایه نیست که این رسم دلبری‌ست هر کس گذشت از نظرت در دلت نشست! تنها گناه آینه‌ها زودباوری‌ست مِهرت به خلق بیشتر از جِور بر من است سهم برابر همگان نابرابری‌ست دشنام یا دعای تو در حق من یکی‌ست ای آفتاب هر چه کنی ذره‌پروری‌ست ساحل جواب سرزنش موج را نداد گاهی فقط سکوت سزای سبک‌سری‌ست
کاربر ۷۹۰۰۳۵۴
مرا چشمی‌ست خون‌افشان ز دست آن کمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
arefe
«همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی! چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی...» می‌دانم مخاطب این شعر امام زمان است...
arefe
- خواهش می‌کنم. فعلاً... و چه آتشی در دلم به‌پا شده‌بود برای همین یک فعلاً! فعلاً یک کلمهٔ ساده نیست! فعلاً در خودش ادامه‌داشتن را نشان می‌دهد؛ یعنی تا الان هرچه بوده، باز هم ادامه خواهد داشت! یعنی فعلاً می‌روم تا بعد دوباره هم را ببینیم! یا دوباره باهم صحبت کنیم! چه چیزها که در خیالم با همین یک کلمه ساختم... اولین‌باری بود که با حرفت دلم می‌ریخت...
maha
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم!... ... به‌گمانم سعدی بعد از سرودن این بیت، ساعت‌ها گریه کرده باشد...
م.ظ.دهدزی
آدم‌ها چطور می‌توانند به عواطف دیگران نسبت نامربوط بدهند؟! زشت است واقعاً! برای آن‌هایی که مبتلا شده‌اند، این‌ها میراثی هستند از عمق احساسی که نسبت به معشوقشان دارند! چقدر سخت است کسی را مجاب کنی که دوستش داری، درحالی‌که او هیچ احساسی به تو ندارد!
م.ظ.دهدزی
به خدا می‌گفتم اگر هم من گذشته‌ام، اون نذاره خیرم توی گذشتن باشه!
AmA
یه مثال می‌زنم از مرحوم آیت‌الله فاضل لنکرانی. ایشون می‌گفتند من ۵۰ ساله دارم اسلام می‌خونم. بذار خلاصه‌اش رو برات بگم: واجباتت رو انجام بده، به جای مستحبات، تا می‌تونی به کار مردم برس! کار مردم رو راه بنداز. اگر قیامت کسی از تو سؤال کرد، بگو فاضل گفته بود...!
AmA

حجم

۱۲۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱۲۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان