بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب حاج ‌قاسم | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب حاج ‌قاسم

بریده‌هایی از کتاب حاج ‌قاسم

۴٫۰
(۹۵)
سرم را می‌اندازم پایین و می‌نویسم. - آمریکا تهدید به تحریم می‌کند، نه هسته‌ای را می‌بخشم و نه از موشکی کوتاه می‌آیم! - آمریکا التیماتوم می‌دهد، نه پشت میز مذاکره می‌نشینم، نه نگاهش می‌کنم! - قطعنامه در سازمان ملل تصویب می‌کنند. به همسایگان فشار... به.... من مثل قاسم سلیمانی‌ام! نه از آمریکا می‌ترسم، نه از مبارزه‌ام کوتاه می‌آیم! نمی‌ترسم و راه را ادامه می‌دهم... رسیدم به ظهور، نماز شکر خواهم خواند.
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
او سردار سید علی حسینی الخامنه‌ای بود. سرداری که عمرش را در جنگ‌های برون مرزی، دور از خانه و خانواده گذراند! سرداری که که با اشارهٔ رهبرش امنیت کشور را تأمین کرد... امنیت من و شما را!
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
حاج‌قاسم با همان کت و شلواری که تنش بود مقابل اسیر عراقی ایستاد، کت و شلوارش را نشان داد و گفت: می‌بینی، لباس من برای جنگ نیست! وای بر شما... اگر رهبرم سید علی دستور بدهد که لباس نظامی بپوشم!
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
شهرت یک جور شهوت است... شهوت مقام و پول و قدرت! این آدم‌ها ذلیل‌اند. کوتوله‌اند. قابل این نیستند که حتی به عنوان دوست انتخاب شوند. اما یک کسانی را خدا عزت می‌دهد! آن‌وقت، شهرتشان عالم‌گیر می‌شود! پناه می‌شوند برای بی‌پناهان! چون بندگی کرده‌اند در پناه خدای عالمیان!
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
ثبات قدم: یعنی ایمانت محکم‌تر، روحیهٔ جهادیت مستدام‌تر، اخلاصت بیشتر، رشد فکری و بصیرتت افزون‌تر شود. یعنی متکبر نشوی، متواضع بشوی.
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
خیلی از جوان‌ها، قد و بالا که پیدا می کنند، مدرک و قدرت و زیبایی که نصیبشان می‌شود، دیگر ادب و احترام را کنار می‌گذراند. اولین گام انسانیت، فهم رموز عالم است؛ و والدین رمز بزرگ سعادت فرزندان است.
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
ادب امر امام را هرکس نگه‌داشت شد: حاج‌قاسم. ادب و امر امام، اطاعت از کلامشان است نه تنها به دل و گفتار، که عمل هم باید باشد. نمازمان، حجابمان، حلال و حراممان، کلاممان... خدا ببخشدمان!
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
حاج‌قاسم نگاهی به تشک و پتو کردند. سری تکان داده و گفتند: -اینا چیه! یعنی من روی تشک و پتوی گرم و نرم بخوابم؟ شما اینا رو جمع کنید. من روی زمین می‌خوابم. همین بالش کافیه!
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
سر سفره که رفتند، رنگینی غذا به چشم می‌آمد. دوستان ارتش سنگ تمام گذاشته بودند. اما احمد کاظمی نشست سرسفره و با نان و پنیر و سبزی مشغول شد و همین! اشاره کردند به سفره و گفتند: این همه غذا هست چرا نمی‌خورید! گفت: نه ما به این سفره‌ها عادت نمی‌کنیم بهتره از خودمان مراقبت کنیم و از این تشریفات خالی باشیم.
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
سر سفره که رفتند، رنگینی غذا به چشم می‌آمد. دوستان ارتش سنگ تمام گذاشته بودند. اما احمد کاظمی نشست سرسفره و با نان و پنیر و سبزی مشغول شد و همین! اشاره کردند به سفره و گفتند: این همه غذا هست چرا نمی‌خورید! گفت: نه ما به این سفره‌ها عادت نمی‌کنیم بهتره از خودمان مراقبت کنیم و از این تشریفات خالی باشیم.
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
توکل و توسل رمز شروع امیدوارانه است و رمز پایان سعادت طلبانه! با توکل، نیاز را به نیرو می‌گوید و او را رهسپار حریم یاری می‌کند تا با توسل، امر ولی‌فقیه‌ش را انجام دهد.
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
اولین‌ها پربرکت‌ترین‌ها هستند. اولین کسی که ایمان آورد به رسول خدا... علی‌بن ابی‌طالب! اولین زن عرصه اسلام... خدیجه! اولین علمدار بی‌دست و سر... ابالفضل‌العباس! اولین‌ها، پرهمت‌ترین‌ها هستند، مستحکمند در انجام کارشان، بهترین تصمیم را در بهترین زمان می‌گیرند. اندیشمندانه پا در راه می‌گذارند و صبورانه تا آخر می‌مانند.
کاربر ۵۱۲۷۱۵۴
به قول شهید سید مرتضی آوینی: برای خدا کار می‌کرده، نه کارهایش را، برای خد
من ینتظر
امروز راه موفقیت ما پیروی مطلق از رهبرمان، این حکیم وارسته والامقام می‌باشد. من متاسفم که نام پیروی از خط امام یا پیروی از امام را برخود می‌گذارند، اما به جای نامهٔ سرگشاده‌نوشتن به استکبار و صهیونیزم و دشمن، نامهٔ سرگشاده به ولیّ ایستاده در خط مقدم دشمن می‌نویسند.
دریا
عید که می‌خواهد بیاید؛ اول به فکر خانه خودمانیم، لباس خودمان، خرید خودمان... بعدا هم به فکر تفریحات خودمان!!! تازه زمان که برسد به فکر نقد فضای سیاسی و نظام و انقلاب در مهمانی‌ها! همین است که حاج‌قاسم یکدانه می‌شود در این دوران غفلت‌ها! به قول شهید سید مرتضی آوینی: برای خدا کار می‌کرده، نه کارهایش را، برای خدا!
مربع سفید
بعضی‌ها خیال می‌کنند که در دوره پیشرفت و سازندگی و توسعه و نمی‌دانم فلان و فلان، دیگر باید آن قید و بندهایی که اول کار داشتند را رها کنند. نفهمیدند که هر دوره‌ای که عوض می‌شود، تکلیف‌ها و نوع مجاهدت عوض می‌شود؛ اما روحیهٔ مجاهدتی که آن روز بوده، آن نباید عوض بشود. روحیهٔ مجاهدت اگر عوض شد، آدم می‌شود مثل آدم‌هایی که وقتی جنگ بود، در خانه‌هایشان پای تلویزیون نشسته بودند فیلم خارجی تماشا می‌کردند.
سادات

حجم

۶۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۶۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۲۴,۳۰۰
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد