بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زنان عنکبوتی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زنان عنکبوتی

بریده‌هایی از کتاب زنان عنکبوتی

انتشارات:عهد مانا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۲۳۹ رأی
۴٫۱
(۲۳۹)
پایهٔ یک مملکت خانواده است، پایهٔ خانواده؛ زن! آمار زن‌های خراب شده نسبت مستقیم داره با آسیب دیدن یه کشور.
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
من جنس مردا رو می‌شناسم. می‌دونم اگه ببینن زنی برای وجودش ارزشی قائل نیست تمام وجودش رو به لجن می‌کشن...
Hosseini
به امام خمینی گفتند که یه طلبه دزدی کرده، امام گفتند بگید یه دزد لباس طلبگی پوشیده.
نورانا
گره‌ها همیشه برای باز کردن نیست! خیلی وقت‌ها گره‌ها برای نزدیک‌تر شدنه!
•|مهدے یار|•
خدایا تو مرا به نگهبانی خودت، نگهدار و با حفاظت خودت محافظتم کن!
کاربر ۱۵۲۶۲۳۴
قدرت حس خوبیه. این‌که ببینی یه عده عقلشون رو گذاشتن توی جوب و به تو حسرت می‌خورن لذت بخشه! این‌که هرچی تو میگی چشم بسته قبول می‌کنن..
zsmirghasmy
خدایا تو مرا به نگهبانی خودت، نگهدار و با حفاظت خودت محافظتم کن!
مرضیه
تمام سرمایهٔ یک زن، شخصیت و عزت و حیایش است
barrsomeh
فالوورهای احمق! فلور از شما پول می‌گرفت اروپا را می‌گشت و فقط با عکسا روز و شب شما رو می‌سوزوند. احمق‌ها! شما چی گیرتون میاد از این همه دنبال کردن؟ حسرت!
Laya Sadegh
امیر برای بار چندم همراه تیمش راهی قم شدند. کارهای بزرگ نیاز به دستانی دارد که به آسمان وصل است و شیطان را دیگر به آسمان راهی نیست. سرِ توسل به ضریح بانوی اول ایران گذاشتند. نجات زن‌های ایرانی از چنگال چرکین دشمن، آن‌هم چنگال متعفن فساد و فحشا کاری بود که از برکت دعای بانوی عالم برمی‌آمد. توسل‌ها، تدبیرها را نورانی می‌کرد و سیاهی‌ها را روشن!
Ŧคtє๓єђ
- اگر ناموس خودت هم توی این منجلاب بود، همین حرف رو می‌زدی؟ یک لحظه از حرف امیر لرزه بر تن مرد افتاد. حتی نمی‌توانست تصور کند که تنها دخترش یک ساعت در این مؤسسه بین آن‌ها تعلیم ببیند. همان عکاس‌شان فرهاد با آن چشمان دریده و تکیه‌کلام‌های نادرستش که دخترها را وادار به ژست‌های مسخره می‌کرد بس بود که حاضر باشد دخترش بمیرد اما گذرش به مؤسسه نیفتد
zsmirghasmy
تمام طول یک ساعتهٔ مسیر را که پیاده آمد نه چیزی از هیاهوی مردم شنید، نه چشمانش دید و نه فهمید چه‌طور تا حرم آمده است. مقابل ضریح که قرار گرفت، تازه به خودش آمد. سر پایین انداخت و بی اختیار زمزمه کرد: سلام آقا! همین و اشک مجال نداد تا حتی کلامی بگوید. عادت داشت حرم که می‌آمد، گوشهٔ دنج خودش بایستد و نگاهش را بدوزد به حرم و گزارش تمام کارها را خدمت آقا بدهد!
کاربر ۸۶۶۸۳۱
به خاک مالیدن زن ایرانی برای پایین کشیدن پرچم ایران!
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
کمبود شخصیت دارند. یه چیزی هست به اسم مفید بودن. اینا حس میکنن به هیچ دردی نمی‌خورن... حس و حال مادری رو که ازشون گرفتن، ازدواج هم که هیچ... مدرک به دردشون نخورده... می‌مونه چی؟ زیبایی جسمی یه زن که اونم باطنا فکر می‌کنند که زشت هستند و با ترفند آرایش و پوشش می‌خوان یه کاری کرده باشند...
سحر
پس درست اینه بگیم اینا تربیت نشدن، شاید بهتر هم باشه که بگیم اینا خودشون رو تربیت نکردن. یه گوسفند رو هم ول نمی‌کنن که بره بچره، براش چوپون می‌ذارن، چون سرمایه است و گرگ و دزد هم هست. با این شعار آزادی و بی دینی و خدا نیست و نمی‌خوام، انسان رو توی دنیا رها می‌کنن! هزار دست دزد میاد وسط و تمام! تربیت با خالقه! خالق هم بر عهده گرفته، دیگه اختیار با مخلوقه بره زیر بار دستورات یا نره!
Fatemeh Asadi
مه‌سیما با خیال راحت کارت پروازش را گرفت. ت.م که همراهش شد شهاب آخرین تیپش را به زاهدان گزارش داد و البته خواست که با ت.م هماهنگ باشد چون احتمال این‌که در هواپیما هم دوباره تغییر پوشش و آرایش بدهد زیاد بود! تیپ مه‌سیما قبل از نشستن هواپیما شد چادر و آرایشی ملایم. کسی که آمده بود دنبالش هم یک جوان ریشو بود با لباس محلی! او را بردند تا خانهٔ ملایی که مدتی بود دلش می‌خواست مشهور شود و گاهی حرف‌هایی می‌زد و مواضعی می‌گرفت که تفرقه انداز بود! برای انتخابات هم رشوه گرفت و رای اهل تسنن مظلوم را به نفع یک کاندیدا چرخاند! رشوه‌اش شد برای خودش... فشارهای بعد ماند برای مردم. حالا مه‌سیما در خانهٔ او چه می‌کرد؟ شنودی که داشتند کار را آسان کرد. آرش مستقیم صحبت‌ها را برای امیر گزارش کرد. این ملا، آدم نبود جنایت‌کاری بود که اگر مردم می‌دانستند دارد برای قیمت دخترها چانه زنی می‌کند به آتشش می‌کشیدند.
Ŧคtє๓єђ
کسی که در حق خودش ظلم می‌کنه راحت به دیگران هم ظلم می‌کنه!
مرضیه
یعنی اگر می‌دانستند زیر نظر اسراییل کودک‌کش دارند آموزش می‌بینند تا آن‌ها را با بد پوششی خودشان به اهدافشان برسانند باز هم می‌رفتند؟ اگر می‌دانستند هزار پسر بچهٔ پنج تا ده سال در زندان‌های اسراییل اسیر هستند باز هم کنار عوامل اسراییل لذت مدلینگ بودن و خفت برهنگی مقابل دوربین‌هایشان را تحمل می‌کردند تا آن‌ها بر هر زنی که بی‌حیایش می‌کنند، لبخند شیطانی بزنند و صدای قهقهه‌شان از نادانی عده‌ای بلند شود؟
ماه ما
چه‌قدر خوب بود که داشت می‌رفت کنار ضریح. زیر گنبد. پای چشمهٔ حیاتی که دل‌های مرده را زنده می‌کرد.
Hosseini
زن که همه چیزش رو از دست داد، مرد رو هم با خودش به نابودی می‌کشونه!
کاربر ۱۵۲۶۲۳۴

حجم

۱۸۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱۸۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۵۲,۲۰۰
۲۶,۱۰۰
۵۰%
تومان