بریدههایی از کتاب زنان عنکبوتی
۴٫۱
(۲۳۹)
فروغ خانم. من اینجا دارم بیچاره میشم. تو رو جان مادرت، به فتانه و صدف هم زنگ زدم. اینجا همه وحشین. تو رو هر کی میپرستی، من دیگه طاقت این کارو ندارم. به خدا خودکشی میکنم... به دادم برسید. شما گفتید اینجا کار آزاده اما اینجا من فقط یه اتاق کار اجباری دارم. اصلاً من نمیتونم انتخاب کنم. مثل یه برده باهامون رفتار میشه چرا پاسپورتامون رو نمیدن... فروغ خانوم من دلم میخواد برگردم، همه دلشون میخواد، بیماری گرفتیم... من نمیخوام بمیرم زیر دست این کثافتا... چرا جوابمو نمیدی؟
lrigrats
دخترایی هم که فکر میکنن منی که از ماشین تویوتا پیاده میشم، خونه مستقل توی تجریش دارم و آزادم، پس خوشبختم، نباید این خوشبختی رو مزه کنند. من بهشون دروغ نمیگفتم. حتی گاهی تشویقشون هم نمیکردم. من فقط وقتی خیال میبافتند، تار خیالشون رو پاره نمیکردم. وقتی توی لذت دست و پا میزدند میذاشتم تا تهش برند و خفه شن. چون خودم احساس خفگی میکردم. اصلاً دلم میخواست همه دخترهای ایران رو برسونم به آرزوشون که این لذتها بود بعد مینشستم به بدبختیشون میخندیدم؛ چون خودم مجبور بودم توی بدبختیهام همیشه سرپا باشم و با غرور از آرایشگاه تور بیام بیرون. برند بپوشم... برند... برندپوشی یعنی ریختن پول یامفتی که درآوردی توی حلقوم نامردا... برند بپوشم... لبخند بزنم. پشت فرمون تویوتام بشینم. چون مجبور بودم.
lrigrats
من ایران رو ترجیح میدادم چون با بچههایی که توی اونجا هستند و با بیبیسی همکاری دارن، در ارتباطم. اینجا حداقل امنیت دارم و خودم تا نخوام کثافتکاری نمیکنم اما اونجا دیگه خودت نیستی. مثل بچههایی که رفتن دبی. اونا دیگه خودشون نیستند. برای زنده بودن پول در میآرن. بهرهکشی از بدنشون میشه
lrigrats
شاید آدم مؤمنی نباشم اما هنوز کثافت نشدم. من نمیتونم ببینم زنها چوب حراج زدن به خودشون. من جنس مردا رو میشناسم. میدونم اگه ببینن زنی برای وجودش ارزشی قائل نیست تمام وجودش رو به لجن میکشن...
lrigrats
آزاد شده بودم از قید خانواده و دلم میخواست که از زندگیم لذت ببرم. اونموقع برای وسایل چهارصد میلیون هزینه کردم و عاشقشون بودم. در کمدم رو که باز میکردید چشماتون برق میزد؛ ست لباس و کیف و کفش و کمربند بود همش. از کوچیکی عاشق این بودم که تک باشم، حالا این آرزوم برآورده شد. البته خب خیلی وقتا که پول کم میآوردم!
فقط فضای خونه کمی سرد بود. وسایل انگار طبعشان سرد باشد، روحم اذیت میشد. تا خرید میکردم شاد بودم اما بعدش پدر درآور بود. خیلی توی خونه نمینشستم که بخوام غصه بخورم، همان شبهای لعنتی تنهاییش، برای اینکه مثل قبر بشه و فشار بیاره بس بود. اما خب آدم یکی رو میخواد که همین وسایل رو استفاده کنه، خراب کنه، به هم بریزه و داد و قال کنه...
lrigrats
شما کسی رو مجبور نمیکردید اما اینقدر وسوسه میکردید که طرف فکر میکنه اگر این کار رو نکنه هیچ لذتی نبرده و تنها لذت عالم همینه که شما میگی! اجبار اختیاری! بعد هم برای ناامن کردن ایران در آینده هم، آموزش میدادید.
آیما
همین ساپورت؛ اول برای فاحشه خونهها و زنهای کابارهها بود، موفقیت ما بود که تن تمام زنهای ایران کردیم!
کاربر ۹۴۹۳۲۱
زنها را راحت میشود زیرو رو کرد. هم زود خوب میشوند، هم زود فریب میخورند. فقط باید مهلت نداد که فکر کنند. سرشان را باید گرم کرد. یک مدت مُد شود عمل کردن بینی، یک مدت مژه و تتو، یک مدت مدل آرایش، پاساژگردیها و بالا بردن سطح خواسته هایشان. زنها را باید خیابانگرد کرد تا خانههایشان پر از گرد و غبار شود!
زنها را باید از مادری جدا کرد به فروشندگی، کارمندی، منشیگری، به آرایشگاهها سرگرم کرد. زنها را باید از لذت آرامش خانه کشاند به هیجان کاذب خریدها، تجملها، تلذذها...
کاربر ۹۴۹۳۲۱
اینه که یه ایرانی توی کشور خودمون معماره، خونه و ماشین و اقوام و آزادی داره، احساس بدبختی میکنه اما توی آمریکا مستاجره و میشه کارگر و از شش صبح تا ده شب کار میکنه و میگه خوشبختم! این اثر تلقین و فضای کاذبیه که رسانه نشون میده
کاربر ۹۴۹۳۲۱
«بلاگر» ها نفرات برتر انتقال اندیشهها هستند و یک نکتهٔ مثبت... شما میتوانید درآمد خوبی هم به دست بیارید. چون با فعالیت خوبتون یک صفحه دارید که روز به روز به تعداد بازدید کنندهها اضافه میشه. بازدید کنندههایی که شما رو دوست دارند و اگر محصولی رو معرفی کنید میپذیرند. یعنی مردم اگر با تبلیغات بار بیان، دیگه قدرت انتخاب ندارن و تشخیص خوب از بد رو فقط از شما میخوان.
در اصل شما فرمان عقلها رو به دست گرفتی و به هر طرف بخواهی میبری
کاربر ۹۴۹۳۲۱
یعنی اگر میدانستند زیر نظر اسراییل کودککش دارند آموزش میبینند تا آنها را با بد پوششی خودشان به اهدافشان برسانند باز هم میرفتند؟ اگر میدانستند هزار پسر بچهٔ پنج تا ده سال در زندانهای اسراییل اسیر هستند باز هم کنار عوامل اسراییل لذت مدلینگ بودن و خفت برهنگی مقابل دوربینهایشان را تحمل میکردند تا آنها بر هر زنی که بیحیایش میکنند، لبخند شیطانی بزنند و صدای قهقههشان از نادانی عدهای بلند شود؟
zare
میدونید اگه اینجا نبودم، اگه لو نرفته بودیم، چند وقت دیگه لباس شیشهای مد میکردیم. بعضی از زنها عقلشونو از دست دادن، هر چی ما میگیم میخورن، میپوشن، میگن...
zare
زنها را راحت میشود زیرو رو کرد. هم زود خوب میشوند، هم زود فریب میخورند. فقط باید مهلت نداد که فکر کنند. سرشان را باید گرم کرد. یک مدت مُد شود عمل کردن بینی، یک مدت مژه و تتو، یک مدت مدل آرایش، پاساژگردیها و بالا بردن سطح خواسته هایشان. زنها را باید خیابانگرد کرد تا خانههایشان پر از گرد و غبار شود!
زنها را باید از مادری جدا کرد به فروشندگی، کارمندی، منشیگری، به آرایشگاهها سرگرم کرد. زنها را باید از لذت آرامش خانه کشاند به هیجان کاذب خریدها، تجملها، تلذذها...
zare
اصل شما فرمان عقلها رو به دست گرفتی و به هر طرف بخواهی میبری و مردم هم با احساسات فقط از شما تقلید میکنن! یک مقلد کور. حالا حتی میشه زیر تیغ جراحی ببریش و میلیونها تومن بگیری و اون با افتخار درد رو تحمل کنه! حرکات یک میمون فقط تقلیده چون آموزش دیده است. کسانی که پیجهای شما رو دنبال میکنن، حیوان دستآموز شما میشن تا حدی که میتونید در اتاق خوابشون هم نفوذ کنید و طرح و متد خودتون رو در ذهن اونا بندازید!
zare
من با کمک زنها، اسلام رو توی ایران نابود میکنم.
zare
اینه که یه ایرانی توی کشور خودمون معماره، خونه و ماشین و اقوام و آزادی داره، احساس بدبختی میکنه اما توی آمریکا مستاجره و میشه کارگر و از شش صبح تا ده شب کار میکنه و میگه خوشبختم! این اثر تلقین و فضای کاذبیه که رسانه نشون میده اما آمار پنجاه میلیون کارتنخواب رو نمیده، آمار پرستاراشون که جزو همین خیابون خوابان رو نمیده، آمار هر یه دقیقه تجاوز به یه زن و هر سه دقیقه کشتن یه زن رو نمیگن، از مالیات چهلوپنج درصدی نمیگن!
کاربر ۸۶۷۱۵۰
چه میشود که تربیت یک انسان برای زن میشود جوجهکشی، اما برای ساختن انواع و اقسام دستگاههای مکانیکی درس میخوانند؟ شئ ارزشمندتر از انسان است؟ یعنی تقصیر جامعهٔ جهانی است که ارزش زن را اینقدر پایین آورده است؟ مردها چه کردهاند که زنها دچار سرخوردگی شدهاند و از جایگاه خودشان بیرون زدهاند برای رسیدن به جایگاه مردان؟
کاربر ۸۶۷۱۵۰
چرا مردم ما میرن دنبالش؟ چون جذاب نشون میدن، قشنگش میکنن. بعد مردمی که جذب این اندیشهها میشن، دیگه نیاز نیست با قدرت نظامی پدرشون رو درآورد. مردمی که شل و بیغیرت باشن، خودشون طرف دشمن رو میگیرن و دیگه نمیخواد با اجبار یا قدرت سخت باهاشون جنگید! توی این جنگ زنها اولین کسایی هستن که باید توی جامعه به گند کشیده بشن. زن که همه چیزش رو از دست داد، مرد رو هم با خودش به نابودی میکشونه!
نورانا
آدم تا خودش نخواد کسی نمیتواند سرش کلاه بذاره!
نورانا
مقابل ضریح که قرار گرفت، تازه به خودش آمد. سر پایین انداخت و بی اختیار زمزمه کرد: سلام آقا!
همین و اشک مجال نداد تا حتی کلامی بگوید. عادت داشت حرم که میآمد، گوشهٔ دنج خودش بایستد و نگاهش را بدوزد به حرم و گزارش تمام کارها را خدمت آقا بدهد! اما این پرونده را حتی دلش نمیخواست در ذهنش مرور کند چه برسد که برای امامرضا؟ ع؟ شرح از بین رفتن زنان و دختران مسلمان را بدهد. آنهم در حالی که خیلی از آنها با میل خودشان تن به ذلت میدهند.
نورانا
حجم
۱۸۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۱۸۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۵۲,۲۰۰
۲۶,۱۰۰۵۰%
تومان