بریدههایی از کتاب تسوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش
۴٫۳
(۲۵)
در قرون وسطی تو اروپا، فکر میکردند آدمهایی که شش انگشتی بهدنیا میآیند، جادوگر یا ساحر هستند، به هر حال اونها رو توی آتیش میسوزاندند. در بعضی کشورها هم، در دورهی جنگهای صلیبی هر کی شش تا انگشت داشت، کشته میشد.
نازبانو
«نظریهها شبیه ریش هستند. آدم تا وقتی بزرگ نشده نمیتونه اون رو داشته باشه. یادم نمیآد کی این رو گفته بود.»
«ولتر.»
نازبانو
«خب... بگذار فکر کنیم تو یک ظرف خالی هستی. خب که چی؟ چه اشکالی تو این موضوع هست؟ تو همچنان یک ظرف جذاب و فوقالعادهای. و در ضمن فکر میکنی همه میدونند چی هستند؟ خب چرا نباید یک ظرف زیبا باشی تا چیزهای با ارزششون رو توش بگذارند.»
آرزو
حسادت _ آنطور که در خوابش فهمیده بود_ ناامیدانهترین زندان در تمام دنیا بود. حسادت زندانی نبود که به اجبارِ فرد دیگری به آن تبعید شود، بلکه مکانی بود که ورود و جا گرفتن در آن اختیاری و داوطلبانه بود؛ در را قفل میکنی و کلید آن را دور میاندازی. و روح کسی هم در این دنیا خبر ندارد که تو در آنجا محبوس شدهای. البته اگر دلش میخواست، میتوانست فرار کند. زندان در حقیقت توی قلبش بود. ولی نمیتوانست این تصمیم را بگیرد. دلش به سختیِ دیواری سنگی بود. اصل و جوهر حسادت همین بود.
sosoke
«تو میتونی خاطراتت رو پنهان کنی، ولی نمیتونی تاریخی رو که به اونها شکل داده، پاک کنی.»
Farzaneh Parsinejad
هیچ قلبی، فقط به واسطهی هماهنگی به قلب دیگر متصل نمیشود. در عوض آنها عمیقاً به واسطهی زخمهایشان به هم پیوند خورده بودند. درد به درد پیوند میخورد، آسیببهآسیب؛ تا صدای ضجه بلند نشود، سکوت معنا ندارد و تا خونی ریخته نشود، بخشش معنی پیدا نمیکند و رضایتی وجود ندارد اگر شکستی عمیق را تجربه نکنی. این چیزی است که ریشه در هماهنگی واقعی دارد.
Farzaneh Parsinejad
هیچ قلبی، فقط به واسطهی هماهنگی به قلب دیگر متصل نمیشود. در عوض آنها عمیقاً به واسطهی زخمهایشان به هم پیوند خورده بودند. درد به درد پیوند میخورد، آسیببهآسیب؛ تا صدای ضجه بلند نشود، سکوت معنا ندارد و تا خونی ریخته نشود، بخشش معنی پیدا نمیکند و رضایتی وجود ندارد اگر شکستی عمیق را تجربه نکنی. این چیزی است که ریشه در هماهنگی واقعی دارد.
Farzaneh Parsinejad
هیچ قلبی، فقط به واسطهی هماهنگی به قلب دیگر متصل نمیشود. در عوض آنها عمیقاً به واسطهی زخمهایشان به هم پیوند خورده بودند. درد به درد پیوند میخورد، آسیببهآسیب؛ تا صدای ضجه بلند نشود، سکوت معنا ندارد و تا خونی ریخته نشود، بخشش معنی پیدا نمیکند و رضایتی وجود ندارد اگر شکستی عمیق را تجربه نکنی. این چیزی است که ریشه در هماهنگی واقعی دارد.
Farzaneh Parsinejad
همهچیز در یک ساک رو دوشی جای گرفت. او حتی دوربین را هم برنداشت؛ عکس به چه کارش میآمد؟ چیزی که دنبالش بود یک آدم واقعی بود با کلماتی واقعی.
Farzaneh Parsinejad
یک مازِ پیچدرپیچ و سرگیجهآور.
فرشید
بهنظر راضی شده بودند. دست در دست به سمت میدان دویدند. باد دامنهایشان را تکان میداد و آنها خوشحال آنجا را ترک کردند؛ مثل بوتههای خاری که باد میغلتاندشان و با خود میبردشان؛ بیجملهای قصار یا حرفی حکیمانه در مورد زندگی.
فرشید
حجم
۲۷۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۹۸ صفحه
حجم
۲۷۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۹۸ صفحه
قیمت:
۴۵,۵۰۰
۳۱,۸۵۰۳۰%
تومان