بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وقتی نیچه گریست | صفحه ۱۰۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب وقتی نیچه گریست

بریده‌هایی از کتاب وقتی نیچه گریست

۴٫۰
(۸۶۳)
فروید برخاست، در مقابل کتابخانه قدم زد و گفت: «نمی‌دانم. ماجرای عجیبی است. باید همفکری کنیم. فردی می‌خواهد از روی پلی بگذرد و به فرد دیگری بپیوندد، ولی به محض دخالت فرد دوم برای ترغیب به انجام دادن همان عمل که آن فرد می‌خواسته بکند، فرد اول نمی‌تواند حتی گامی پیش بگذارد، چون گمان می‌کند با برداشتن یک قدم، به فرد دوم تسلیم شده و هرچه پیشتر برود، بیشتر تسلیم خواهد شد.»
mah
اطاعت از دیگران، آسانتر از اطاعت از خویشتن است؟
azar
نیچه تقریبآ فریاد زد: «اطلاع از آخرین مصیبت، امید است. در کتاب خودم به نام انسانی، زیادی انسانی اشاره کرده‌ام که پس از گشوده شدن جعبه پاندورا، مصیبتهایی که توسط زئوس در آن جای داده شده بود، به دنیای انسانها یورش آوردند، ولی یکی از آنها که شناخته شده نبود، در جعبه باقی ماند. آن مصیبت، امید نام داشت. از آن به بعد، انسان این جعبه و امید باقیمانده در آن را به اشتباه، صندوق خوش‌اقبالی نام داد و فراموش کرد که زئوس اراده کرده بود انسان باید همواره به خودآزاری ادامه بدهد. بدترین مصیبت، امید است، چون عذاب را طولانی می‌کند.»
mah
نیچه افزود: «شروع کشف حقیقت، بی‌اعتقادی و شک است، نه تمایل کودکانه. اعتقاد بیمار شما به سپردن خود به دست خداوند، حقیقت ندارد و تنها آرزویی کودکانه است، نه بیشتر از آن. میل به زندگی کردن بدون مرگ، همانند تمایل کودک به بقای همیشگی سینه برجسته مادر است. ما آن را خداوند می‌نامیم، ولی نظریه تکامل، زاید بودن چنین خداوندی را با روش علمی ثابت می‌کند. داروین جرأت نکرد شواهد منجر به این اصل درست را دنبال کند. بدون تردید شما هم اعتقاد دارید که هر خالقی، مخلوق بشر است و امروز هم با همدستی، او را کشته‌ایم.»
mah
شاید رؤیا را بتوان نماینده آرزوها یا ترسها، یا هر دو دانست.
mah

حجم

۳۴۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۸۱ صفحه

حجم

۳۴۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۸۱ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۰۲
۱۰۳
صفحه بعد