بریدههایی از کتاب وقتی نیچه گریست
۴٫۰
(۸۶۳)
با تخلیه بار الکتریکی اضافی مغز با استفاده از شیوه تصفیه اضطراب، نشانهها به طور کامل و به صورت ناگهانی محو میشوند.
man1414
«اهداف؟ اهداف در فرهنگ ما و در فضا شناور هستند. میتوان آنها را استنشاق کرد. من هم مثل هر پسر دیگری با استنشاق آنها رشد کردم. همه ما میخواستیم از محله کلیمیان برویم، پیشرفت کنیم و به موفقیت، ثروت و احترام برسیم. همه این را میخواستیم! اهداف عمده را انتخاب نکردیم. آنها وجود داشتند. اهداف دوران من، مردم و خانواده بودند.»
آیدا
یاد بگیرید که از زندگی ممنون باشید و با شجاعت بگویید: "خودم این زندگی را انتخاب کردم." روح انسان خارج از انتخاب او شکل نمیگیرد!»
آیدا
اگر خداوند را میکشید، باید معبد را هم به عنوان پناهگاه، به فراموشی بسپارید.»
آیدا
میخواهید پرواز کنید، ولی این کار را نباید با پرواز شروع کرد. اول باید چگونگی راه رفتن را یاد بگیرید. اولین کار برای راه رفتن، این است که اگر کسی نتواند بر خود فرمان بدهد، فرد دیگری به او فرمان خواهد داد. البته اطاعت از دیگران، بسیار آسانتر از اطاعت از خویشتن است.»
آیدا
نمیدانم چرا ترس، شبها به سراغ انسان میآید. بیست سال نادان بودم، ولی امروز میدانم که ترس، در تاریکی ایجاد نمیشود، بلکه مانند ستارگان، همیشه حضور دارد، ولی در نور روز، به چشم نمیآید.»
آیدا
«ما هردو به خوبی میدانیم که همه خدمات مردان، نمیتواند برای سلامت زنان، مفید باشد!»
man1414
او همیشه میگوید: "باید تنها همان مقدار از واقعیتها را که میتوان تحمل کرد، انتخاب کنیم."
آرمان
آیا در همه مدت عمر، زیستهای یا فقط زنده بودهای؟ آیا آن را انتخاب کردهای؟ آیا زندگی، تو را انتخاب کرده؟ آیا زندگی را دوست داری؟ آیا از زندگی کردن پشیمان شدهای؟ مفهوم درک کردن زندگی در حد کمال، همین است.
آرمان
«تا زمانی که زنده هستی، زندگی کن! اگر زندگی را در حد کمال درک کنی، وحشت مرگ از بین میرود. اگر انسان در زمان مناسب زندگی نکند، در زمان مناسب هم نمیمیرد.»
آرمان
همیشه معتقد بودهام که ما بیشتر از اینکه عاشق موضوع برانگیزاننده اشتیاق خود باشیم، نفس اشتیاق را دوست داریم!
آرمان
ما خدایان را میکشیم، ولی جانشینان آنها، آموزگاران، هنرمندان، زیبارویان، و یوزف بروئر، دانشمند مشهور را که چهل سال است لبخند دختری به نام مری را زیبا میداند و میپرستد، مقدس میداریم. ما شکاکان باید هوشیار و مستحکم باشیم. غریزه ایمان، بیرحم و ستمگر است.
raika.note
فهمیدم خوب زندگی کردن، یعنی نخست اراده برای تحقق ضروریات و سپس، دوست داشتن آنچه اراده شده
Reza Qas
این زندگی و همین لحظه، جاودانه است و هیچ زندگی دیگری و حتی قضاوت و دادگاهی بعد از این زندگی نیست
Reza Qas
ضربان قلب تو، زمان را میشمارد. حرص به زمان، ابدی است! زمان میبلعد، میبلعد و میبلعد. شنیدن این عبارت که زندگی از پیش مقدر شدهای داشتهای، ترسناک است. از آن بیشتر، مواجهه با مرگ در زمانی است که هرگز آزادی خود را به رغم مخاطرات آن، نخواستهای!
Reza Qas
همه مدت عمر، زیستهای یا فقط زنده بودهای؟ آیا آن را انتخاب کردهای؟ آیا زندگی، تو را انتخاب کرده؟ آیا زندگی را دوست داری؟ آیا از زندگی کردن پشیمان شدهای؟ مفهوم درک کردن زندگی در حد کمال، همین است
Reza Qas
«میخواهم بگویم نمیتوان با عشق ورزیدن به زن، زشتیهای پنهان زیر پوست ظریف او را ندید. خون، عرق، چربی، مخاط، مدفوع و سایر پدیدههای چندشآور اعضای بدن. عاشق باید چشم بر هم بگذارد و واقعیت را نبیند. همین دروغ و زندگی دروغین، برای من عین مرگ است!
Reza Qas
ترس، در تاریکی ایجاد نمیشود، بلکه مانند ستارگان، همیشه حضور دارد، ولی در نور روز، به چشم نمیآید.
Reza Qas
آنچه مرا به قتل نرساند، مرا قویتر میکند
Reza Qas
«مردن سخت است. به شدت اعتقاد داشتهام و دارم که آخرین پاداش یک مرده، این است که دیگر نخواهد مرد.
Reza Qas
حجم
۳۴۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۸۱ صفحه
حجم
۳۴۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۸۱ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان