بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ابوطاها | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ابوطاها

بریده‌هایی از کتاب ابوطاها

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۳۲ رأی
۴٫۴
(۳۲)
امام صادق (ع) فرمودند: خدای متعال می‌فرماید: مردم خانواده من هستند، پس محبوب‌ترین آنان نزد من کسانی هستند که با مردم مهربان‌تر و در راه برآوردن نیازهای آنان کوشاتر باشند.
یا صاحب الزمان
در قرآن کریم خداوند متعال می‌فرمایند: ما انسانها را به اندازه وسع و توانایی‌هایی که دارند مکلف به انجام وظایف می‌کنیم «لایکلف الله نفساً الا وُسعها»
یا صاحب الزمان
امیرالمومنین (ع) کفش‌های خودش رو بارها پینه می‌زد و می‌پوشید.
یا صاحب الزمان
شخص دیگری نزد امام صادق (ع) آمد و گفت: من گناه بزرگی کرده‌ام. چه کنم؟ حضرت فرمود: اگر به بزرگی کوه باشد خدا می‌بخشد. آن شخص گفت: از کوه هم بزرگتر است و به حضرت بیان کرد که چه گناهی مرتکب شده. گناهش بسیار بزرگ بود اما امام صادق (ع) در پاسخ فرمود: من تصور کردم نماز صبح شما قضا شده که اینگونه گفتی؟!
یا صاحب الزمان
شخصی نزد امام صادق (ع) آمد و برای یک سفر تجاری استخاره کرد. استخاره بد بود. اما آن شخص به سفر رفت و سود خوبی به دست آورد. در بازگشت نزد امام آمد و ماجرای خود را بیان کرد. امام صادق (ع) در جواب فرمود: یادت می‌آید در فلان منزل، به علت خستگی، نماز صبح شما قضا شد، اگر خداوند دنیا و آنچه در آن است را به تو داده بود، جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی‌شد.
یا صاحب الزمان
اگر کسی باحیا بود، امید به سعادتش هست، اما انسان بی حیا دین ندارد.
یا صاحب الزمان
دین ما رو به جای اینکه درست معرفی کنند، متاسفانه درشت معرفی کردند!! برخی از جوان‌های ما رو از دین، زده کردند. برخی به اشتباه، دین مداری و دین داری رو خیلی سخت جلوه دادند.
یا صاحب الزمان
روزی که تو آمدی به دنیا عریان جمعی به تو خندان و تو بودی گریان کاری بکن ای دوست که وقت مردن باشند همه گریان و تو باشی خندان
یا صاحب الزمان
امیرالمومنین (ع) فرمود: «مجاهد حقیقی کسی است که نه از زنده بودن خود خیلی خوشحال است و نه برای از دست دادن دوستانش ناراحت است». چون برای خداست.
یا صاحب الزمان
امیرالمومنین (ع) فرمود: «مجاهد حقیقی کسی است که نه از زنده بودن خود خیلی خوشحال است و نه برای از دست دادن دوستانش ناراحت است».
یا صاحب الزمان
مقام معظم رهبری یک جمله مهمی دارد و آن این است «که کلمه اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم به این معناست که اگر فهم شما در یاری کردن دین خدا یک درصد است، باید شما ۱۰۰ درصد عمل کنید. اگر شما آن یک درصد را ۱۰۰ درصد عمل کردید، خدا هم ۹۹ درصد به شما پیروزی خواهد داد. اگر شما به آن یک درصد سهم خود عمل نکردید، چه توقعی دارید که خدا حمایت کند.»
یا صاحب الزمان
مقام معظم رهبری یک جمله مهمی دارد و آن این است «که کلمه اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم به این معناست که اگر فهم شما در یاری کردن دین خدا یک درصد است، باید شما ۱۰۰ درصد عمل کنید.
یا صاحب الزمان
امام (ره) فرموده بودند که «به من گزارشی دادند و ما نباید به پیروزی‌ها و شکست‌ها نگاه کنیم، بلکه باید به تکلیف‌مان نگاه کنیم».
یا صاحب الزمان
سوریه عمق استراتژیک ایران است. سوریه به نیابت از ما در حال جنگ است. ما نیروی ایرانی به آنجا نبرده‌ایم. ایرانی‌هایی که به آنجا رفته‌اند، مستشارند.
یا صاحب الزمان
تو سوریه که بودیم معمولاً وقتی می‌خواست زنگ بزنه با خانواده‌اش صحبت کنه شب‌ها زنگ میزد. با خانمش که صحبت می‌کرد تاکید داشت به تربیت صحیح فرزندش و مواظبت از ایشون. یه روز بهش گفتم آقا مجید چرا شب‌ها زنگ می‌زنی؟! گفت شب زنگ می‌زنم که طاها خواب باشه، نمی‌خوام صداش رو بشنوم!؟ گفتم خوب چرا؟ صدای تنها فرزندت رو تو غربت از پشت گوشی تلفن گوش کن. با حالت خاصی رو کرد به من و گفت: می‌ترسم دوست داشتن فرزند باعث بشه موقع عملیات کم بیارم.
hosseini
حرم که بودیم، مجتبی کرمی خیلی هراسان بود. گفتم مجتبی چته؟! نگرانی؟! گفت: روز تاسوعا تولد دخترمه، رفتم برای دخترم عروسک بگیرم تا برگشتم براش کادو ببرم، اما پیدا نکردم. شنیده بودم که مجتبی دختر سه ساله‌ای بنام ریحانه دارد. مجتبی روز عملیات سوم محرم شهید شد و روز تاسوعا بود که پیکر مجتبی رو برای دخترش آوردند. کادوی تولد ریحانه پیکر غرق به خون بابا بود!
hosseini
مادرم تازه فوت کرده بود. برای خیرات مادرم با مجید مشورت کردم. ایشان پیشنهاد داد به جای غذایی که می‌خواهیم تو تالار با هزینه بسیار زیاد پخش کنیم، بسته‌های مواد غذایی رو تهیه کنیم و بین فقرایی که می‌شناخت و از قبل براشون این بسته‌ها رو می‌برد پخش کنیم. پیشنهاد آقا مجید اینقدر خوب و پخته بود که بلافاصله قبول کردم و با کمک خودش این کار رو انجام دادیم.
hosseini
پیرمرد کفاش، خانواده پرجمعیتی داشت. کلی تو خانه‌اش رفت و آمد بود. خرج زندگی‌اش بالا بود. بارها دیده بودم آقا مجید کفش‌های کهنه پیدا می‌کرد به بهانه وصله کردن این کفش‌ها می‌رفت و به پیرمرد کمک می‌کرد. جالب‌تر این که اون کفش‌ها رو بعد از این که از مغازه کفاشی می‌گرفت می‌انداخت کنار! من از این کارهای عجیب مجید کلافه می‌شدم. یه روز بهش گفتم: مجید جان، این دیگه چه کاریه!؟ اون کفش‌ها رو به زحمت می‌ری پیدا می‌کنی می‌بری پول می‌دی میدوزن، آخرش هم می‌اندازی کنار! خوب یه دفعه یه پولی رو بذار تو پاکت ببر بهش بده! گفت: احسنت، زدی به خال، کسی که شصت سال زحمت کشیده و نون بازو خورده، هیچ وقت نباید عزتش رو زیر سؤال برد. می‌گفت حالا خیلی مانده تا برسی من چی کار دارم می‌کنم. این کارها رو دوران دانشجویی انجام می‌داد. این سیره رو بعدها تو کتابها از برخی از بزرگان خواندم که یکی از علما میوه‌های خراب پیرمرد میوه فروش رو می‌خرید تا متضرر نشود. با اینکه اون میوه‌ها رو بعد از خرید دور می‌ریخت. این کارها با عقل حساب گر امروزی‌ها که برای درامد بیشتر، حاضر می‌شوند انواع دروغ و کلک سر هم کنند، واقعاً جور در نمی‌آید.
hosseini
پدر آقا مجید می‌گفت: سالی چندین مرتبه گوسفند قربانی می‌کردم. اوایل گوشت‌های قربانی را بین فامیل‌ها و همسایه‌ها تقسیم می‌کردم. مجید که بزرگ‌تر شد یک روز به من اعتراض کرد وگفت: بابا جون، اگه اجازه بدید من این‌ها رو به مستحقش برسونم. پیشنهاد داد که گوشت‌های قربانی رو بین خانواده‌های نیازمند تقسیم کنیم. حرف حساب مجید جواب نداشت. قبول کردم. از اون به بعد همه گوشت‌ها رو بسته بندی می‌کردیم و مجید در مناطق حاشیه شهر و روستاها توزیع می‌کرد.
hosseini
گونی‌های برنج ۵۰ کیلویی رو می‌آوردیم بسته‌های پنج کیلویی درست می‌کردیم، روغن، خرما و.. رو هم کنار هم می‌گذاشتیم و بسته بندی می‌کردیم. اون سال هم قرار شد با یکی از رفقا بریم تو مناطقی که از قبل خبر داشتیم پخش کنیم. یکی از همراهامون با کت و شلوار اومده بود، آقا مجید دید این بنده خدا با کت و شلوار اومده، سر تا پای این دوست مون رو نگاه کرد و گفت: به به محمد آقا، مگه می‌خوای عروسی بری!؟ یالا... پاشو برو لباس هات رو عوض کن، ادای آدم‌های پول دار رو در نیار! اون بنده خدا هر چقدر اصرار کرد که با همون تیپ و قیافه بیاد آقا مجید قبول نکرد. گفت داداش این بسته‌هایی که ما می‌خوایم بدیم به این بنده گان خدا چیز خاصی نیست، ممکنه با این هیبت ما رو ببینن احساس حقارت کنند و ما خودمون هم حس تفاخر پیدا کنیم، ما باید حداقل شکل و قیافه مون رو مثل اونها بکنیم.
hosseini

حجم

۶۶۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۶۶۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان