بریدههایی از کتاب رد پای نور؛ دفتر اول
۴٫۶
(۲۱)
راستی به ادب قسم، که ادب را نفهمیدهایم و یا فهمیده و یک چشمی و یک بعدی به آن نگاه کردهایم... «درسهایی از انقلاب (انتظار)، ص: ۱۱۴»
📖
تو هم به جای آبغوره گرفتن، ببین از این به بعد چه کار باید بکنی و برای کارهایی که باید بکنی چقدر فرصت داری. مشکل ماها اینه که با بیرحمی تموم، سرفرصتها و ثانیههامون رو یکی یکی میبُریم، کار بعدیمون هم این میشه که میشینیم برای این ثانیههای مُردَمون مجلس ختم میگیریم که آخه چرا؟ پس حواست رو جمع کن که این مجلس ختم، یه تذکری باشه برای شروع کردنها و حرکتت، نه اینکه خودش یک سر بریدن جدید باشه و تو رو در خودش نگه داره.
Chamran_lover
آن طور زندگی کن که مرگ مزاحم زندگی ات نباشد.
زهرا زهیر
یادت نره که کریم هر چقدر هم کریم باشه به اندازه گنجایش ظرفی که ببری درِ خونهاش ظرفت رو پر میکنه، اما شاید تو بیشتر بخوای و اصرار هم کنی و او هم بده، ولی چون ظرفت گنجایش نداشته، سر ریز میشه، میریزه رو لباسهات، کثیفت میکنه و خودت آرزو میکنی که کاش نگرفته بودی یا ظرف بزرگتری برده بودی.
📖
ماها، نه وصلها و نه فصلها و جداییهامون روی معیار نیست، برای خدا نیست، بلکه بر اساس میل خودمونه؛ این نفس منه که به من میگه کجا باش، با کی باش و با کی نباش. هر کی به مذاقم خوشتر بیاد باهاش هستم وگرنه، نه!
📖
از هجوم راهزنها باید بفهمی که متاع و کالای ارزشمندی داری. پس برای مبارزه آماده باش.
در این مبارزه سه جبهه شکل میگیرد:
(جبهه اول:) در مرحله ذهن و شناخت
(جبهه دوم:) در مرحله قلب و ایمان و عشق
(جبهه سوم:) در مرحله عمل و تمامی زندگی
📖
تنهایی آفت بدی است. در تنهایی به فکر تولید و تکثیر باش و دوستان را خلق کن و یا کشف کن.
📖
مربی آگاه آن نیست که به جای افراد فکر بکند و استدلال کند و بفهمد و ببیند. مربی آگاه کسی است که چشم افراد را باز میکند و پردهها را کنار میزند و فکر را حرکت میدهد تا افراد استدلالها را بیابند و بفهمند و زیباییها را ببینند.
📖
احساس را با احساس بزرگتر و عشق را با عشق بزرگتر و نیرومندتر باید مهار کرد.
📖
مؤمن اگر یاری ندید، بارها را به دوش نمیکشد و در پشت سنگها نمیماند. او سدها را میشکند و سنگها را به زمین میسپارد.
📖
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه