بریدههایی از کتاب بایگانی همیشگی
نویسنده:ادوارد اسنودن
مترجم:علی مجتهدزاده
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۵از ۳۵ رأی
۴٫۵
(۳۵)
اصلاً درست نبود که پیش از والدینم و پیش از خواهرم، مرا بهزور به اتاق خوابم بفرستند و از این بدتر که هنوز خسته هم نبودم. نخستین تجربهٔ من از بیعدالتی موجود در جهان.
❤ محمد حسین ❤
مردم خاورمیانه با شجاعت و سرکشی تمام حقوق خود را طلب میکردند و البته که این حقوق نه دست من که در دستان خودشان بود و ذرهذره آن را بازپس میگرفتند. حتی در برخی از این کشورها مردم برای آزادی اینترنت میجنگیدند و بر حسنی مبارک مصر میشوریدند که دسترسی به وب را در تمام کشور محدود کرده بود. کاری که جمعیت خشمگین جوان را به خیابانها ریخت.
Ali
دو چیز مشترک درمورد همهٔ مردم دنیا دستت میآید: اول اینکه تقریباً همهٔ مردم دنیا دستکم یکبار فیلم یا عکسهای مستهجن را تماشا کردهاند و دیگر اینکه روی کامپیوتر همه، عکسهای خانوادگی خودشان حتماً پیدا میشود. این دو قانون، در مورد مردم از هر دستهای، از هر نژاد و سن و ملیتی صادق بود و از بدجنسترین تروریست تا موجهترین شهروند ـ که شاید پدربزرگ آن تروریست هم بود ـ همهشان روی کامپیوترهای خود، این دو محتوا را داشتند.
blogofski
پریسم به آژانس این امکان را داده بود که اطلاعات را بهشکل روزانه از مایکروسافت، یاهو، گوگل، فیسبوک، پالتاک، یوتیوب، اسکایپ، AOL و اپل بگیرد و این شامل عکسها، ویدئوها و گفتگوهای صوتی آنها میشد. سوای این، محتوای صفحات وب بازشده در بستر آنها، واژگان جستجو شده، و دیگر دادههای ذخیرهشده بر روی فضای ابری آنها هم به آژانس منتقل شده و این شرکتها را در کار جاسوسی انبوه مردم همدست میکرد
blogofski
دانبار که میگوید شما کلاً در زندگیتان ۱۵۰ رفیق بیشتر نخواهید داشت.
blogofski
هر کسی، هر آدمی برای خودش رازهایی دارد که آنها را جایی در ذهن خودش مدفون کرده و شاید این بایتهای حافظه در کامپیوتر یا ایمیل نباشد، ولی جایی در تاریخچهٔ جستجوهای شما در اینترنت و صفحاتی که گشتهاید دفن شده باشد ـ که یعنی همین حالا توی کامپیوترها و سرورهای ایالات متحدهٔ آمریکا ذخیره شدهاند.
|قافیه باران|
برای هک کردن یک سیستم باید قوانین حاکم برآن را بهتر از کسانی که آنها را وضع یا اجرا میکنند، بدانید. سپس درمییابید که این سیستم دقیقاً آنجور که آنها دلشان میخواسته و هدفشان بوده، کار نمیکند و حالا باید یاد بگیرید که در این مجرای تنگ و باریک شنا کنید. پس میشود گفت که هکرها در عمل قانونشکن نیستند بلکه تنها از خلاء موجود در قانون یاری میگیرند و آن را از اعتبار میاندازند.
farnaz3000
در زندگی امروزهٔ ما، یک مفهوم کلی ناظر بر این فضای منفی و خالی دور از دسترس دولت وجود دارد. این مفهوم یگانه «حریم خصوصی» نام دارد؛ فضایی خالی و بیکران که دور از دسترس حکومت بوده و قانون تنها با کسب اجازه از محاکم قضایی، حق ورود به آن را دارد. تازه این جواز قضایی نه «برای همه» که تنها برای «یک نفر» میتواند صادر شود.
❤ محمد حسین ❤
در ممالک استبدادی، حکومت نه بر پایهٔ قانون که روی پاشنهٔ خواست مستبدانی میچرخد که تازه وفاداری را از همه رعایای خود طلبکارند و هیچ دگراندیشی را برنمیتابند. در حکومتهای لیبرال دموکراسی اما چنین خبری نیست و درعوض همهچیز وابستهٔ اختیاری است که شهروندان به خواست خود به دولت اعطا کرده و در برابر آن مسئولیتی طلب میکنند و فارغ از جنسیت، زبان، نژاد و دیگر تمایزهای انسانی، حقوقی برابر را میخواهند.
❤ محمد حسین ❤
هرچه بیشتر از بقیه بدانی، کمتر از خودت خواهی دانست. پس از مدتی دیگر علایق و بیزاریهایت برای خودت هم کمرنگ میشوند و یادت نمیآید که مثلاً در عالم سیاست به کدام جناح دلسپرده بودهای
❤ محمد حسین ❤
آنها که قانونی را وضع میکنند اصلاً میل ندارند برخلاف رأی خود کاری بکنند.
❤ محمد حسین ❤
آینده را که دیده؟ که میتواند؟ پاسخ سؤال اول این است که هیچکس و پاسخ سؤال دوم این است: همهکس. بهویژه همهٔ دولتها و شرکتهای بزرگ روی کرهٔ زمین که قلمرو پهناوری دارند چون دادههای ما را در اختیار گرفتهاند و برای رفتارهای ما الگوریتمهای دقیقی طراحی کرده و روشهایی را برای پیشبینی دیجیتال آینده در دست دارند که بارها دقیقتر از روشهای آنالوگی مثل کفبینی کار میکند.
blogofski
یکی از رفقای نویافته در فرانسه به من پیشنهاد کرد که ویزای تکسفرهٔ سازمان ملل (موسوم به laissez-passer) بگیرم. این ویزا برای این طراحی شده بود که پناهندگان بتوانند یکبار بدون ترس از قوانین بینالمللی به کشور پذیرندهٔ پناهندگی آنها سفر کنند.
blogofski
حالا که نمیتوانستم به هیچکس اعتماد کنم، باید به همهکس اعتماد میکردم.
blogofski
با یک ذرهٔ ریاضی میتوانی کاری بکنی که تیر و تفنگ نمیتوانند بکنند: یک ذره ریاضی، رازی را تا ابد سربهمهر نگه میدارد.
blogofski
آنکه کلید بهار عربی را زد، آدمی همسن و سال من بود؛ یک دستفروش تونسی که میوه و ترهبار میفروخت و هر روز بارش را توقیف میکردند و ازش باج میگرفتند و این کار را هم نهادهای قانونی کشور انجام میدادند. طاقت نیاورد و وسط میدان خودش را به آتش کشید و شعلهای شد، شهیدی. برای او از آزادی تنها همین مانده بود که کبریتی به وجود خود بکشد و آتش به دامان حکومت خودکامهاش بیندازد، پس دیگر من که بودم اگر از روی آن راحتی نمیکندم و چند کلید را نمیفشردم.
blogofski
اینکه بگویید حریم خصوصی برایتان اهمیت ندارد و چیزی برای پنهان کردن ندارید، مثل این است که بگویید آزادی بیان برایتان اهمیت ندارد چون چیزی برای گفتن ندارید؛ که آزادی رسانهها برایتان مهم نیست چون اصلاً روزنامه نمیخوانید. یا آزادی مذهب برایتان مهم نیست چون اصلاً خداپرست نیستید و در تجمعات مسالمتآمیز هم شرکت نمیکنید چون که تنبلید و اصلاً از در خانه بیرون نمیروید. اینکه یکی از این آزادیها یا همهشان برای شما اهمیت ندارند، ضامن این نیست که همین فردا عقیدهتان عوض نشود و ابداً هم به این معنا نیست که همسایهتان مثل شما فکر میکند. و دیگر اصلاً به این معنا نیست که شما بنشینید و دست روی دست بگذارید تا دولت آمریکا ذره به ذره تهماندهٔ این آزادی را ـ که مردم در آن سوی دنیا برای یک تکهاش جان میبازند ـ سر بکشد.
blogofski
در نظام استبدادی، حقوق فردی از دامان حکومت برمیخیزد و به مردم اعطا میشود. اما در حکومت آزاد، حقوق برآمده از دل خود مردم است و به حکومت اعطا میشود. در شکل اول، مردم همه رعیت هستند و تنها مالک اندک چیزها و در سایهٔ حقوقی که دولت به آنها میدهد اجازهٔ تحصیل، کار و حتی دعا کردن دارند. اما در شکل دوم، مردم همه شهروند هستند و و پذیرفتهاند که دولتی کارهایشان را بگذراند و هر از گاهی هم حق عوض کردن آن را دارند و برپایهٔ قوانین اساسی این کار را انجام میدهند. همین تمایز بین دولتهای آزاد و استبدادی است
blogofski
در یک نظام عادلانه فقط این مردم نیستند که باید در مقابل دولت پاسخگو باشند، بلکه دولتها هم باید به پاسخگویی به مردم عادت کنند.
blogofski
ژنو پایتخت تجاری بخش خصوصی تمام جهان بود و پولهای هنگفتی در آن جابجا میشدند که هیچکس نمی دانست از کجا آمده و به کجا میروند.
blogofski
حجم
۴۳۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۴۳۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
قیمت:
۱۳۷,۰۰۰
تومان