بریده‌های کتاب آرزوهای دست‌ساز
کتاب آرزوهای دست‌ساز اثر میلاد حبیبی

کتاب آرزوهای دست‌ساز

نویسنده:میلاد حبیبی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۶۲ رأی
۴٫۰
(۴۶۲)
اواخر سال ۱۳۸۸ پروژهٔ دوربین خودرویی به‌طور کامل با موفقیت به پایان رسید اما کم‌تجربگی، اتفاقات کوثر و مشکلاتی که با حاج‌آقا پیش آمد، درمجموع باعث شد این پروژه برایشان آن‌چنان سودی از نظر مادی نداشته باشد. حرف از سود بود و من یاد جملهٔ نادر ابراهیمی، نویسنده معروف افتادم که می‌گفت: «اصل در هر شرایطی و به هر شکلی، ایستادن است؛ چراکه دوام در ایستادگی، به‌هرحال شکل و شرایط را به سود انسان ایستاده تغییر خواهد داد.» بچه‌ها اگرچه از نظر مادی به توفیق نرسیده بودند، اما توانمندی علمی و فنی‌شان به حد مطلوبی رسیده بود. رؤیاهایشان درحالی تبدیل به واقعیت می‌شد که هم‌سن‌وسال‌هایشان حتی در خواب هم چنین رؤیایی نمی‌دیدند.
zahra.n
بنر سردر سینماهای اطراف میدان انقلاب هم می‌شد فهمید که فیلم‌ها می‌خواهند یا مردم را بخندانند و پول به جیب بزنند، یا ناامید کنند و جایزه بگیرند.
zahra.n
یک‌بار یکی از اساتید در کلاس خاطره‌ای از «فایمن» برایمان تعریف کرد. فایمن، یکی از فیزیک‌دانان بزرگ آمریکاست که توانست جایزهٔ نوبل بگیرد. مهارت زیادی در تدریس داشت. فیزیک را چرخ می‌کرد و با ادبیات ساده‌ای سرخش می‌کرد و به خورد دانشجوها می‌داد. از این لحاظ شهرت زیادی برای خودش دست‌وپا کرده بود. فایمن روزی برای سخنرانی به دانشگاه آرژانتین دعوت می‌شود. در حین سخنرانی، از دانشجوها می‌پرسد: «شما چرا همان کاری را می‌کنید که ما در آمریکا انجام می‌دهیم؟ وضعیت کشور ما طوری است که باید روی لبهٔ علم حرکت کنیم، اما شما که کشورتان مشکلات متعددی دارد، بروید و مشکلات خودتان را حل کنید، نه اینکه به علومی بپردازید که شاید صد سال آینده هم به‌دردتان نخورد.»
zahra.n
اینکه استاد صرفاً مطالب را از روی جزوه کپی می‌کرد واقعاً اتفاق بدی بود. بدتر از آن این بود که استاد فرمول را از روی جزوه غلط نوشته بود. وقتی هم توضیح می‌داد، مشخص بود که خودش یک چیز خیلی ساده را فراموش کرده و نمی‌تواند آن را توضیح بدهد.
محمد
فرمود: «وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ.» و کسانی را که در راه ما جهاد کنند قطعاً هدایتشان خواهیم کرد و خدا با نیکوکاران است.
هدی✌
قطعاً امید را برای روزهای سخت ساخته‌اند.
هدی✌
روزی نبود که وارد شرکت بشوم و حرف از قیمت دلار و تحریم و مذاکرات نباشد. در دورانی شرکت‌داری می‌کردند که حتی قیمت لواشک از لیس اول تا لیس آخر کلی بالا می‌رفت.
هدی✌
کلاً مجموعه‌های دولتی وقتی می‌خواستند با داخلی‌ها کار کنند، می‌زدند تو سر قیمت، ولی وقتی می‌خواستند بروند همان را از خارج بخرند، با ده برابر قیمت، با کلی حلواحلوا می‌خریدند و می‌آوردند.
هدی✌
اهالی روستایشان گلخانه‌دار بودند و معمولاً در این گلخانه‌ها خیار پرورش می‌دادند. خیارهایی را که تولید می‌کردند با قیمت خیلی کم به دلال‌ها می‌فروختند. اهالی روستا علی‌رغم زحمت زیاد، سود بسیار کمی عایدشان می‌شد. آقای دهقان وقتی به روستا برمی‌گردد، با دوستان و آشنایانش تصمیم می‌گیرند راه‌حلی برای فروش تولیداتشان پیدا کنند. آنها از تمام ۱۵۰ خانواده‌ای که در روستا خیار می‌کاشتند پول جمع می‌کنند و تعاونی مستقلی راه می‌اندازند تا خودشان بتوانند به‌صورت عادلانه خیارهایشان را به خریدارها بفروشند و مازاد آن را صادر کنند. بدون هیچ پیش‌نیاز و سرمایهٔ هنگفتی توانسته بودند کار بزرگ و مهمی انجام دهند
هدی✌
نخبگان می‌توانند دورهٔ خدمت سربازی را با انجام‌دادن پروژه طی کنند.
هدی✌

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۵۷ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۵۷ صفحه