بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دزیره | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دزیره

بریده‌هایی از کتاب دزیره

امتیاز:
۴.۱از ۹۸ رأی
۴٫۱
(۹۸)
فریاد زدم: «ژنرال‌ها را نمی‌توانم تحمل کنم! ژنرال‌ها قلب ندارند...»
نارنگی🍊🐈
و این‌همه خون بی‌گناهان، دخترخانم، نباید بی‌ثمر ریخته شده باشد!
Mehrnaz
چشم‌های آبی‌اش خاموش شد، بعد غمگینانه گفت: «کشتار دسته‌جمعی با گلوله‌های توپ به‌نام حقوق بشر.»
alone moon
ژولی گفت: «اشتباه خیلی بزرگی می‌کنی دزیره که ناپلئون را جدی نمی‌گیری.» ـ تو کاملاً فراموش کرده‌ای که من در این دنیا اولین کسی بودم که او را جدی گرفتم.
alone moon
ژولی گفت: «اشتباه خیلی بزرگی می‌کنی دزیره که ناپلئون را جدی نمی‌گیری.» ـ تو کاملاً فراموش کرده‌ای که من در این دنیا اولین کسی بودم که او را جدی گرفتم.
alone moon
ژولی گفت: «اشتباه خیلی بزرگی می‌کنی دزیره که ناپلئون را جدی نمی‌گیری.» ـ تو کاملاً فراموش کرده‌ای که من در این دنیا اولین کسی بودم که او را جدی گرفتم.
alone moon
فقط موقعی که آدم پدر و مادرش را ازدست می‌دهد، واقعا جزو آدم‌بزرگ‌ها می‌شود.
Sophie
هردومان خوب می‌دانیم چگونه امپراتور فرانسه شد. باراس نیاز به یک‌نفر داشت که شورش مردم را به‌خاطر گرسنگی بخواباند و بناپارت آماده بود با توپ به پاریسی‌ها شلیک کند. بناپارت شد فرمانده ارتش داخلی. بناپارت فرماندهی کل ارتش جنوب را به‌دست آورد. بناپارت ایتالیا را تسخیر کرد. بناپارت رفت به مصر. بناپارت دولت را سرنگون کرد و شد کنسول اول...
کاربر ۴۷۱۲۶۱۷
«آن‌موقع که بچه بودم، ابتدا خواهران روحانی چیزهایی به من آموختند، بعد که انقلاب شد آن‌ها را یا راندند و یا به زندان انداختند و به ما بچه‌ها یاد دادند که خدایی در کار نیست، بلکه فقط «خرد ناب» وجود دارد. ما بایستی خرد ناب را پرستش می‌کردیم، حتی روبسپیر دستور داد پرستشگاه‌هایی هم برای آن بسازند. بعد زمانی فرارسید که دیگر کسی کاری به معتقدات دینی مردم نداشت و هرکسی آزاد بود هرطور دلش می‌خواهد فکر کند. وقتی ناپلئون کنسول اول شد، کشیش‌هایی پیدا شدند که به جمهوری نه، بلکه به کلیسا سوگند وفاداری یاد کردند. سرانجام ناپلئون پاپ را وادار کرد برای تاجگذاری او از رم به پاریس بیاید و دستور داد آیین کاتولیکی مذهب رسمی کشور شود. و حالا هم جمله‌ای را به آموزش‌های مذهبی افزوده است...»
کاربر ۴۷۱۲۶۱۷
امروز می‌دانم که تا وقتی آدم مردی را واقعآ دوست نداشته باشد، بزرگ نشده است.
mimdoakht
فقط موقعی که آدم پدر و مادرش را ازدست می‌دهد، واقعا جزو آدم‌بزرگ‌ها می‌شود. آدم تنهایی نگران‌کننده‌ای را حس می‌کند و می‌شود جزو آدم‌بزرگ‌ها.
saber

حجم

۷۸۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

حجم

۷۸۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد