یک دفترچه یادداشت دارم که هر وقت برای چیزی دلم تنگ میشود، آن را توی دفتر مینویسم. طی این سالها توی دفتر بارها و بارها نوشتهام «دیدن و شنیدن دوبارهٔ خندهٔ بابا».
Nino
«میدونی وقتی یکی رو دوست داشته باشی، اگه خیلی نگاهش کنی، شبیه او میشی؟»
گرگ کتاب خور
مثلاً به خیالت ممکنه رونالدو پاش بذاره توی تیمی پایینتر از خطهٔ سرسبز یوروپ؟
z ghaiioomi
بهشت زهرا خیلی بزرگ است. قبرستانها نباید کوچک باشند. آدم غمگین توی جای کوچک بیشتر قلبش میگیرد. بهشت زهرا شبیه یک شهر است. هر قطعه شبیه یک محله. آدمهای محله همه خواب.
Toobakiani
وقتی یکی رو دوست داشته باشی، اگه خیلی نگاهش کنی، شبیه او میشی
Soheyla
ما فکر میکنیم همهچیز یادمان میماند اما کافی است فکر نکنیم، آنوقت همهچیز میپرد. مثل وقتی که در بطری باز میماند و همهچیز از مایع بیرنگ میپرد و دیگر به درد نمیخورد.
خانم مارپل
گفت برای هر بازی فقط یک سوت آغاز زده میشود. بعد زل زد توی چشمهایم و گفت هر بازی هم یک وقتی سوت پایان دارد.
خانم مارپل
وقتی خزیدم توی تخت، به قول خودتان فکر کردم اما «هر جا روی، وصله منی» و خوابیدم و دیگر مدتهاست که خوابت را هم نمیبینم.
Mochaaa
چگونه آن همه بیتابی را فراموش کنم؟ چگونه راه بروم روی این سنگفرشها و رد بشوم از کنار این صندلیها که ما را دعوت میکردند به قهوه و تو همیشه توی فالهای من بودی
مهری
«میدونی وقتی یکی رو دوست داشته باشی، اگه خیلی نگاهش کنی، شبیه او میشی؟»
HeLeN