میخواهید مشتریان به شما هجوم بیاورند؟ چیزی را به رایگان! عرضه کنید.
محمدحسین
دمها به ندرت چیزها را در عبارتهای مطلق انتخاب میکنند. ما فاقد سنجهای درونی برای ارزش هستیم تا به ما بگوید چیزها چقدر میارزند. در عوض، ما بر روی مزیت نسبی یک چیز به چیزی دیگر تمرکز میکنیم و بر حسب آن ارزش را تخمین میزنیم. (مثلاً، ما نمیدانیم که یک سواری شش سیلندر چقدر میارزد، ولی میتوانیم حدس بزنیم که از مدل چهار سیلندر گرانتر است.)
mehdi
گام نخست به سوی بهبودیابی، اذعان به داشتن مشکل است.
رها
یا به قول مارک تواین در تام سایر «تام به قانون بزرگی در اعمال آدمی دست یافت، یعنی برای اینکه کسی در هوس چیزی لهله بزند تنها کافی است دستیابی به آن چیز را برایش دشوار کرد.»
keyvan eskandari
که ما همزمان در دو دنیا زندگی میکنیم ــ یکی که در آن هنجارهای اجتماعی برپاست و دیگری که در آن هنجارهای بازار حکم میراند.
Estatira
یک نفر به راحتی ۲۰۰ دلار برای سوپ به فاکتور ۰۰۰, ۵ دلاری میافزاید، در حالی که همان آدم برای قوطی سوپ یک دلاری، کوپنها را از روزنامه و مجلهها میبرد تا ۲۵ سنت صرفهجویی کند.
عباس
ما به مراتب کمتر از آنچه که نظریهٔ اقتصادی استاندارد تصور میکند، خردمندیم. اضافه بر آن، این رفتار نابخردانهٔ ما نه اتفاقی است نه از سر حماقت. آنها اسلوبمندند و چون بارها و بارها تکرار میشوند، پیشبینیپذیر هستند.
هدی✌
یافتهٔ دیگر من آن است که ما نه تنها نابخردیم که نیز به طرز پیشبینیپذیری نابخردیم ــ یعنی نابخردی ما به همان صورتی که هست بارها و بارها رخ میدهد. خواه ما در نقش خریدار یا بازرگان باشیم خواه سیاستگذار. درک اینکه چگونه ما به طرز پیشبینیپذیری نابخردیم، نقطهٔ آغازی را برای بهبود بخشیدن به تصمیمگیری ما و تغییر دادن بهتر شیوهٔ زندگی ما، فراهم میکند.
هدی✌
جادهٔ جهنم با خواستهای خوب سنگفرش شده است. و همگی ما میدانیم که صحبت از چه چیزی است. ما قول میدهیم که برای بازنشستگی پسانداز کنیم، ولی آن پول را هزینهٔ تعطیلات میکنیم. به خودمان میگوییم که در رژیم هستیم، ولی در برابر ظرف دسر بند را به آب میدهیم.
کاربر ۱۳۸۷۳۹۰
وقتی هنجارهای بازار وارد نگرش ما میشود، هنجارهای اجتماعی میدان را خالی میکند.
کاربر ۱۳۸۷۳۹۰